مشروح یادداشت کیهان را در ادامه میخوانید.
در اینجا گاهی یک تعارض میان آنچه مردم انتخاب کردهاند و آنچه میخواهند، پدید میآید. مثلاً مردم فردی را با رأی بالا برای ریاستجمهوری انتخاب کردهاند، اما پس از مدتی به دلیل آنکه رئیسجمهور انتخاب شده، نتوانسته در سطح انتظارات انتخابکنندگان خود ظاهر شود، مورد اعتراض مردم قرار گرفته است. گاهی سطح اعتراضات بالا گرفته و دوره اعتراضات هم طولانی شده و اکثریت مردم عملاً خواستار برکناری رئیسجمهور شدهاند که نمونه آن را در دوره فعلی مشاهده کردهایم.
در اینجا میان ساخت حقوقی که مبتنی بر حفظ نهادهای نظام است و میان حق مردم مبنی بر برکناری فرد منتخب نوعی تعارض شکل میگیرد و پای «مصلحت مردم» به میان میآید از آنجا که در اینجا از یک نهاد عالی – ریاستجمهوری – صحبت میکنیم، این مصلحت طبعاً – براساس قانون اساسی – در بالاترین سطح نظام مورد بررسی قرار میگیرد.
دشواری تصمیم در چنین موردی این است که اعمال حق مردم مبنی بر کنار گذاشته شدن فردی که قبلاً با رأی بالای آنان انتخاب شده با مصلحت عالیه کشور که عدم خدشه به ثبات و اعتبار کشور است، تلاقی پیدا میکند. کما اینکه گاهی – مثل سالهای اخیر – کشور در وسط معرکهای قرار دارد که سرنوشتساز است و در چنین شرایطی علیرغم دلخوری شدید مردم، نمیتوان دولت را برکنار و یا حتی تحت فشار قرار داده و کشور را در تنگاتنگ مواجهه با حریفهای قدر بیدولت کرد، در اینجا مصلحت کشور در حفظ دولت موجود و اصلاح آن در حدی که میسور است، میباشد.
این اصلاحگری هم چیزی نیست که رهبری بتواند در تریبون عمومی از آن به طور شفاف و مکرر صحبت کند. پس واضح است که وقتی انتخاب توسط مردم با دقت صورت نمیگیرد، حل و فصل انتخابی که درست صورت نگرفته است، کاری بسیار دشوار میباشد.