افق انلاین ، یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: مذاکره ربطی به اصولگرا و اصلاحطلب ندارد الان هم ما صبر استراتژیک کردیم که ترامپ برود تا بتوانیم مثل سابق وارد گفتوگو شویم.
«سعید شریعتی»، فعال سیاسی اصلاحطلب، با اشاره به اظهارات اخیر ذوالنوری گفت: از سال ۸۴ تا ۹۲ حداقل ۸ سال اصولگرایان پرونده هسته ای را پیش می بردند. لاریجانی و جلیلی با ریاست احمدی نژاد و وزارت خارجه متکی و صالحی مسائل را پیش می بردند. در حقیقت در ۸ سال مذاکراتی که انجام دادند، ایران را به عنوان تهدید امنیت جهانی ذیل بند ۷ منشور سازمان ملل بردند و ۷ قطعنامه علیه ایران صادر کردند.
او گفت: این دستاورد برادران اصولگرای ما در پیگیری پرونده هستهای است. حالا اگر دلشان برای پروندههای شورای امنیت دوباره تنگ شده این گوی و این میدان، «گر تو بهتر می زنی بستان بزن». اما همه می دانند که سیاستهای هسته ای کشور از سیاستهای کلی نظام نشات می گیرد. طبق قانون اساسی مسئول تعیین سیاستهای خارجی کشور از جمله در پرونده هستهای از ابتدای شروع به این پرونده در سال ۸۱ و ۸۲ تا امروز، مقام معظم رهبری بودند و به هر حال هر تصمیمی گرفته شد چه خوب و چه بد تصمیم نظام بوده و ربطی به اصلاحطلب و اصولگرا نداشته است.
شریعتی خاطرنشان کرد: روحانی هم عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بوده و تا پیش از این هم یکی از چهرههای اصولگرا در کشور محسوب میشد. به لحاظ سیاسی روحانی اصلاحطلب نیستند. ظریف هم که هیچ وقت در جریانات سیاسی داخلی فعال نبوده و فعالیتهای او متمرکز بر سیاست خارجی بوده در نهایت آنجا دیگر حزبی و جریانی مطرح نیست.
او گفت: به نظر من نظام چارهای ندارد که مسیری را برود که کشور را از تحریمهای فلجکننده که ابعاد اقتصادی و زندگی روزمره مردم را درگیر کرده، خلاص کند. هر کسی می تواند به قول مقام رهبری یک ساعت هم زودتر تحریمها را بردارد، ملت دستشان را میبوسد و ذوالنوری هم اگر می تواند بسم الله و به عنوان رئیس کمیسیون امنیت ملی بگوید، چه برنامه ای دارد که یک ساعت دیگر تحریمها برداشته شود، من خودم دست او را می بوسم.
او با بیان اینکه اظهارنظر آزاد است، گفت: اگر بخواهیم تحلیل کنیم او در مقام رئیس کمیسیون امنیت ملی، سیگنال برای کشورهای خارجی می فرستد که بیایید با ایران رابطه برقرار کنید و با ما تعامل کنید تا مسائل حل شود این زشت است و خلاف اصول سیاستبندی و باز کردن پای بیگانان در معادلات داخلی قدرت است. اگر سوء تعبیر از صحبتهای ذوالنوری شود دقیقا مشابه همان اظهارت جواد لاریجانی در سال ۷۶ است که اگر می خواهید، مسائل تان با ایران حل شود باید از ناطق نوری حمایت کنید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: جواد لاریجانی هم جزو کمیسیون امنیت ملی مجلس پنجم و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس بود و با مدیر کل وقت وزارت خارجه انگلیس مذاکره کرد که جناح چپ، تندروهایی هستند که سفارت آمریکا را اشغال کردند و دوباره می خواهند سرکار بیایند و شما باید بیایید و از جناح راست و ناطق حمایت کنید و یک افتضاحی به وجود آوردند و به حیثیت لاریجانی ضربه خورد.
او افزود: این نوع صحبتها اگر تعبیر شود می تواند همان پیامها را داشته باشد. رئیس امنیت ملی مجلس چه معنی دارد که حرفی بزند که معنی آن این باشد که خارجیها با فلان جریان سیاسی در داخل بهتر می توانند کار کنند یا نتیجه بهتری می گیرند که این خیلی بد است. اما اگر همین طوری حرفی زده باشند که باید گفت جناب ذوالنوری شما بهتر از هر کسی می دانید که اگر نمی دانید بروید کسب اطلاع کنید که خود جنابعالی به عنوان یک چهره اصولگرا اگر فرد اول مذاکره کننده، رئیس جمهور، وزیر خارجه و دبیر امنیت ملی شوید در موضوع پرونده هسته ای کلمه به کلمه باید با مقام معظم رهبری چک کنید، همان کاری که ظریف کرد.
شریعتی اضافه کرد: مذاکره ربطی به اصولگرا و اصلاحطلب ندارد الان هم ما صبر استراتژیک کردیم که ترامپ برود تا بتوانیم مثل سابق وارد گفتگو شویم. خروج از برجام نه تقصیر روحانی و نه ظریف بود، یک دیوانه ای مثل ترامپ سرکار آمد و زد زیر همه مسیر طراحی شده برجام و تحریمها را دوباره برگرداند و تشخیص نظام هم این بود که این فرد آدم باثباتی نیست، کسی که زیر تعهد خود می زند هیچ تعهدی با او نمی شود امضا کرد. ۴ سال ملت خون دل خوردند و تحریمها را تحمل کردند الان مسیری باز شده و هر کسی می تواند در مسیر ادامه برجام پیش برود، دستش را باید بوسید فرقی برای ملت هم نمی کند. مهم این است که یک ساعت دیگر هرکسی تحریمها را بردارد ملت سپاسگذار او خواهند بود.
گفتنی است؛ «مجتبی ذوالنوری»، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، اخیرا گفته بود که «ارتباط با امریکا، مسائل هستهای و سیاستهای کلان نظام، دولتها نیستند که تصمیم میگیرند، بلکه کلیت نظام در این رابطه تصمیم میگیرد» و دولت بعد چه اصلاحطلب و چه اصولگرا «باید این سیاستها را اجرایی کند» اما بلافاصله ادامه داده است: «فقط اگر اصلاحطلب باشد، ممکن است مدتی با هم بازی کنند و نتیجه ندهد اما اصولگرا باشد و توافقی حاصل شود، پشتوانه اجرای آن بیشتر است؛ چون اصولگراها به سیاستهای نظام نزدیکتر هستند و نمیآیند خلاف سیاستهای نظام راهی را بروند که وسطش بخواهند برگردند.»
منبع: برنا