فرزانه غلامی تبار
دفاع مقدس گنجینهای از قصههای روایت نشده است؛ قصههایی که اتفاقا خیلی از آنها دور از خط مقدم جنگ و در پشت صحنه نبرد روایت میشوند. اتفاقا بخش عمدهای از فیلمهای جالب و ماندگار مرتبط با جنگ از جنس همین قصهها هستند؛ داستانهایی درباره جنگ اما نه در وسط میدان نبرد؛ از «شیار ۱۴۳» و «ویلاییها» گرفته که روایتهایی زنانه از پشت خط نبرد هستند تا «آژانس شیشهای»، «از کرخه تا راین» و «بوی پیراهن یوسف» که روایتهای درباره جنگ هستند و سعی میکنند قصههایی از تاثیرات جنگ بر زندگی مردم و اتفاقات مرتبط با آن که شاید در ظاهر امر به اندازه نمایش خود جنگ و درگیری نفسگیر نباشد، اما واقعیتهایی است که باید برای جامعه ایرانی روایت شود.
ماجرای جنگ و رادیو
رادیو رسانهِ بحران است و شاید هیچکس به اندازه کسانی که در موقعیتهای بحرانی مثل جنگ و بلایای طبیعی از رادیو استفاده کرده نتواند از کارکردهای این رسانه در موقعیتهای خاص و بحرانی بگوید. رادیو نقش پررنگی در اتفاقات پیرامونی هشت سال دفاع مقدس دارد و قصههای جالبی در ارتباط با تاثیر این رسانه در جنگ وجود دارد که تاکنون روایت نشده است.
«آبادان یازده ۶۰» اثری در ارتباط با تاثیر این رسانه در زمان جنگ است. براساس آنچه مهرداد خوشبخت درباره ارتباط قصه «آبادان یازده ۶۰» با رسانه و رادیو گفته؛ این فیلم به عملکرد رسانه در مقطعی از تاریخ میپردازد و نشان میدهد که رادیو با وجود محدودیتها چقدر خلاق و تاثیرگذار بوده است.
آبادان به روایت بچه آبادان
بزرگترین مزیت «آبادان یازده ۶۰» را باید حضور مهرداد خوشبخت به عنوان یکی از اهالی آبادان در پشت دوربین این اثر دانست. بالاخره هر چه نباشد این فیلم قرار است روایتی از دفاع مردمی و نقش مردم در جنگ باشد و در این شرایط هیچکس بهتر از یک آبادانی که خود این فضا را با گوشت و پوست و استخوان خود حس کرده است، نمیتواند به روایت چنین قصهای بپردازد.
خوشبخت در این فیلم بیشتر دوربینش را میان مردم برده و به مقاومت و نقش مردم از جمله کارکنان رادیو، کارکنان شرکت نفت، سپاهیها، ارتشیها، تکاوران و… پرداخته است و درواقع به جای روایت جنگ از پشت خاکریزها؛ به کیلومترها عقبتر از آن و به میان مردم آمده است.
اینجا آبادان؛ صدای مقاومت و ایستادگی
مقاومت مردم آبادان در سالهای جنگ آنقدر در خود حکایتها و قصههای جالبی را جای داده که شرح آن به قول قدیمیها مثنوی هفتاد مَن است؛ قصه «آبادان یازده ۶۰» یکی از همین قصههاست. قصهای که بنابر گفته مهرداد خوشبخت برگرفته از کتابی به نام «فرکانس ۱۱۶۰» است و قصهای از مقاومت و ایستادگی مردم شریف این دیار سرافراز است.
این فیلم درباره ۴۰ روز اول جنگ و فعالیت و نقش رادیو نفت ملی آبادان در آن برهه زمانی است و البته اشاراتی هم به ماجرای سقوط خرمشهر دارد. البته که این قصه نیز همچون هر قصه اقتباسی دیگر لزوماً نعل به نعل تاریخ نیست و بهتر است آن را برداشتی آزاد از اتفاقات و حوادث حقیقی دانست که در آن مقطع زمانی در آبادان و خرمشهر گذشته است.
چرا باید «آبادان یازده ۶۰» را تکثیر کرد؟
گذشته از همیت بالای تبدیل قصههای مهم تاریخ جنگ به آثاری نمایشی برای ثبت و ضبط بهتر آنها در حافظه تاریخی جامعه، مهمترین مسئله در ارتباط با ساخت آثاری همچون «آبادان یازده ۶۰» آن است که روایتی از مقاومت و ایستادگی مردم در برابر ناملایمات و در شرایط جنگی بود.
جامعه ایرانی شاید این روزها همچون دوره دفاع مقدس درگیر نبرد مستقیم نظامی با دشمنانش نباشد اما واقعیت این است که جنگ اقتصادی فعلی دشمنان با کشورمان در چند سال اخیر شاید بدون اغراق از دوران جنگ نیز پیچیدهتر و سختتر باشد و روایت قصههایی واقعی از تاریخ معاصر این کشور از مقاومت مردم در برابر زورگویی بیگانگان و تحمل شرایط سخت جنگی، نیازی است که باعث میشود اتفاقا تولید آثاری همچون «آبادان یازده ۶۰» و روایت قصههایی از پشت صحنه نبرد؛ تبدیل به بخشی مهم از سینمای استراتژیک در کشور شود. سینمایی که در دهه ۶۰ وظیفه داشت با ساخت آثاری در ارتباط با دفاع مقدس نسبت به رشادتها و دلاوریهای رزمندگان در آن دوره ادای دین کند؛ اما در شرایط امروز بیش از هر چیز باید در راستای تقویت جریان مقاومت مترکز باشد.
مقاومت، محور سینمای استراتژیک دهه ۹۰
تاریخ جنگ پر است از «آبادان یازده ۶۰»هایی که باید برای نسل امروز روایت شوند؛ خاطراتی از ایستادگی و رشادتهای مردم آن دوره در نابرابر ناملایمات و سختیهای جنگ و البته نقش موثر رسانهها در زمینه تقویت و یا تضعیف این جریان مقاومت. سوژههایی به معنی واقعی کلمه استراتژیک که تولدشان به ویژه در حالی که سینمای ایران در طی این سالها در حال بلعیدن شدن توسط فیلمهای زرد و گیشهپسند است نه تنها میتواند باعث جریان خونی تازه در رگهای سینمای ایران شود بلکه میتواند راهی مناسب برای به تصویر کشیدن رشادتها و دلاوریهای ملت ایران به ویژه مردم جنوب کشور در دوره جنگ تحمیلی باشد؛ الگویی که حالا بیش از همیشه به آن نیاز داریم؛ درست در جایی که تنها کمتر از چند هفته پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی عزیز، گروهی به جای ادامه راه این شهید که از مسیر مقاومت و ایستادگی میگذرد، از مذاکره با آمریکا حرف میزنند!
«آبادان یازده ۶۰» شاید همچون برخی از آثار سینمای دفاع مقدس در طی سالهای اخیر پر از حضور ستارههای سرشناس سینمای ایران نباشد؛ اما به نظر میرسد آنچه که میتواند باعث بیشتر دیده شدن این اثر در جشنواره فجر و توجه منتقدان به آن شود، قصه جذاب فیلم و البته تصویر ارائه شده از رشادتهای مردم آبادان باشد.