بولتن – پیه اسکوبار: روزنامه «آسیا تایمز» در شماره های اخیر خود در تحلیلی بر مذاکرات بغداد با اشاره به شکست استراتژی سیاست خارجی ایالات متحده، بر لزوم به پایان رساندن تحریم ها تاکید کرد.
این روزنامه در تحلیلی چندجانبه علاوه بر شکست این سیاست به موضوعاتی چون ناعادلانه بودن تحریم های اتحادیه اروپا، لزوم پایان آن برای سامان دادن به اوضاع اقتصادی جهان و… اشاره داشته است.
به گزارش بولتن نیوز این روزنامه در یادداشتی با عنوان « ایران و اروپا: “تا مرگ ما را از هم جدا کند”» ابراز می دارد:
« و چنین شد که استراتژی مهم و پر طمطراق سیاست خارجی دولت باراک اوباما ، مبنی برتلاش برای ایجاد توازن بین “مسالۀ غامض هسته ای ایران” و “به راه آوردن اقتصاد لجام گسیختۀ منطقه یورو و هدایت آن به جاده سلامت” به در بسته خورد … حتی زئوس هم نمی داند! دست کم آنچه که این هفته در بغداد و بروکسل روی میز مذاکرات بود توپ را به سمت جلو و در مسیر مسکو و پاریس غلطانده است.»
نویسنده این یادداشت پیرامون نتایج این نشست می افزاید:
«نشست پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل – ایالات متحده، چین، روسیه، بریتانیا و فرانسه به علاوه آلمان (P5 +1)- با ایران در بغداد که با گمانه زنی های زیادی نیز همراه بود، دست کم به یک نتیجه رسید: دور سوم مذاکرات، ماه آینده در مسکو !
البته راه حل دیگری در کار نبود؛ P5 +1 تفکیک شده (ایالات متحده و اروپایی ها در یک طرف، و دو عضوگروه BRICS یعنی چین و روسیه از سوی دیگر) می خواستند ایران غنی سازی اورانیوم خود را در سطح ۱۹٫۷۵٪ بکلی متوقف کند و این در حالیست که ایران پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) را امضا کرده و حق غنی سازی تا ۲۰ درصد را دارد.
در مقابل، P5 +1 بسته ای حاوی نسخۀ “تحریم های ضعیف تر” خود ، یعنی اجازه فروش قطعات یدکی هواپیماهای امریکائی و ” کمکی ” مبهم و نامشخص به توسعه بخش انرژی ایران را به ایران پیشنهاد کرد…»
اسکوبار در تایید موضع برتر ایران و مقاومت تیم مذاکره کننده، و نقض ان پی تی از سوی ۵+۱ یادآور می شود:
«تهران بی آنکه هیجان زده، تحت تاثیرفضای مذاکرات قرار بگیرد برای رسیدن به اهداف خود بدون تزلزل ایستاده بود، بستۀ ۱+۵ می بایست “به میزان قابل توجهی بازنگری و اصلاح “شود.
اما هنوز هم نکته کلیدی این است که P5 +1 پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را بی اعتبار کرده ؛ از سال ۲۰۰۶ تاکنون همواره این شعار تکراری ورد زبانشان بوده:” تهران باید هرگونه غنی سازی اورانیوم را متوقف کند” و قصد دارد تا این شعار بی اساس را با جلوگیری از فروش نفت ایران و مسدود کردن نقل و انتقالات بانکی این کشور از طریق سیستم بانکی بین المللی به کرسی بنشاند؛ محاصره مالی کثیف و زننده ای که هدف نهایی اش تنها فلج کردن اقتصاد ایران است.»
ناعادلانه تر از این امکان ندارد
نویسنده این یادداشت با ناعادلانه خواندن اقدامات اتحادیه اروپا، پایان این تحریم را خواسته و می گوید:
« اقدامات خودسرانۀ اتحادیه اروپا (EU) – شامل تصویب تحریم هائی اضافی ومحاصره فروش نفت خام ایران، که در ۱ ژوئیه اجرائی می شود- در واقع فراتر از تحریم های شورای امنیت بوده و فشاری غیر قانونی و زورمدارانه است. جالب اینکه این تحریم ها با قانونی که از ۲۸ ژوئن توسط ایالات متحده به اجرا در می آید نیز ترکیب می شود؛ مقرراتی مبنی بر ممنوعیت فعالیت هر بانک خارجی که در امور پرداخت ها و نقل وانتقالات مالی مرتبط با فروش نفت ایران همکاری می کند.»
اقدامات اتحادیه اروپا در راستای سیاست آمریکا
نکته دیگری که نویسنده این یاداشت به آن اشاره می دارد، نیاز اوباما به موفقیت در سیاست خارجی در آستانه انتخابات در این کشور است که بدین منظور به اتحادیه اروپا برای رسیدن به اهداف خود فشار می آورد.
در ادامه این یاداشت می خوانیم:
« با این حال، دولت اوباما نیاز به یک معامله دارد- درمسکو یا حتی دورتر از آن، فرقی نمی کند- این معامله برای اوباما ضروری است تا بتواند از آن به نفع سیاست خارجی خود بهره کشی کند و پیروزی خود را به رخ رقبایش بکشد؛ در واقع بسیار بیشتر از بهره ای که از حمله به اسامه بن لادن و کشتن او به دست آورد.
اگرچنین معامله ای درکار نباشد، دولت اوباما – دست کم تا پایان سال ۲۰۱۲- مجبورمی شود به اتحادیه اروپا فشار بیشتری برای ادامۀ ممنوعیت بیمه تانکرهای حامل نفت ایران وارد کند. (شرکت های بیمۀ اروپائی بخش عمده ای از صنعت بیمه دریایی جهان را تحت کنترل خود دارند).
هر خط پایان کاملا روشن است؛ اتحادیه اروپا ناچار به پایان دادن به محاصرۀ بی معنی و عبث نفت ایران می باشد تا از لطمۀ شدید به اقتصاد خود و البته به طریق اولا، به اقتصاد ایالات متحده جلوگیری کند.»
تحریم های نفتی ایران در حالی در دستور کار اتحادیه اروپا قرار گرفته است که قیمت هر بشکه نفت پایه بازار جهانی تا ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ روند صعودی به خود گرفته بود و به ۱۰۶ دلار رسید و از تاریخ ۱۳ اردیبهشت تا ۱۳ خردادماه ۹۱ روند نزولی داشت اما از تاریخ ۱۳ خرداد ماه ۹۱ مجددا روند قیمت صعودی به خود گرفته و روز سه شنبه ۱۶ خرداد ماه ۹۱ به ۸۴٫۸۲ دلار افزایش یافته است.
کارشناسان نیز بر این باورند که در آستانه آغاز سفرهای تابستانی اروپا و آمریکا، قیمت نفت بار دیگر روند صعودی گرفته است و برخی کارشناسان نیزمعتقدند که اثر فصل بهار و هوای معتدل که نیاز به مصرف سوخت و برق توسط وسایل گرمازا و سرمازا را کاهش داده بود، پایان یافته و با گرم شدن هوا و همچنین مسافرت های بیشتر تابستانی، نیاز به نفت و انرژی روبه افزایش و قیمت ها نیز افزایش خواهد یافت.