3

استراتژی مهّم امام کاظم(ع) در حفظ شیعیان/ ماجرای صلۀ امام(ع) به مردی که در رثای سیدالشهداء(ع) شعر سرود

  • کد خبر : 315440
  • ۰۱ فروردین ۱۳۹۹ - ۱:۲۱

مدرّس حوزه علمیه گفت: موضع‌گیری امام کاظم در برابر خلفای معاصر خود عبارت بود از کوبیدن خلفاء و مبارزه با آنها، اما نوع مبارزه قیام مسلحانه نبود بلکه عبارت بود از: منصرف کردن مردم از خلفاء و علنی کردن باطل بودن خلافت آنها.

به گزارش افق آنلاین ، امسال روز اول عید نوروز مصادف با سالروز شهادت هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام است.گویا امسال قرار است سال جدید را با نام و یاد باب الحوائج امام کاظم علیه‌السلام آغاز کنیم. خبرگزاری تسنیم گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام امیرعلی حسنلو استاد حوزه علمیه قم و مدیرگروه تاریخ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه ترتیب داده تا به بررسی شرایط سیاسی دوران امامت آن حضرت، مواضع و نحوۀ مبارزات سیاسی و اقدامات امام کاظم علیه‌السلام در برابر خلفای عباسی بپردازد. مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

 * شرایطی سیاسی جامعه در دورۀ امامت امام کاظم علیه‌السلام چگونه بود؟

امام موسی بن جعفر ملقب به کاظم علیه‌السّلام بعد از شهادت امام صادق علیه‌السّلام در سال ۱۴۸ هـ رهبری و امامت شیعیان را بر عهده گرفت و مدت ۳۵ سال عهده‌دار این مسئولیت الهی بود.(۱) این مدت مصادف با خلافت چهار نفر از خلفای عباسی به نام‌های منصور، مهدی، هادی، هارون الرشید بود(۲) و آن حضرت عمر شریف خود را در مدینه و بغداد و گاهی در زندان بصره سپری کرد.

اگر دوره حکومت عباسیان را در چند دوره تحلیل کنیم، دورانی که امام کاظم علیه‌السّلام در آن زندگی می‌کرد، مصادف با نخستین مرحله‌ استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود. آنها تا چندی پس از آنکه زمام حکومت را به نام علویان در دست گرفتند با مردم و به خصوص با علویان برخورد نسبتاً ملایمی داشتند؛ اما به محض اینکه در حکومت استقرار یافته و پایه‌های سلطه خود را مستحکم کردند و از طرف دیگر با بروز قیام‌های پراکنده‌ای که به طرفداری از علویان پدید آمد، آنها را سخت نگران کرد، بنا را بر ستمگری گذاشته و مخالفان خود را زیر شدید‌ترین فشارها قرار دادند. امام کاظم علیه‌السّلام در این دوره در مرکز این فشارها قرار داشت و در عین حال رسالت ایشان آن بود که تا در این رابطه با کمک شاگردانی که از دوره‌ امام باقر و امام صادق علیهماالسّلام تربیت یافته بودند یک نوع تعادل و توازن فکری میان شیعیان برقرار کنند، طبعاً عباسیان هم نمی‌توانستند تشکّلی به نام شیعه را با رهبری امام بپذیرند و این مهم‌ترین عاملی بود که آنها را وادار کرد تا امام را تحت فشار بگذارند.

* مواضع و مبارزات سیاسی امام کاظم علیه‌السلام در مقابل حاکمان عباسی چگونه بود؟

با توجّه به اینکه ائمه اطهار علیهم‌السّلام بر لزوم رعایت تقیه تأکید می‌کردند و می‌کوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبری آن را به طور پنهانی اداره کرده و از خطرات حفظ کنند، طبعاً این وضعیت سبب می‌شد تا تاریخ‌نویسان به خوبی از حرکات سیاسی ائمه علیهم‌السّلام آگاهی داشته باشند؛ از طرفی در نوشتن اینگونه مطالب نیز اغلب، جانبداری حکومت برای آنها مهم بود؛ لذا برای آگاهی دقیق از مواضع سیاسی ائمه علیه‌‌السلام چند عامل مهم است؛ اول درک درست شرایط زمان و رفتار حاکمان و دوم مطالعه، آگاهی و تحقیق دقیق و کامل از سیره ائمه علیه‌السلام.

اما بیشترِ برخورد و موضع‌گیری امام هفتم با هارون الرشید بود؛ هر چند که آن حضرت معاصر با چهار خلیفه‌ عباسی بود و برخوردهایی هم با سایر خلفاء داشت، اما در برابر ظلم و ستم و بی‌توجّهی خلفای وقت به اصول دین و سنّت نبوی عکس العمل نشان داده و حتّی در این باره تهدید به قتل شد و به زندان نیز افتاد.

در عصر خلافت منصور عباسی، امام علیه‌السّلام به درخواست منصور در مجلسی که در روز عید برگزار کرده بود و در آن مجلس هدیه‌ها و اموالی بذل و بخشش می‌شد، حضور داشت و در مقابل این عمل فرمود که من از اخبار رسول الله صلّی الله علیه و آله درباره‌ اینگونه بذل و بخشش‌ها چیزی نیافتم که تأکیدکنندۀ عمل تو باشد. امام از طرف منصور مجبور می‌شود که در مجلس نشسته و هدایای مردم را بگیرد، در این حال مردی وارد می‌شود و می‌گوید: ای پسر دختر رسول الله صلّی الله علیه و آله، من از مال دنیا چیزی ندارم اما جدّم سه بیت شعر در رثای جدّ تو حسین بن علی علیه‌السّلام سروده است، می‌خواهم آن را بخوانم، امام اجازه داد که شعر خوانده شود و بعد از خواندن شعر اموال زیادی که تحت اختیار امام بود به آن مرد می‌بخشد(۳) این عمل در آن جمع بیانگر این است که امام خواست نام و هدف امام حسین علیه‌السّلام که همیشه قرین مبارزه با ظلم و طاغوت بود زنده بماند؛ آن هم در در سخت‌ترین شرایط خفقان سیاسی که عباسیان به وجود آورده بودند.

امام کاظم علیه‌السّلام با تربیت شاگردانی مورد اعتماد و وثوق و فرستادن آنها میان مردم و آگاه کردن مردم نسبت به حقّانیت ائمه علیهم‌السّلام سعی در زنده نگه داشتن تشیع و گسترش آن می‌کرد و در برابر شبهاتی که از طرف خلیفه و دیگران ایجاد می‌شد پاسخ می‌داد و با خوشگذرانی خلیفه مخالفت می‌کرد. در این رابطه جواب امام به مهدی عباسی که می‌گفت حرمت شراب در قرآن نیامده است جالب است.

امام علیه‌السّلام فرمود: خداوند در قرآن از حرمت خمر یاد کرده و آن را در سوره‌ اعراف با عنوان «اثم» آورده است(۴) که اثم حرام است. در سوره‌ بقره نیز فرمود: پیغمبر! از تو دربارۀ شراب و قمار می‌پرسند. بگو در آن (اثم کبیر) (گناهی بزرگ) و سودهایی برای مردم است و گناهش از سودش بزرگ‌تر است.(۵) اثم در سوره‌ اعراف صریحاً حرام معرفی شده و در سوره‌ بقره در مورد شراب و قمار به کار رفته است، بنابراین شراب صریحاً در قرآن مجید حرام معرفی شده است. مهدی که این جواب کوبنده را از امام علیه‌السّلام شنید، بی‌اختیار گفت: به خدا این فتوا، فتوای هاشمی است.(۶)

موضع‌گیری دیگر امام علیه‌السّلام در برابر مهدی راجع به قضیه‌ فدک است که امام با مطرح کردن آن، عوام‌فریبی خلیفه را آشکار کرد که به عنوان ردّ مظالم در ملأ عام نشسته بود، هرچند که وقتی از حدود فدک باخبر شد و غصبی بودن خلافت را دانست، از ردّ آن ابا کرد.(۷)

وقتی مهدی از نفوذ امام هراسان شد دستور زندانی کردن امام علیه‌السّلام را داد اما بعد از اینکه معلوم شد امام علیه‌السّلام دنبال قیام نبوده از زندان آزاد می‌شود. حضرت در جواب هادی می‌فرماید که به خدا سوگند قیام علیه شما اصلاً در شأن من نیست تا بخواهم با شما مبارزه کنم.(۸)

تقیّه در دوران امام کاظم(ع) نمود بسیاری داشت

همانطور که قبلاً هم اشاره شد دوره‌ امام با تقیه بود و یاران و شیعیان خود را نیز به تقیه سفارش می‌کرد و مخفیانه به دعوت مردم و حفظ شیعه می‌پرداخت. امام موسی بن جعفر علیه‌السّلام در مدّت یک سال خلافت هادی عباسی که مصادف با بزرگ‌ترین و خونین‌ترین قیام از جانب علویان بود، هر چند مستقیماً وارد قیام نشد اما قرائن و شواهد نشان می‌دهد که به فرمانده قیام یعنی حسین بن علی (صاحب فخ) رهنمودهایی داد و بعد از شهادت وی نیز از او تعریف و تمجید کرد. طوری که قبل از قیام، امام به حسین بن علی می‌فرماید: بدان که تو کشته خواهی شد، پس خوب حواست را جمع کن و آماده باش و به کسی اعتماد مکن؛ زیرا مردم تظاهر به ایمان می‌کنند اما در عمل منافق و فاسق هستند.(۹) امام علیه‌السلام بعد از شهادت او نیز فرمود: او در حالی که مسلمان صالحی بود و به عبادت پروردگارش قیام و امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد، عمر خود را به پایان برد، او در خانواده خود مانند نداشت.(۱۰) اینگونه موضع‌گیری امام در برابر قیام صاحب فخ موجب خشم خلیفه شد و حضرت را تهدید به قتل کرد اما تقدیر چنان بود که امام سختی‌های زندان هارون را تحمّل کند.

بخش مهم روایات تاریخی درباره‌ امام کاظم و مواضع آن حضرت در برابر هارون الرشید و سخت‌گیری این خلیفه‌ خون‌آشام نسبت به حضرت است.

* امام کاظم علیه‌السلام در برابر اقدامات و سیاست‌های هارون چه مواضعی داشت؟

برخی از حاکمان سیاست‌های خاصی در قبال ائمه داشتند؛ موضع و شعار عباسیان در ظاهر، انتقام شهدای کربلا و دعوت به رضایت آل محمد صلی الله علیه وآله بود اما در عمل کاملاً بر عکس رفتار کردند؛ لذا مواضعی که ائمه در این شرایط برای حفظ شیعه، دین و جدا کردن خطوط اصلی دین با این جریان‌های قدرت مهم بود؛ امام کاظم نیز باید مواضعی اتخاذ می‌کرد تا هم تشیع در مسیر تاریخ، حیاتش را استمرار دهد و هم مکتب حفظ شود و از طرفی هم انحراف عباسیان را نیز علنی کند تا مردم بفهمند که راه اصلی اسلام رفتار آنان نیست.

امام علیه‌السلام شیعیان را سفارس می‌کرد تمام معاملات و رفتار خود را با خلیفه و نیروهای آن قطع کنند و هیچگونه تعاملی با آنها نداشته باشند، چنانچه به صفوان جمّال که یکی از شیعیان است و شترهای خود را در سفر حج به هارون کرایه داده بود، فرمود که تکیه‌کننده بر ستمکار، گرفتار دوزخ می‌‌شود و هرگونه همکاری با ستمکار حرام است و نباید به آن اعتماد کرد.(۱۱) البته اینگونه موضع‌گیری امام موجب خشم هارون هم می‌شد.

سیاست و موضعی که امام در برابر هارون اتخاذ کرد این بود که توسط افراد با ایمان و پرورش یافتۀ مکتب اهل‌بیت علیهم‌السّلام به درون دستگاه خلافت نفوذ کنند و به واسطه‌ این اقدام از تصمیمات درون دستگاه خلافت علیه شیعیان و خود حضرت مطّلع و آگاه شوند. نمونه بارز این موضع را هم درباره‌ علی بن یقطین مشاهده می‌کنیم(۱۲) که از دوره‌ مهدی عباسی در دستگاه خلافت نفوذ داشته و به مقام وزارت هم رسید، امام این امر را مایه امید شیعیان می‌دانست.

موضع‌گیری امام کاظم علیه‌السّلام در برابر خلفای معاصر خود عبارت بود از کوبیدن خلفاء و مبارزه با آنها، اما نوع مبارزه قیام مسلحانه نبود بلکه عبارت بود از: منصرف کردن مردم از خلفاء و علنی کردن باطل بودن خلافت آنها و روش‌های دیگر که جامعه را بر ضدّ خلفاء سوق می‌داد. امام علیه‌السلام این روش را حتی در زندان هم ادامه می‌داد و با رفتار، گفتار و عمل خویش زندانبان‌ها را مجذوب خویش می‌کرد و آنان نیز بعد از مدّتی مرید امام می‌شد. با مردم نیز طوری رفتار می‌کرد که شیفتۀ اخلاقش می‌شدند و لذا خلفای عصر به امام حسادت می‌ورزیدند، احساس خطر می‌کردند و امام علیه‌السّلام را در تنگنا قرار می‌دادند. با اینکه امام در ظاهر هیچ قیام و انقلابی نمی‌کردند اما دل‌های مردم را تسخیر کرده بودند و نفوذ معنوی فوق‌العاده‌ای داشت.

* درباره امام کاظم علیه‌السلام گفته شده حضرت در زندان شهید شد. آیا ایشان تحت شکنجه بود؟

شهادت امام کاظم علیه‌السّلام به وسلیه سمی بود که در غذای حضرت ریختند و حتی گفته می‌شود به وسیله خرمای مسموم بوده که به وسیله‌ «سندی بن مشاهک یهودی» انجام شده است و بعد از شهادت هارون، بزرگان و فقهاء اهل بغداد را جمع کرد و آنها را شاهد گرفت که حضرت با مرگ طبیعی از دنیا رفته است.(۱۳)

بنابراین برای اینکه پیش مردم رسوا نشود باید غل و زنجیر را از جسم حضرت جدا کرده باشد و دیگر اینکه چنین مطلبی در کتب معتبر شیعه نقل نشده است که تابوت سنگینی کند و بعد ببینند که زنجیر در پای مبارک حضرت وجود دارد و اما اصلِ جریانِ بسته بودن پاهای حضرت به غل و زنجیر را می‌توان از فرازی از صلواتی که شیخ عباس قمی ـ رحمه‌الله‌علیه ـ از سید ابن طاووس نقل می‌کند فهمید که حضرت زیر شکنجه بوده است؛ می‌فرماید:

«و المعذّب فی قعر السجون و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود؛ درود بر موسی بن جعفر، آنکه در قعر زندان‌ها و تاریکی سیاه‌چال‌ها شکنجه می‌شد و ساق پاهایش به وسیله حلقه‌های زنجیر زخمی شده بود.»(۱۴) پس بسته شدن امام کاظم در زندان با کُنده و زنجیر دلیل برشکنجه حضرت بوده است.

۱ـ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، قم، مؤسسه آل البیت ـ علیه السّلام ـ ، چاپ اول، ۱۴۱۳، ص ۲۱۵٫

۲ـ  علامه مجلسی، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸، ص ۸۹۶٫

۳ـ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب ـ علیهم السّلام ـ ، چ۲، قم، مکتبه علامه ، بی‌تا، ص ۳۸۱ ـ ۳۷۹٫

۴ـ سوره‌ اعراف، آیه ۳۳٫

۵ـ سوره بقره، آیه ۲۱۹٫

۶ـ کلینی، فروع کافی، ج۶، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ص ۴۰۶٫

۷ـ شیخ طوسی، التهذیب، ج۴، طبع نجف، ۱۳۷۷ ق، ص ۱۴۸٫

۸ـ همان، ص ۲۶۴٫

۹ـ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، نجف، مطبعه حیدریه، چاپ اول، ۱۹۶۵ م، ص۲۹۸ ـ ۲۹۷٫

۱۰ـ همان، ص ۳۰۲٫

۱۱ـ شیخ طوسی، رجال کشی، تصحیح مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، بی‌تا، ص ۴۴۱٫

۱۲ـ مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۸، بیروت، مؤسسه الوفا، چاپ اول، ۱۴۰۳، ص ۱۳۶٫

۱۳ـ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دوّم، نشر آل البیت، ۱۴۱۶، چاپ مهر قم، چ ۲، ص ۱۲۱۵٫

۱۴ـ شیخ عباس قمی، انوارالبحیه، چاپ اوّل، مؤسسه نشر اسلامی، جامعه مدرسین، ص۲۰۶٫

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=315440

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]