پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عرصه فرهنگ و هنر نیز مانند سایر زمینههای زندگی ایرانیان متحول شد. در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در میدان سینمای ایران دو مولفه حاکم بود؛ سکس و خشونت! فرهنگ کلاهمخملی و زنان کابارهای و کافهای که نهایتاً در فیلم، با آب توبه ریختن، به سلک زن تراز مملکت و جامعه ایرانی معرفی میشدند، تبدیل به ارزش و مشخصه سینمای ایران شده بود؛ ایرانی با پشتوانه تاریخ و فرهنگ چندهزار ساله!
با پیروزی انقلاب اسلامی سکس و خشونت از پیکره سینمای ایران حذف شد. دیگر معیار زن ایرانی، زیبایی ظاهری و البته ولنگاری برای راه یافتن به سینمای سرشار از سکس ایران نبود و دیگر در آثار سینمایی، زن ایرانی نه یک زن کابارهای و توسریخور و عقبافتاده که فضیلتش جذابیت ظاهری بلکه؛ زن استوار اهل خانواده و مشتاق به تربیت فرزند و موثر در فعالیت اجتماعی معرفی شد. این اتفاق چگونه افتاد؟ اعاده حق زن ایرانی در سینما و ایجاد حریم امن برای بازیگر زن ایرانی مدیون و مرهون چه اتفاقی بود؟ جز پیروزی انقلاب اسلامی و جز در سایه سیاستهای کلان فرهنگی نظام! در سینمای گذشته بازیگر زن چون در قاب غیراخلاقیات و ابزار تلذذ مردان دیده میشد، اساساً جدی تلقی نمیشد و از حقوق انسانی گسیخته معنا شده بود و همین تصویر و تلقی به شکل بسطیافته به زن ایرانی در داستانها و فیلمهای ایرانی تعمیم یافته بود. انقلاب اسلامی بر پنداشتهای پلشت، خط بُطلان کشید و خواست که تصویر زن ایرانی و به دنبال آن زن بازیگر ایرانی بر کشد و قداست آن حفظ شود.
چه کسی میتواند این ادعا را کتمان کند؟!
البته هستند کسانی که ناجوانمردانه چشم بر حقایق میبندند و باب پسند دشمن سخن میگویند و به سهم خود در نقش پادوی تبلیغاتی و پروژه سیاهنمایی دشمنان و اجنبیان ظاهر میشوند. یکی از همین افراد فاطمه (سیمین) معتمدآریا بازیگر زن سینمای ایران است! کسی که تاکنون بازی در بیش از ۷۰ فیلم و چندین سریال و نمایش را در کارنامه خود گنجانده است.
اخیراً فیلم یکی از سخنرانیهای وی در آیین افطار رئیسجمهور مربوط به یکی دو سال پیش در فضای مجازی منتشر شده است. او در این فیلم میگوید؛ «۴۰ سال است که فعالیتش با مانع روبهرو بوده است… بازجویی شده است … هنرمند ایرانی سیاسی نیست … کاش بهروز وثوقی برگردد و … ».
به این جملات دقت کنید. جملات کسی است که مدعی هنرمند بودن و روشنفکر بودن است و مرتب نیز به پیامآور صلح بودن خود و دوستانش اصرار دارد.
باید به او گفت؛ اولاً شما در ۴۰ سال گذشته نسبت به همکارانتان پرکارترین بودید. ۷۰ فیلم تنها بخشی از بازیهای شما را تشکیل میدهد. شما در جشنواره برلین کشف حجاب کردید اما باز همچنان در ایران با وجود دهنکجی به ارزش و فضیلت حجاب اسلامی، کار کردید … شما با مانع روبهرو بودید؟! دروغ میگویید و لابد ادعای صداقت هم دارید! بله شما در مقطعی ممنوعالکار شدید چون در یک محفل مختلط، به شهیدان ـ این مدافعان ناموس و هویت و استقلال ایران ـ به طرز زشت و مبتذلی اهانت کردید. اما باز هم هدف رافت اسلامی قرار گرفتید. این برخورد با خودتان را بگذارید در کنار برخورد دوستان فرنگیتان با مخالفانشان که امثال «فون تریه» کارگردان دانمارکی را به دلیل انتقاد از رژیم صهیونیستی له کردند! نمکنشناسی تا چه حد! شما که آرزو دارید بهروز وثوقی به ایران بازگردد خُب بگویید که؛ اولاً چه کسی او را از ایران بیرون کرد؟ چه کسی به او گفت برنگرد؟ اصلاً او موقع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران کجا بود؟ در کنار مردم ایران یا در دامان آمریکاییها؟ این کسی که شما و امثال شما سنگش را به سینه میزنید؛ معشوق کثیفترین زن دربار و قاچاقچی مواد مخدر یعنی اشرف پهلوی بود و از کنار این موضوع ثروتی کلان فراهم کرد. وثوقی در پیش روی دوربین زشتترین صحنههای اخلاقی را به نمایش گذاشت و سهم عمدهای در انحراف جوانان داشت و دوری و بیرغبتی برخی از مردان ایرانی از خانواده را موجب شد. حالا آرزوی بازگشت وی را دارید؟ وثوقی و امثال وثوقی که سکس در پیش روی دوربین برایشان مثل آب خوردن بود؛ صاحب چه ارزش فرهنگی و خدمات ارزشمند بوده است؟ نام ببرید! بر عکس ادعای بزرگتان، خانم معتمدآریا اتفاقاً شما کاملاً سیاسی هستید و در نقش یک ضد انقلاب بخوبی رُل بازی میکنید!
خانم معتمدآریا باید بداند که زمانی که او درجلوی دوربین پول میگرفت و به هنر خود مباهات میکرد و حالا در جشنوارههای فرنگی جولان میدهد و با پول موزه صلح به سفر هیروشیما میرود، هزاران هزار از بهترین فرزندان این مملکت بدون پُز هنرمندی و روشنفکری، بدون عطش دیده شدن و مشهور شدن، در برابر گلولههای سربی دشمن سینه سپر کردند تا ایران بماند، دین بماند، و صلح بماند!
خانم معتمدآریا انصافاً شما سرباز صلحی یا آنان که برای امنیت و صلح جان دادند؟ آنها به استقبال مرگ رفتند و شما به استقبال از بهروز وثوقی عامل فرهنگ ستمشاهی و سینمای غیراخلاقی! شما هنرمندی؟ شما در پی صلح هستید؟ شما در نهایت یک طنز سیاه هستید که برای نشستن در چشم اجنبی، هویت ایرانی و اسلامی خود را منکر میشوید!
بگذریم!
به هر روی امثال معتمدآریا ۴۰ سال است که بجای پاسخگویی، طلبکارند و هیچ با خود فکر نکردهاند که چه اتفاقی و چه کسانی به زن ایرانی اعتبار داده و ارج زن بازیگر ایرانی را زمینهساز بودهاند؟ البته شاید بهتر از من و شما میدانند اما در مسیر خواستهای خود، تجاهل میکنند!