عده ای انتقاد وی به اسرائیل را مساوی با یهودی ستیزی ارزیابی کرده اند و او را به دشمنی با قوم یهود ربط داده اند و بدینوسیله او را فردی با گرایشات ضد یهودی معرفی و محکوم نمودند.
عده ای نیز با پرونده سازی و ایجاد سابقه همکاری با نازی های آلمان، تلاش کردند تا ثابت کنند که وی در دوران جوانی جذب نازی های هیتلری شده است و با بزرگنمایی این همکاری با نازی ها، شخصیت گونتر گراس را تخریب کردند.
به نظر می رسد که این اقدامات، با اهداف خاص و متفاوتی دنبال می شود و صهیونیست ها به دنبال آن هستند تا با گل آلود کردن آب، ماهی بگیرند و به نفع خود در افکار عمومی اروپا بهره برداری کنند.
این نوع تخریب گسترده از سوی صهیونیست ها، که علیه یک شاعر و نویسنده وادیب مشهور بین المللی که جایزه نوبل گرفته است، نشان می دهد که هیچ کس نباید جرائت کند که به هر شکل وبهانه ای علیه اسرائیل انتقاد کند.
دولت اسرائیل با تکیه بر ماجرای هلوکاست و کشتار یهودیان، جنایت خود را پشت یک حادثه تاریخی پنهان کرده است و از طریق عوامل بین المللی و سیاستمداران دولت های اروپایی وابسته به لابی صهیونیست بین المللی، قوانینی را به تصویب رسانده، تا هیچ فرد اروپایی گرفته تا افراد سرشناس، امکان انتقاد از اسرائیل را نداشته باشند.
این مغلطه بزرگ تاریخی، نشان می دهد که اسرائیل از حادثه هلوکاست و دشمنی واختلاف نازی ها با یهودیان در دوران جنگ دوم جهانی، سوء استفاده کرده است و با تبلیغ و جریان سازی و هوچی گری، فحش و ناسزا و بهانه جویی های مختلف، شرایطی را ایجاد کرده تا اگر کسی قصد یا امکان انتقاد از اسرائیل را داشته باشد بلافاصله با موجی از ناسزاها و تبلیغات و دشمنی ها مواجه خواهد شد و متهم به دشمنی با یهودیان شود.
حال این پرسش اساسی وجود دارد که آیا آلمان و اروپا مستعمره اسرائیل است که یک شاعر و ادیب شناخته شده نمی تواند شعری علیه قدرت اتمی اسرائیل بگوید؟ چرا مسوولان و سیاستمداران اروپا تااین حد در برابر رژیم صهیونیستی ضعیف هستند وخود را مستعمره اسرائیل می دانند که اجازه نمی دهند شهروندان اروپا براساس حق آزادی بیان، انتقاد کنند واز جنگ افروزی اسرائیل وقدرت اتمی آن انتقاد کنند؟