استقلال و پرسپولیس در چندسال اخیر شدیدا با مشکل پرداخت بدهیهای خود مواجه هستند و درآمد این دو باشگاه کفاف هزینههای سرسامآور آنها را نمیدهد.
سپهر ستاری: تیمهای استقلال و پرسپولیس در طول تاریخ خود معمولا درگیر مشکلات مالی بسیاری بودهاند. این موضوع با حرفهای شدن مسابقات لیگ برتر و افزایش هزینههای این دو باشگاه شدت بیشتری به خود گرفته است. در تمام این سالها کمتر دورهای وجود داشته که سرخابی توانسته باشند به طور کامل از پس هزینههای خود بربیایند و مدیران این دو باشگاه بدهی به وجود نیاورند. مشکلات مالی این دو باشگاه در چند سال اخیر و با افزایش نرخ ارز به اوج خود رسیده و همین حالا آنها درگیر چند پرونده سنگین در فیفا هستند؛ پروندههایی که شانس چندانی هم برای پیروزی در آنها ندارند و به احتمال فراوان با مجکومیت آنها به پایان خواهد رسید. این بدهیها در مقاطعی توانسته مشکلات زیادی چون کسر امتیاز و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات را هم برای این دو تیم به وجود بیاورد ولی مدیران این دو باشگاه هرگز از این اتفاقات درس عبرت نگرفته و همچنان به رویه غلط خود پافشاری میکنند. هنوز کسی به درستی مبلغ دقیق بدهی این دو باشگاه را نمیداند و اما صحبتهای غیررسمی خبر از ارقام بسیار بالایی میدهند.
در این بین سوال مهمی که باید از تمام مدیران این دو باشگاه در سالهای اخیر پرسیده شود این است که چرا متناسب با درآمدهای دو باشگاه هزینه نمیکنند و هر سال خرجشان از دخل آنها پیشی میگیرد؟ براساس گزارشات در باشگاه استقلال، این تیم یک قرارداد ۵۵ میلیاردی با اسپانسر خود داشته که بخشی از آن را هنوز دریافت نکرده و از اسپانسر خود طلب دارد؛ اتفاقی که فصل گذشته هم رخ داد و اسپانسر این دو باشگاه به جای پرداخت ۱۱۰ میلیارد در دو سال، مبلغی کمتر از ۷۰ میلیارد به این باشگاه پرداخت کرده است. استقلال سال قبل در حالی که اسپانسر ۵۵ میلیاردی داشت، بیش از ۸۰ میلیارد هزینه کرد و در این فصل هم تا پیش از ورود مجیدی حدود ۵۰ میلیارد تومان هزینه این باشگاه بود که به آن هزینههای جاری باشگاه هم اضافه میشود. در واقع با وجود عدم تحقق درآمد ۱۱۰ میلیاردی و بدهیهای انباشته از سال قبل، امسال هم رویه عوض نشده و باز هم بدهی به آن بدهیهای قبلی اضافه شده است. در پرسپولیس هم اوضاع بهتر نیست و قرمزهای پایتخت هم با وجود داشتن اسپانسر گرانتر، بازهم دخل و خرج مساوی ندارند و طرحهای درآمدزایی این باشگاه هم تاکنون به نتیجه نرسیدهاند.
با وجود عدم تحقق درآمد ۱۱۰ میلیاردی و بدهیهای انباشته از سال قبل، امسال هم رویه عوض نشده و باز هم بدهی به آن بدهیهای قبلی اضافه شده است. در پرسپولیس هم اوضاع بهتر نیست و قرمزهای پایتخت هم با وجود داشتن اسپانسر گرانتر، بازهم دخل و خرج مساوی ندارند و طرحهای درآمدزایی این باشگاه هم تاکنون به نتیجه نرسیدهاند.
در چند سال اخیر afc نسبت به باشگاههای بدهکار با سختگیری زیادی برخورد کرده و تیمهای استقلال و پرسپولیس به سختی مجوز شرکت در مسابقات را به دست آوردهاند ولی این موضوع نه تنها برای مدیران این دو باشگاه درس عبرت نشده بلکه آنها با شدت بیشتری در این مسیر اشتباه گام برمیدارند.
قانون فیرپلی مالی یوفا هم در چند سال اخیر به صورت جدی ترازنامه مالی باشگاهها را بررسی میکند و در صورت وجود ایراد اجازه حضور آنها در مسابقات اروپایی صادر نمیشود. این قانون در سال ۲۰۱۰ تصویب و اولین اجرای آن، در سال ۲۰۱۱ انجام شد. از آن تاریخ، باشگاههایی که به رقابتهای اروپایی صعود کرده اند، نباید هیچگونه بدهی یا حساب عقبمانده ای داشته باشند. آنها نه به بازیکنان، نه به کادر تیم نمی توانند بدهکار باشند و مالیات و دیگر موارد مالی از این قبیل نیز باید کامل پرداخت شده باشد.
از سال ۲۰۱۳، باشگاه ها در مقابل شکستن قوانین برابری دخل و خرج نیز بررسی می شوند. این بدان معناست که باشگاه ها الزاما باید خرج و بدهیهای خود را، با سوددهیشان، برابر کنند که این قانون باشگاهها را از تجمع بدهی در آنها، منع می کند. برای بررسی این موضوع، مجموعه مستقلی با نام مرکز کنترل مالی باشگاه ها (CFCB)، برای هریک از تیم های شرکت کننده در مسابقات اروپایی، هر فصل، وضعیت مالی آن تیم در سه سال گذشته را بررسی میکند. اولین چیزی که باید باشگاه ها رعایت کرده باشند، قانون برابری دخل و خرج است که از می ۲۰۱۴، مورد بررسی قرار گرفته است و عدم رعایت این قانون، از فصل ۲۰۱۴/۱۵ بررسی می شود. بر طبق توضیحات یوفا، باشگاهها مجازند تنها ۵ میلیون یورو، بیشتر از آنچه درآمدشان بوده هزینه کنند که این درآمد و هزینه بر اساس دورههای سهساله بررسی خواهد شد. موضوعی که اخیرا گریبان تیم منچسترسیتی را هم گرفت و این تیم به دلیل دور زدن این قانون با محرومیت دوساله از مسابقات اروپایی مواجه شد.
به نظر میرسد علت اصلی اجرای این مدل مدیریتی در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را باید در عدم وجود ثبات مدیریتی در این دو تیم بدانیم. در چند سال اخیر عمر مدیریتی این دو باشگاه کمتر از یک سال بوده و افرادی که به صندلی مدیریت این دو باشگاه تکیه میزنند به خوبی میدانند که عمر حضورشان به انجام تعهداتی که امضا میکنند نخواهد رسید و به همین دلیل بدون هیچگونه حساب و کتابی هزینه میکنند و بدهیها را برای مدیران بعدی به یادگار میگذراند. در واقع تا وقتی که چنین مدل مدیریتی در این دو باشگاه حاکم است و افراد دارای صلاحیت به صندلی مدیریتی این دو باشگاه میرسند، بعید است وضعیت آنها تغییری کند و هر سال ا میزان بدهیهای این دو باشگاه فزایش خواهد یافت و محکومیتهای جدید از سوی فیفا علیه سرخابیها صادر خواهد شد.