به گزارش افق انلاین ، امروز با این یقین که رد و نشانی از آنها نخواهم یافت و قدری از تب و تاب آنها کاسته شده راه افتادم. شنیده بودم که نزدیک ظهرها در خیابان رسالت و اطراف پل عابر پیاده راهنمایی پیدایش میشود. به دنبال او رفتم و با حضورش، شَکم به یقین تبدیل شد.
این بار در مکانی متفاوت و کنار یک سطل زباله نشسته است. صورتش چندان مشخص نیست، گوشهای از چادر خود را روی زمین پهن کرده و اسکناسهای ۲ هزار تومانی روی آن پخش کرده است. نزدیک ظهرها پیدایش میشود و از کفشهای طبیای که پوشیده میتوان حدس زد که سن و سالی از او گذشته است.
گویا به تازگی در شهر تبریز گدایانی به چشم میخورد که وارداتیاند و مکان ثابتی برای خود ندارند و آن طور که به نظر میرسد، به دلیل ممانعت از گدایی، به صورت سیار فعالیت میکنند.
چهره کاملاً پوشیدهای دارد و تنها دست خود را هنگام رد شدن مردم از زیر چادر بیرون میآورد. قدمهای عابران آهستهتر میشود و هر کدام در حد توان خود به او کمک میکنند. آرامآرام نزدیک او میشوم. با دیدن من درخواست کمک میکند. بعد از چند دقیقه، خودم را به او معرفی میکنم، اما به هیچ صراطی مستقیم نیست و قصد گفتوگو ندارد.
داستان زندگی من به درد تو نمیخورد، دختر. صدای درد شنیدن ندارد. این تنها جملهای بود که از نرگس خانم شنیدم، اما هر طوری بود رضایت او را جلب کردم تا چند دقیقهای با من صحبت کند.
از مریض بودن همسر خود برایم گفت که هزینه دارو و درمان امانش را بریده و برای تأمین مخارج خود، ساعتها نشستن روی آسفالت داغ و سوزان را انتخاب کرده است.
اوایل از راه نظافت منازل مردم، پولی برای خودم دست و پا میکردم، اما اکنون پیر شدهام و توانایی کار کردن ندارم. یک پسر دارم که کارگری میکند، اما او نیز مخارج خود را به زور تأمین میکند، چه برسد که خرج ما را نیز بدهد. درست است که همیشه هوای ما را دارد، اما من نیز باید به فکر خودم باشم.
همسرم چشم به راه من در خانه است تا با پولی که امروز به دست میآورم زندگیام را بچرخانم. اوایل در خانه پسرم در روستا زندگی میکردیم که کاری برای شوهرم در شهر پیدا شد و چند سالی میشود که به شهر آمدهایم، اما بعد از چند ماهی کار کردن، همسرم مریض شد.
مهر/در یک خانه کلنگی در منطقهای که حتی کسی چشم دیدن آنها را ندارد زندگی میکنیم. باید خدا را شکر کنم که این خانه پدرشوهرم بوده که بعد از فوت آنها در آنجا زندگی میکنیم و از شر صاحبخانه و اجارهبها در امان هستیم، اما خانهمان کلنگی است.
دوست دارم همسرم سرپا شود و یک کار آبرومند برای خود پیدا کنم. در حق کسانی که دست مرا خالی نمیگذارند دعای خیر میکنم. به زور کلمه را تلفظ میکند و میگوید من متکدی نیستم و از اینکه همه مرا یولچی (گدا) صدا میکنند قدری دلگیر میشوم.
از او میپرسم روزی شده دست خالی به خانه برگردی، که در جواب میگوید: از این اتفاقها زیاد افتاده است و هزینه سوار شدن به اتوبوس را به زور جور کردهام تا خودم را به خانه برسانم؛ حتی برخی از مردم زخم زبانهایی میزنند که ناراحتم میکند.
من به جز این کار، چاره دیگری ندارم و با درآمدهایی که شاید از سازمانهای دیگر بدهند مخارج زندگیام تأمین نخواهد شد.
قدری سکوت میکند و میگوید: بیشتر از این چیزی برای گفتن ندارم، اما دخترجان همیشه افرادی را که در بستر بیماری هستند دعا کن.
مسائل فرهنگی؛ عامل تاثیرگذار در تکدیگری
مدیر کل کمیته امداد آذربایجان شرقی عامل اصلی در مقوله تکدیگری را مسائل فرهنگی دانست و گفت: تکدیگری بیشتر ناشی از ضعف موجود در ساختارهای فرهنگی است تا ساختارهای اقتصادی. ارتقا یافتن منزلت فردی، اجتماعی، افزایش یافتن خودباوری و روحیه کار و تلاش از حیث فرهنگی در جامعه موجب میشود تا مقوله تکدیگری پیش نیاید.
محمد کلامی ادامه داد: عامل دیگر ترویج تکدیگری در جامعه حس دلسوزی مردم است که بدون شناخت و از روی احساس به این افراد کمک میکنند و موجبات تشویق برخی از افراد به سمت تکدیگری را فراهم میکنند.
مشکلات اقتصادی و ضعف در کنترل
وی مسائل اقتصادی و ضعف در کنترل را از سایر عوامل مؤثر در مقوله تکدیگری معرفی کرد و افزود: با افزایش مشکلات اقتصادی در جامعه بالطبع نیازمندان نیز افزایش مییابند و برای تأمین معاش به هر راهی از جمله تکدیگری متوسل میشوند.
کلامی در ادامه بیان کرد: ضعف در کنترل عامل دیگری است و نباید دستگاههای انتظامی و قضایی به برخی از افراد این اجازه را دهند که بهسادگی با احساسات انساندوستانه مردم بازی کنند و با چهرههای خاص در خیابان حضور یابند تا مردم نیز مجبور به کمک به آنها شوند.
اطلاعرسانی در رسانهها برای افزایش شناخت
به گفته مدیر کل کمیته امداد آذربایجان شرقی، اطلاعرسانی از سوی رسانهها میتواند در افزایش شناخت و ارائه دانش به افراد مؤثر واقع شود. از این رو باید دست در دست هم دهیم تا در شناسایی پدیده فقر فعالتر باشیم و بخش ناچیزی از این افراد را که از روی فقر به این کار متوسل میشوند کاهش دهیم.
وی توضیح داد: کمیته امداد در ساماندهی تکدیگری هیچ گونه وظیفه قانونی و عملی ندارد و صرفاً نیازمندانی را که از طریق شناسایی توسط خیرین و نهادهای دولتی معرفی میشوند پوشش میدهد. با توجه به اینکه برخورد و یا جمعآوری متکدیان در حیطه وظایف کمیته امداد نیست کمیته امداد در صورت شناسایی معدود افراد واجد شرایط را تحت پوشش قرار میدهد و از آنها حمایت میکند.
لزوم برخورد با متکدیان
کلامی با اشاره بر ضرورت نگاه اصلاحی و برخوردی با مقوله تکدیگری گفت: در مقوله تکدیگری با ۲ دسته افراد روبهرو هستیم. یک دسته افرادی هستند که از روی نیاز و عدم شناخت با نهادهایی که میتوانند از آنها حمایت کنند به سمت تکدیگری رفتهاند که ارشاد، راهنمایی و حمایت از طریق نهادهایی حمایتگر در برخورد با این افراد میتواند مؤثر واقع شود. اما بخش عمدهای از متکدیان افرادی هستند که به کمکهای مالی نیاز ندارند و از کودکان کار و فقر مردم سوءاستفاده میکنند و با چنین افرادی باید برخورد قهری انجام گیرد.
وی ادامه داد: نیازمندان واقعی باید توسط مقامهای قضایی و دستگاههای مسئول جمعآوری شوند. کمیته امداد آمادگی دارد افرادی را که نیازمند واقعی هستند پوشش دهد و با در اختیار گذاشتن وام و دورههای کارآموزی رایگان آنها را به سمت اشتغال هدایت کند.
شهر بدون گدا هدف نیست
کلامی با اشاره به اینکه شهر بدون گدا افتخار است اما هدف نیست افزود: اگر شهر بدون گدا هدف باشد، از هدف اصلی که همان شهر بدون فقیر است، باز خواهیم ماند. ایجاد یک شهر بدون گدا ساده است، به طوری که میتوان افرادی را که در خیابان به تکدیگری مشغول هستند جمع آوری کرد و گفت که در شهر گدا وجود ندارد و بعد از آن تکدیگری را خارج از شهر ادامه خواهند داد.
حضور متکدیانی از شهر و کشورهای دیگر
وی در پایان اضافه کرد: اما اینکه کلانشهر تبریز شهر بدون گدا هست یا نیست باید گفت که در مقام نسبی در مقایسه با سایر شهرها و شهرهای بزرگ، میزان تکدی در کلانشهر تبریز پایینتر است و به خاطر همین میتوان گفت که تبریز شهر بدون گدا است. بخش عمدهای از افراد متکدی که در تبریز هستند از شهر و یا حتی کشورهای دیگر به این شهر آمدهاند، چراکه ساختار فرهنگی تبریز به گونهای است که روحیه عزتطلبی در مردم بیشتر است و با وجود مشکلات بهندرت سمت تکدیگری سوق مییابند.
افراد تحویل مراکز بهزیستی و هیأت مستمندان داده میشوند
جانشین خدمات شهری و اجرایی کلانشهر تبریز ضمن تأکید بر فعال بودن سازمان پیشگیری از آسیبهای اجتماعی گفت: افراد بالای ۱۸ سال به عنوان متکدی جمعآوری و تحویل مراکز حمایتی و هیئت مستمندان داده میشوند و افراد زیر ۱۸ سال نیز به عنوان کودکان کار به مراکز بهزیستی تحویل داده میشوند.
یوسف قوام ادامه داد: در مقوله تکدیگری سازمانهای مردمنهاد از جمله هیات مستمندان کمک بیشتری میکنند که برخی از این افراد نیز به سمت اشتغال هدایت میشوند.
علت تکدیگری؛ کمبود، اوضاع اقتصادی یا عادت؟
وی به نقش مؤثر هیئت مستمندان، سازمانهای مردمنهاد، نیروی انتظامی و شهرداری اشاره کرد و توضیح داد: برخی از افراد متکدی از سایر شهرستانها در شهر حضور مییابند که باید گفت با کمک نیروی انتظامی، سازمانهای مردمنهاد و شهرداری تقریباً گدایی در کلانشهر تبریز وجود ندارد و به همین خاطر است که میگوییم کلانشهر تبریز بدون گدا است.
قوام با تأکید بر نگاه اصلاحی با مقوله تکدیگری گفت: شرایط اقتصادی و کمبودهای موجود موجب میشود برخی از افراد به سمت تکدیگری سوق یابند، اما از سویی برخی از افراد نیز از روی عادت تکدیگری را انتخاب میکنند.
از روی نیاز و یا عادت، هرچه باشد برخی را سمت تکدیگری روانه ساخته است. سالها است آمار و ارقام تکدیگری در کلانشهر تبریز رو به کاهش دارد، اما انگشتشماری هم به چشم میخورند که شاید از روی فقر به این کار سوق یافتهاند.
همه شهر تبریز را بدون گدا میشناسند، اما دیدن حتی یک گدا در شهر یا از روی فقر و یا عادت با چهرههای گوناگونی که در اینجا و آنجا پرسه میزنند قدری بدون گدا بودن تبریز را شکبرانگیز میکند.