اگر احمدینژاد را قهرمان دیپلماسی عمومی بدانیم، سخنی گزاف نیست؛ چرا که در هیاهوی تمامی رخدادهای جهان، کسی که نگاهها را خیره و معطوف میسازد، رئیسجمهوری اسلامی ایران است.
افق به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سفر رئیسجمهور به سازمان ملل متحد محمد شیخان طی یادداشتی با عنوان «احمدینژاد قهرمان دیپلماسی عمومی» آورده است:
اگر احمدینژاد را قهرمان دیپلماسی عمومی بدانیم، سخنی گزاف نیست؛ چراکه در هیاهوی تمامی رخدادهای جهان و حضور رؤسای دولتها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آن کسی که نگاهها را خیره و معطوف میسازد، رئیسجمهوری اسلامی ایران است.
انقلاب اسلامی در دنیای مدرن، انقلابی منحصر به فرد است؛ انقلابی که منادی ارزشهای اسلامی و انسانی بوده و مناسبات غیرعادلانه حاکم بر جهان را به نقد کشیده است، نقد ساز و کارهای بینالمللی اما با انزوا و کنارهگیری از عرصه جهانی نبوده است. از همین رو از آغازین روزهای استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود انتقاداتی که به مدیریت مهمترین سازمان بینالمللی، یعنی سازمان ملل متحد وجود داشت، هیچگاه همکاریهای نظام جدید با این سازمان وانهاده نشد.
شاید بتوان همکاریهای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با این سازمان و دیگر سازمانهای بینالمللی را مشارکت فعالانه همراه با انتقاد سازنده نام نهاد؛ از دل همین رابطه بوده است که ایران در روابط بینالملل کشوری مؤثر و قدرتمند شناخته شده است، کشوری که نادیده انگاشتنش هیچگاه به ذهن قدرتهای بزرگ خطور نکرده و امکانی برای آن نیافتهاند.
حضور ایران در این مجامع اما روزنهای برای ارتباط با افکار عمومی دنیا بوده است؛ افکار عمومی دنیا حتی در همان کشورهای معتقد به نظام سلطه فارغ و متفاوت از اندیشه و رفتار حاکمان این کشورها است، از همینرو سازمانهای بینالمللی مهمترین ابزار برای پیشبرد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بودهاند.
هر چند از همان آغاز به ویژه با حضور مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، به هنگام تصدی ریاست جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل از این تریبون برای پیشبرد سیاستهای انسانی و اسلامی کشور و رساندن ندای حقطلبانه ایران به گوش ملل تحت ستم بهرهبرداری شد، اما این وضعیت در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد رنگی دیگر یافت.
در این برهه رئیسجمهور علاوه بر مواجهه صمیمانه با ملت ایران و تجلی دو شعار عدالت و مهرورزی در عرصه سیاست خارجی نیز انتخاب چنین رویهای که شاخصه دیپلماسی عمومی است، در عرصه بینالملل به فردی شاخص تبدیل شده است؛ در این باره هیچ رئیسجمهور دنیا را نمیتوان یافت که از فرصت مجمع عمومی سازمان ملل متحد چنین هوشمندانه بهره ببرد.
او این فرصت را نه برای خطاب قرار دادن قدرتهای سلطهگر که برای مخاطبانی به گستره جهان مغتنم میشمارد؛ وی عداد مخاطبان را در گردآمدگان در فضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمیبیند که این مخاطبان شماره و میزانی به اندازه تمامی جهان دارند؛ هنر رئیسجمهوری اسلامی ایران در این است که مرزهای ادبیات و گفتمان حاکم بر عرصه دیپلماسی را درمینوردد و گفتمان اسلامی و انسانی ایران را جانشین آن میسازد.
از به ستوه آمدن خلقهایی سخن میگوید که نظام حاکم بر مناسبات بینالمللی رنج آنان را فراهم آورده است؛ بیجهت نیست که برخی از نمایندگان کشورهای قائل به نظام سلطه به هنگام سخنرانی وی سالن را ترک میگویند در مقابل اما مخاطبان بیشماری از طریق رسانههای گروهی گوش جان به سخنان وی سپردهاند.
احمدینژاد از فرصت مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای به چالش کشاندن ادعاهای بنیانگذار و مدیران فعلی این سازمان بهره میبرد؛ سازمانی که با داعیه برقراری صلح جهانی استقرار یافت، در بیان رییسجمهوری اسلامی ایران، چگونه میتواند بدون توجه به عدالت موفق به استقرار این آرمان شود؟ مهمترین نقیصه سازمان در این باره در مدیریت سازمان به ویژه در سازوکار حاکم بر شورای امنیت آن نهفته است.
جایی که چند قدرت بر اساس منافع خود و نه بر مبنای منافع جهانی تصمیمگیران اصلی هستند؛ اساس این قدرتمداری هم نه پایبندی به صلح و عدالت که بر مبنای دارا بودن سلاح اتمی است؛ در واقع مبنای مدیریت سازمان ملل بر توازن قدرت نظامی است، در حالی که این توازن باید دگرگون شده و قدرت معنوی و پایبندی کشورها به صلح و عدالت ملاک عمل قرار گیرد.
چنین نقدی همراه با مشارکت فعالانه احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد موجب شده سیاستهای ظالمانه قدرتهای غربی در قبال جمهوری اسلامی ایران از جمله در خصوص مسأله هستهای در منظر افکار عمومی جهان به چالش کشیده شود.
وی با چنین انتقاداتی تنها به مسائل ایران و قدرتهای جهانی نظر ندارد که با توجه به نگاه جهانی او، بسیاری از سیاستهای جهانی با پشتوانه سازمان ملل متحد نقادی میشود. از آن جمله میتوان به مساله فلسطین اشغالی و سیاستهای تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در قبال صاحبان اصلی این سرزمین اشاره داشت.
اگر احمدینژاد را قهرمان دیپلماسی عمومی بدانیم، سخنی گزاف نیست؛ چرا که در هیاهوی تمامی رخدادهای جهان و حضور رؤسای دولتها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آن کسی که نگاهها را خیره و معطوف میسازد، رئیسجمهوری اسلامی ایران است؛ ناگفته پیداست که این وضعیت موجب فخر و مباهات ملت ایران است که چنین نمایندهای در عرصه بینالمللی دارد.