به گزارش افق انلاین به نقل از المیادین، اخیرا تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه مواضع محور مقاومت در سوریه به شکل مشکوکی افزایش و از جنوب سوریه تا شمال و شرق آن گسترش یافته است.
اما در این میان سوال مهمی که مطرح میشود آن است که چرا در زمان حاضر این تجاوزات پاسخ داده نمیشوند؟ و دلایل استراتژی سکوت محور مقاومت در این زمان چیست؟ آیا به زودی شاهد تغییر این استراتژی خواهیم بود؟
در واقع هرگونه پاسخ و واکنش قاطع و مناسب به این تجاوزات معمولا به شکل یک اقدام نظامی یا دیپلماتیک از خلال شکایت در سازمان ملل ترجمه میشود. در این شرایط ما از گستاخی رژیم اشغالگر صحبت میکنیم که از قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت و قوانین بینالمللی تجاوز کرده است؛ اما از آنجایی که موضع این سازمانها در برابر رژیم صهیونیستی مشخص بوده و از مدتها قبل با تجاوزات اشغالگران چه در فلسطین اشغالی و سوریه و لبنان و یا هر کشور عربی و غیر عربی دیگری که صهیونیستها را به رسمیت نمیشناسند کاری ندارند٬ محور مقاومت باید با یک اقدام نظامی و با روشهای خود به این گستاخیهای دشمن پاسخ دهد.
عناصر واکنش نظامی مناسب به تجاوزات رژیم صهیونیستی از یک سو در میان یک پاسخ موضعی بر بمب افکنها و سکوهای پرتاب موشک دشمن در آسمان سوریه و لبنان و به طور کلی خاورمیانه که ممکن است که این پاسخها تا جولان اشغالی که یک منطقه استراتژیک سوریه به عنوان سکوی دائمی تجاوزات رژیم صهیونیستی است کشیده شود٬ تقسیم میشود واز سوی دیگر به مورد هدف قرار دادن عمق جبهه صهیونیستها در فلسطین اشغالی برمیگردد.
در هر دو حالت در پاسخ به تجاوزات دشمن صهیونیستی از سوی محور مقاومت٬ یک شکاف فنی نظامی وجود دارد که نباید از آن غافل شد. این شکاف مربوط به تفاوت بارز میان تجهیزات نظامی دشمن با محور مقاومت در سوریه و یا خارج از آن به ویژه با توجه به بمبافکنهای تاکتیکی و استراتژیک رژیم صهیونیستی است؛ بنابراین پاسخ قاطع مقاومت به تجاوزات دشمن بر اساس معادله بازدارندگی و امکانات وتواناییها و سلاحهای پیشرفته مقاومت که دشمن صهیونیستی را مجبور به توقف تجاوزات میکند خواهد بود.
اما با وجود این شکاف و تفاوت در تواناییهای دو طرف٬ نمیتوان گفت که محور مقاومت در سوریه تسلیم میشود؛ همانطور که در حال تجهیز و آمادهسازی خود بوده و به شکل مستمر برای پاسخ مناسب به تجاوزات دشمن در زمانی که صهیونیستها نمیتوانند پیشبینی کنند آماده میشود.
نبرد محور مقاومت در سوریه علیه دشمن صهیونیستی در ابتدا بر اساس امکانات آن در زمینه سلاحهای پیشرفته ای که در اختیار دارد٬ از موشکهای زمین به زمین و زمین به دریا تا هواپیماهای بدون سرنشین آغاز میشود.
این یک شکل از آمادهسازی محور مقاومت ضمن یک جنگ نامحدود٬دارای یک مرحله اساسی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت: اولا مقاومت هیچگاه اقدام به اجرای یک عملیات و پاسخ حسابنشده و در زمان نامناسب نمیکند و دوم اینکه این آمادهسازی باید کامل و موثر باشد تا بتواند یک ضربه دردناک و آزاردهند به دشمن وارد کند.
بنابراین آنچه امروز در سوریه اتفاق میافتد٬ میتواند به عنوان یک جنگ واقعی میان دشمن صهیونیستی و محور مقاومت تلقی شود که عناصر این جنگ از یک جهت مبتنی بر تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر بر اساس معادله بازدارندگی محور مقاومت و آمادهسازی آن برای پاسخ مناسب به دشمن است.
از نظر عملی٬ ممکن است طولانی شدن زمان پاسخ از سوی محور مقاومت دارای نکات مثبتی از جمله آمادهسازی بیشتر و بالابردن امکانات و تواناییهای مدرن آن باشد که دشمن صهیونیستی را برای مدت زیادی در حالت نگرانی و تشنج دائمی نگه میدارد؛ این نگرانی صهیونیستها اول به در انتظار پاسخ بودن و دوم به افزایش تواناییهای محور مقاومت مربوط میشود.
در حال حاضر رژیم صهیونیستی با خطر بزرگی که در امکان لغزیدن آن به یک جنگ گسترده وجود دارد٬ گزینهای جز ادامه مورد هدف قرار دادن هرنوع تحرک و مواضع مشکوک در سوریه و اطراف آن مقابل خود نمیبیند؛ بنابراین به احتمال زیاد شاهد ادامه و تکرار این تجاوزات خواهیم بود.
از سوی دیگر محور مقاومت در حال حاضر گزینهای جز ادامه روند تقویت تواناییهای خود برای یک مقابله قاطع و کوبنده در برابر دشمن صهیونیستی و احتیاط برای جلوگیری از هرگونه تلفات احتمالی در شرایط حاضر ندارد. نکته مهم و پایانی در این است که حملات مستمر علیه سایتها و عناصر رژیم صهیونیستی نشان میدهد که بدون شک یک پاسخ قاطع و قطعی از سوی محور مقاومت در انتظار اشغالگران است که نکته اصلی در زمان و مکان و سطح این پاسخ است.