مشرق
عزم ایران و روسیه بر توسعه روابط در بالاترین سطح استوار است دیدار جداگانه کاظمی قمی با نماینده ویژه سازمان ملل متحد و سفیر ژاپن در کابل اعتراف تلخ زن جوان به قتل خونین همسرش در پاسداران حجت الاسلام قمی: مفهوم مقاومت عجین شده با حرکت و امید است هدف بایدن از تشدید اوضاع اوکراین مانع تراشی برای ترامپ است وحیدی: از تحریمها هراسی نداریم/ سر تعظیم فرود نمیآوریم کشف معدن ۱۰۰۰ تنی طلا در چین سلامی: از اسرائیل انتقام میگیریم/ موتور حزبالله روشن شد
شما برای این پدر تیتر بزنید
مشرق
این مطلب بدون برچسب می باشد.
یوسف گم گشته باز آمد به کنعان ذیگر غم مخور
عجب صبری خدا دارد…!
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش
پدرم اون الان پیش اولیا خداست.
لحظه وصال پدر به فرزندش
بازی با احساسات …..
بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
چشمانمان را خوب باز کنیم خواهیم دید:
پدر، شکسته تر از پسر.
رازدل را به که گویـم همه اغیارشدند
عـارفـان رفت طبیبـان همه بیمارشدند
عندلیبان شــده بیـگانـه زخلـوتگــه راز
شب پـرستـان به طرب واردبازارشدند
آنکــه باخون شقایق بسحرساخت وضو
به شفـق درحرمش جمله ســردارشـدند
بـاده ازیـار گــرفتنـد چــورنــد عاشــق
مست می رقص کنان همره احرارشدند
پـرکشیـدند بـه باقــی زســــرای فانـــی
ازشمیـم قدحش بـود کـه هــوشیـارشدند
مونسم گشته نیستان زغن وزاغ وغراب
به سحــرآه وبه شب مویه مـرا یارشدند
باقـــری سحـرعدو غالب موســی نشود
اگــرآن بندورسـن جملـه دمـی مارشـدند
خود کرده را تدبیر چیست؟
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیگانه نامیدند و رفتند
همینانند مردان بی ادعا…..
بار الها من نمی خواهم که در بستر بمیرم
یاریم کن تا به راهت در دل سنگر بمیرم
دوست دارم در میان آتش و خون و گلوله
دور از این کاشانه و از مادر و خواهر بمیرم
دوست دارم تا شوم قربانی را خمینی
همچنان پروانه در جانم فتد آذر بمیرم
دوست دارم همچو باران بر تنم خمپاره بارد
پیکرم گردد بمانند گل پرپر بمیرم
دوست دارم لاله گون گردد لباس پاسداری
آخر از خون تنم با جسم از خون تر بمیرم
دوست دارم تشنه لب باشم با هنگام شهادت
جرعه ای نوشم ز دست ساقی کوثر بمیرم
دوست دارم چهره مهدی زهرا(س) را ببینم
با تبسم بر رخ آن حجت اکبر بمیرم
دوست دارم راه دین یابد ادامه من به خون غلتان شوم هم چون علی اکبر بمیرم
ای منیم آرام جانیم مهربانیم هارداسان
آیرولوخ بسدور، منیم روح وروانیم هارداسان
ایستدی گونلوم سنی باخدوم گئجه اولدوزلارا
ناز ایدوب اولدوزداباتدی هم زبانیم هارداسان
بیلمو رم علت ندور خاموش اولوب بلبلریم
گل دانوشسون بلکه بلبل یاندو جانیم هارداسان
بی وفاباخ گور نئجه آغلور بولوتلار حالمه
کاروانیم غرق اولور ای ساربانیم هارداسان
هر گل و گوردوم خیال ایتدوم منیمدور ناگهان
یادوما دوشدو سولوبدور بوستانیم هارداسان
ناامید اولما گئدر قیش باقری بایرام گلر
گل چیچکلر سسلنرای باغبانیم ،هارداسان
دیگران کاشتند و ما خوردیم
ما ۳ میلیارد خوردیم و برای دیگران نکاشتیم….
لعنت خدا بر مسبب و دار و دستش
بارک الله پسرم. خوشم میاد ازت . پدرتو رو سفید کردی
ملاقات دو فرشته
سلام پسرم
چه زیبا شدی
خوب شد مادرت نیست اینجوری ببینتت
خوب شد مادرت نیست ببینه تو که گفتی میرم تا چادر رو سر زنهامون بمونه ، رفتی ،تکه تکه برگشتی ولی دیگه زنهای شهر روسری رو سرشون به زور نگه میدارن
راستی پسرم مادرت از دست همین مردم دق کرد و مرد
یادته چقدر عاشق دیدن قد و بالات بود
بعد رفتنت هر روز میومد در خونه ته کوچه را نگاه میکرد هرکسی که میومد میگفت نادرم اومده
هر شب کنار قاب عکست میخوابید
ولی کاش مادرت اینجا بود تا زیر بغل منو میگرفت تا بلند شم
آخه مردم شهر با نامردی هاشون کمر پدر شهدا را شکستند
مردم شهر جواب پسرم رو چی میدید ؟
عشق از اول سرکش و خونی بود تا گریزد هرکه بیرونی بود
خوشا به سعادت هر دو ایشان یکی با نثار جانش در راه خدا و دیگری با صبر بر مصیبت به مقام عالی می رسند و مورد شفاعت ائمه معصوم قرار می گیرند و خود شفاعت کننده روز جزا می باشند بیچاره ما که جا مانده و سردرگم می باشیم……………………………..
عاشق این پدرم…..دستشو میبوسم
اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند میدانستند که چقدر مشتاق آنانم هر آینه از شوق جان میسپاریدند.
ما چه کردیم !!!!!!!! با ربودن سه هزار میلیارد عجب پاسداری کردیم ار خون وآرمان این شهیدان
با شما ها هستم که هر روز حریص تر از دیروزید.حاضرید تمام ایران مال شما با سند قطعی باشد. ولی جایتان را با این پدر عوض کنید.ای پروردگار به حرمت این ایثارگران از گناهان ما بگذر
آقای ا….۹۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
رشوه میگیری قسم وآیه می خوری برای خودم نبوده شاید می خواستی سراغ این پدر بری
تف تف تق بر
عمه بیا گمشده پیدا شده
شام رقیه شب یلدا شده
خاک بر سرما جا مونده ها
شهدا شرمنده ایم .خوشابحال شما پدر بزگوارکه شرمنده شهدانیستید
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
شکوه صبر!
جلوه ایمان در نگاه پدر
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بى وفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر مى خواستی, حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
این قدر با بخت خواب آلود لالا چرا؟
آسمان چون شمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمى پاشد زهم دنیا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمى کردی سفر
این سفر راه قیامت مى روی تنها چرا؟
یکدم گمان مبر که زیاد تو غافلم
بنشستم ار خموش ، خدا داند و دلم
یاد امام و شهداء دل و میبره کربوبلا
گفتم زودباورنباش! من که گفتم اینها………
انا لله و انا الیه راجعون
ما دست بوسیم ویک عمر غلام شما
تو را جانا ز جان میپرستم …
عشق یعنی استخوان و یک پلاک
سالهای سال ماندن زیر خاک
بعد از شهدا چه کرده ایم ؟ . . .
سلام دوستان.
یکی گفت : بازی با احساسات گفتم :دولتمون ریاکاره چیکار به این پیر مرد داغ دیده داره؟
دیگری گفت : چادر از سر ناموس کشیدن……..گفتم: چیکار به این استخونها داره؟
اون یکی گفت:خاک بر سر ما…….گفتم:چرا سر ما سر اونایی که خون زنده و مرده گردنشونه و گردن خودشونو نسل کثیفشونو تبر نمیزنه.
بیائید همه با هم دعا کنیم تو سال جدید که نسل همشون از زمین برداشته بشه. آمین
گلی گم کرده ام می بو یم او را