به گزارش افق انلاین ، کمتر از ۳ ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ زمان داریم. معمولا یکی از چهرههای قابل توجه قبل از برگزاری انتخابات، روسای جمهور وقت هستند. روسای جمهور وقت اگر در پایان دوره دوم ریاست خود به سر ببرند، مایلند محتاط تر رفتار کرده و به طور علنی از نامزدی حمایت نکنند. این وضعیت زمانی بیشتر درک میشود که بدانیم، دولت وقت و رئیس جمهورش وظیفهی برگزاری انتخابات را دارد و هرچقدر بیطرفتر باشد، شائبهی تقلب انتخاباتی هم کمتر میشود.
با این حال، وسوسه بقای در قدرت هر دولتی را بر این میدارد که از شخص یا گروهی در انتخابات حمایت کند. این گرایش به یک طرف انتخاباتی ممکن است هر چه به روز انتخابات نزدیکتر شویم بیشتر شود. بد نیست در این گزارش مروری بر این گرایشات در طول انتخابات ریاست جمهوری اخیر داشته باشیم.
گوشه گیری متفاوت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد در سال پایانی و انتخابات
در تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، دولتهای ۸ ساله معمولا مشی انتخاباتی ثابتی داشته اند. بررسی رفتار انتخاباتی مرحوم هاشمی رفسنجانی و ومحمد خاتمی در پایان سال هشتم دولتشان شباهت بسیاری به هم داشت. آنها در ابتدا از هیچ شخص خاصی حمایت تمام جانبه نکرده و خود را مسئول برگزاری انتخابات به صورت منصفانه و بیطرفانه دانستند. با اوج گرفتن رقابتهای انتخاباتی نیز دولت آنها سیاست “میخ و نعل” را پی گرفت و اگرچه همچنان خود را بیطرف اعلام میکرد اما گرایش غیر مستقیمی به برخی کاندیداها نشان داد.
این وضعیت در مورد محمد خاتمی در انتخابات ۱۳۸۴ واضح تر از وضعیت مرحوم هاشمی در انتخابات جنجالی ۱۳۷۶ است. با این حال، هر دو رئیس جمهور سعی کردند در سال هشتم، خود را به کلی از وضعیت انتخاباتی کنار بکشند و حداقل به صورت علنی در کنار یک کاندیدا قرار نگیرند.
این اتفاق، در مورد محمود احمدی نژاد به شکلی دیگر رخ داد. احمدی نژاد از همان ابتدا اعلام کرده بود که از کاندیداتوری مشاور و دوستش رحیمی مشایی حمایت میکند. شعار “زنده باد بهار” در سال پایانی احمدی نژاد سر زبان دولتیها بود. او حتی در پیام نوروزی سال ۹۲ خود این شعار را به کار برد و در روز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری در کنار رحیمی مشایی قرار گرفت. با این حال، با رد صلاحیت مشایی، احمدی نژاد نیز روش “بی تفاوتی مقطعی” را پی گرفت.
در اوج رقابتهای انتخاباتی سال ۹۲ بسیاری از رسانههای اصلاح طلب احمدی نژاد را حامی سعید جلیلی نامیدند. بسیاری بر آن بودند که گرایش مقطعی احمدی نژاد به جبهه پایداری و به خصوص اختلافات شدیدش با سایر کاندیداها من جمله نامزدهای اصول گرا مثل محمد باقر قالیباف و محسن رضایی او را بر آن داشته که از سعید جلیلی حمایت کند. احمدی نژاد در همان زمان با قدرت این نظریه را رد کرد و با جمله کوتاه ” فراموشش کنید” مساله را برای همیشه حل کرد.
بنابراین، سرنوشت هر سه رئیس جمهور علی رغم تفاوت در مسیرشان یکی بوده است. هر سه در آستانهی انتخابات نسبت به مهم ترین اتفاق سیاسی کشور بیتفاوت بوده و از تندباد حوادث سیاسی کنار افتاده بودند.
حسن روحانی و منزویترین رئیس جمهور در سال هشتم
حالا حسن روحانی نیز در وضعیتی شبیه به سه رئیس جمهور قبلی قرار گرفته است. البته به نظر میرسد که وضعیت او بیشتر شبیه هاشمی و خاتمی است تا احمدی نژاد.
در فروردین ماه سال ۱۴۰۰، رئیس جمهور ایران هنوز از هیچ گروه و شخصی حمایت نکرده است. البته وضعیت او قابل درک است. روحانی در میان روسای جمهور سابق، با کمترین محبوبیت در سال پایانی روبه رو است. پر واضح است که بسیاری از گروهها علاقه ای به ائتلاف با او ندارند. اصلاح طلبان خود را قربانی حمایتشان از کاندیداتوری روحانی در سال ۹۲ و ۹۶ میدانند؛ از این رو، او و حمایتش را از محاسبات انتخاباتی خود کنار گذاشته اند. اصول گرایان نیز مخالف و منتقد صددرصدی او هستند.
روحانی در طول این ۸ سال نیز نتوانسته یک حزب یا هسته قدرتمند وفادار به خود بسازد و حتی ائتلاف صوری شکل گرفته در مجلس دهم نیز که با نام ” لیست امید” شناخته میشد، به سرعت فروپاشید. از این رو، رئیس جمهور احتمالا در قلب دولت خودش هم هیچ حامی جدی ندارد. در این میان برخی از ائتلاف احتمالی او با برخی اصول گرایان معتدل مانند علی لاریجانی سخن میگویند که البته هنوز نشانه ای از این اتفاق احتمالی بروز نکرده است.
از این رو، باید گفت که وضعیت حسن روحانی عجیب تر از سه رئیس جمهور قبلی است. او احتمالا گوشه گیرترین رئیس جمهور (در طول این چند دهه) در آستانهی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتقال دولت باشد. روحانی نه اقتدار و نفوذ مرحوم رفسنجانی را دارد، نه حزب قدرتمندی مانند اصلاح طلبان را رهبری میکند (چنانکه محمد خاتمی میکرد) و نه دولت وفادار و منسجمی مانند دولت بهار احمدی نژاد دارد. بنابراین، او تنهاتر از سه رئیس جمهور قبلی است و حتی تهدید به محاکمه میشود
روحانی و طوفانی که بعد از انتخابات سراغ او میآید
نکته جالب و عجیب این است که روسای جمهور قبلی علی رغم همه پشتوانههای فوق الذکر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری کنار کشیده و به گوشه ای کشیده شدند و بعد از انتخابات نیز علی رغم تلاششان، توسط دولت بعد تخطئه شده و روز به روز از محبوبیتشان کم شد. مرحوم هاشمی در دولت اول اصلاحات با مقالات روشنفکران متعلق به اصلاحات تخطئه گشت. خاتمی در دولت اول احمدی نژاد، سیبل دولت بود و احمدی نژاد نیز توسط دولت اول روحانی “نابودگر” معرفی میشد.
این شواهد نشان میدهد که این وضعیت برای حسن روحانی به مراتب بدتر است. اگر گوشه گیری اجباری دولت در آستانه انتخابات را اولین نشانهی تخطئه رئیس جمهور فعلی در دولت بعدی بدانیم، باید بگوییم که احتمالا وضعیت حسن روحانی بغرنجتر از مرحوم هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد خواهد بود و احتمالا باید خود را آمادهی حملات همه جانبهی دولت بعدی و شاید خداحافظی همیشگی از عرصه سیاسی کشور نماید.
منبع: خبر فوری