وزارت اطلاعات با انتشار گزارشی، به بررسی رویکردها و برنامه کاری مسئول ایران در شورای اطلاعات آمریکا و برخی اقدامات وی از جمله توصیه درباره فعال شدن زیرساختهای جریان فتنه در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی پرداخته است.
در این گزارش آمده است:
«پس از موفقیتهای اخیر سربازان گمنام امام زمان (عج) مبنی بر دستگیری ۲۰ نفر در ارتباط با ترور دانشمندان هستهای کشورمان، تحرکات کشورهای غربی برای جبران این شکست اطلاعاتی افزایش یافته و انتصاب خانم برنز به عنوان نخستین مسئول امور ایران در شورای اطلاعات ملی، حاکی از این تلاش است.
مقدمه
شورای اطلاعات ملی آمریکا در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲، برای نخستین بار یک افسر اطلاعاتی را به نام جیلیان برنز به عنوان مسئول امور ایران تعیین کرد. انتصاب مسئول امور ایران با توجه به بحران سازی در برنامه هستهای و شرایط داخلی، منطقهای و جهانی ایران، مهم و قابل بررسی به نظر میرسد.
سوابق کاری
جیلیان برنز به عنوان افسر اطلاعاتی شورای مذکور، از مدیران خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمریکا بوده که یک دهه پیش کار خود را آغاز کرده و کارشناس امور ایران است.
خانم برنز تا پیش از تصدی این سمت، به عنوان مشاور امور ایران در دفتر برنامه ریزی سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت میکرد. وی همچنین مدیر دفتر منطقهای سازمان مرکزی اطلاعات (سیا) در کنسولگری آمریکا در دوبی (به منظور جاسوسی از ایران) بود که این دفتر در سال ۲۰۰۶ توسط وی افتتاح شد.
این افسر اطلاعاتی که یک دهه پیش کار خود را در دفتر خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمریکا آغاز کرده بود، همچنین به عنوان مسئول میز سوریه، فعالیت کرده و در سفارت ایالات متحده در اردن، لهستان و کنسولگری آمریکا در دوبی کار کرده است. وی همچنین افسر ناظر ارشد مرکز عملیات وزارت خارجه بوده است. برنز، در کنفرانس دانش آموزان دبیرستانی و کنگره، در کارگاههای آموزشی و شبیه سازی امور اطلاعاتی، دفاعی و خارجی، به عنوان یکی از سخنرانان حضور داشته است.
رویکردها و دیدگاهها در قبال ایران
جیلیان برنز سرپرست دفتر امور ایران در ۸ جولای ۲۰۱۰ در دیدار دانش آموزان دبیرستانی در قالب برنامه “LeadAmerica” در کنفرانس رهبری دانش آموزان و کنگره، که از وزارت خارجه این کشور دیدن میکردند، در گفتوگویی با موضوع سیاست ایالات متحده در قبال ایران در مورد کاربرد دیپلماسی برای مذاکرات بعدی و بیشتر و بهبود روابط ایالات متحده با ایران صحبت کرد. وی همچنین برای دانش آموزان در مورد امضای اخیر قانون تحریمهای ایران سال ۲۰۱۰ و پایبندی گروه ۱+۵ سازمان ملل متحد بر اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ صحبت کرد.
برنز زمانی که در دوبی بود، در گزارش سری در ۲ آوریل ۲۰۰۷ با عنوان “تشدید تنشها برای گیج کردن دشمنان داخلی ایران”، نوشت که رئیس جمهور ایران دستور دستگیری ملوانان انگلیسی را با دلایل و اهداف داخلی صادر کرد.
وظایف مسئول امور ایران در شورای اطلاعات ملی
بر اساس بیانیه شورای اطلاعات ملی آمریکا، «وظیفه مسئول امور ایران در این شورا نظارت و هماهنگی بر گزارشها و ارزیابیهای تحلیلی آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده از جمله تحلیلهای استراتژیک درباره ایران است».
مسئول امور ایران در شورای اطلاعات ملی آمریکا همچنین موظف است تحلیلهای لازم و حساس درباره ایران را که مورد نیاز تصمیمگیران ارشد دولت ایالات متحده و مقامات نظامی این کشور است، فراهم کند.
از دیگر وظایف تعریف شده برای مسئول امور ایران در این شورا میتوان به «ارائه هشدارهای لازم به تصمیمگیران درباره خطرات احتمالی پیش رو» در ارتباط با ایران اشاره کرد که این مسائل «میتواند منافع و فرصتهای ایالات متحده آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد».
برنامه کاری جیلیان برنز در راستای راهبرد بیثباتسازی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران
با فرا رسیدن تاریخ اول جولای ۲۰۱۲ و اوج گرفتن رویارویی ایران و غرب در اثر تحریمهایی که ادعا میشود به زودی از جانب اروپا و آمریکا علیه بخش نفت و بانک مرکزی ایران اعمال خواهد شد، کارشناسان عقیده دارند که ابعاد راهبرد ضد امنیت ملی آمریکا که احتمالاً تا انتهای تابستان به اوج خواهد رسید، کاملاً در حال آشکار شدن است.
به عقیده برخی تحلیلگران در تهران که مستمراً مشغول تحلیل موضوع هستند، این سناریو که در دفتر اطلاعات ملی آمریکا طراحی شده و جیلیان برنز مسئول تازه منصوب شده میز ایران در این اداره، متولی نظارت بر اجرای آن است، دارای ۷ محور اساسی است.
۱٫ کاهش درآمد و افزایش هزینههای ایران
این سناریو در صدد آن بوده است که تا انتهای تابستان به زعم خود درآمد ایران از محل فروش نفت را حداقل و هزینههای جاری کشور را حداکثر کند. تحلیل جامعه اطلاعاتی آمریکا اکنون این است که این سناریو آن گونه که پیشبینی شده بود قابل تحقق نیست اما اگر آمریکا بتواند با رایزنی با عربستان و یکی دو کشور دیگر تولید کننده نفت، قیمت را به حدود ۷۰ دلار در هر بشکه برساند، بخشی از این سناریو در کوتاه مدت محقق شده است.
با این حال مشکلی که در این جا وجود دارد این است که کاهش قیمت نفت تا این سطح مستلزم سرازیر شدن ذخیره استراتژیک آمریکا به بازار و همچنین رسیدن تولید در کشورهایی مانند عربستان سعودی به سقف است که خود باعث ایجاد خلاء ظرفیت مازاد در بازار، القای حس ناامنی به آن و در نتیجه وارد شدن شوک به بازار خواهد شد. ضمن اینکه تحلیلگران در تهران تاکید میکنند تمام در آمد ایران ناشی از صادرات نفت نیست و هم اکنون بخش بزرگی از بودجه ایران با صادرات غیر نفتی تامین میشود که این صادرات همچنان طبق روال طبیعی ادامه دارد.
۲٫ آغاز نارضایتیهای نقطهای
محور دوم طراحی شده از سوی آمریکاییها آن است که حداقل در برخی نقاط و به طور کاملاً محدود نارضایتیهای اقتصادی تبدیل به ناامنی شود. به همین منظور به برخی از رابطهای جریان فتنه مأموریت داده شده است که روی موضوع بحرانهای کارگری و ناامید کننده نشان دادن وضع معیشت مردم در رسانههای خود به طور جدی تمرکز کنند.
۳٫ به انفعال کشاندن دستگاه اجرایی
بخش بعدی این سناریو این است که برخی مدیران میانی و حتی عالی رتبه به وضعیتی سوق داده شوند که اولاً خود را در مقابل فشار تحریمهای غرب منفعل و دست خالی احساس کنند و در نتیجه انگیزه خود را برای تلاش مضاعف در زمینه حل مشکلات اقتصادی کشور دور زدن تنگناها از دست بدهند و ثانیاً مطالبه برای تغییر راهبردهای سیاست خارجی بویژه در بحث هستهای از درون دولت آغاز شود.
دید غربیها این است که حتی اگر این اتفاق رخ ندهد، حداقل این است که اختلافاتی درون نظام بر سر چگونگی ادامه مسیر و میزان هزینه منطقی که باید پرداخت، در خواهد گرفت.
۴٫ فعال شدن زیرساختهای جریان فتنه در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی
تحلیلگران عقیده دارند محور فتنه ـ ضدانقلاب ـ بیگانه کاملاً با این سناریو هماهنگ است و در آخرین تقسیم نقش انجام شده جریان فتنه مکلف شده است که تمامی زیرساختهای خود از جمله شبکههای اجتماعی را در خدمت بحرانی جلوه دادن فضای اقتصادی کشور، تاریک نشان دادن دورنمای معیشت مردم، ترغیب طبقات مختلف جامعه به اعتراض و بزرگنمایی فشارهای غرب اختصاص بدهد. این امری است که اکنون به طور کامل در حال انجام است و برخی سایتهای شاخص جریان فتنه هم اکنون بخش عمده اخبار خود را به این موضوعات اختصاص دادهاند.
۵٫ فراگیر نشان دادن فساد اقتصادی
بخشی از این راهبرد طراحی شده که در واقع نوعی تاکتیک عملیات روانی است، اینست که جریان فتنه تصمیم گرفته است فساد اقتصادی را در کشور فراگیر نشان داده و برای تحقق این امر به شایعهسازی و جعل خبر درباره باز شدن پروندههای جدید فساد کلان اقتصادی و بینتیجه ماندن دو پرونده فساد کلان بانکی و بیمه بپردازد.
منابع امنیتی میگویند این کار مشخصاً بر عهده منافقین نهاده شده و هدف از آن اینست که مردم حس کنند در حالی که وضعیت معیشت آنها دشوار شده، فسادهای کلان هم در حال وقوع است.
۶٫ بالا گرفتن اختلافهای درون خانواده نظام
اطلاعات موجود نشان میدهد بخش دیگر این سناریو ایجاد به هم ریختگی سیاسی درون کشور به منظور ناامید کردن مردم از این نکته است که حاکمیت از انسجام کافی برای حل مشکلات آنها برخوردار است.
برخی تحلیلگران مطلع میگویند پیشنهاد انگلیسیها به آمریکا این بوده است که موضوع انتخابات ریاست جمهوری به محور اصلی اختلافات در داخل جریان اصولگرا و همچنین آغاز منازعه جدید میان اصولگرایان و دولت تبدیل شود. یک نکته کلیدی اینست که غربیها عقیده دارند اگر حاکمیت منسجم و یکپارچه و سطح تنش داخلی در آن پایین باشد، فشار بیرونی هر چه هم تشدید شود موثر نخواهد بود.
۷٫ بی نتیجه گذاشتن مذاکرات هستهیی
گام آخر این راهبرد آن است که، آمریکاییها ظاهراً تصمیم گرفتهاند هم به دلیل عدم آمادگی برای برداشتن گام جدی، هم به دلیل نداشتن پاسخ منطقی در مقابل بحثهایی که ایران در مسکو مطرح کرد و هم به سبب محاسبهای که روی ضرورت بینتیجه شان دادن راهبرد مقاومت از سوی ایران کردهاند، تا قبل از نوامبر جلوی ایجاد هرگونه راه حل جدی و اساسی در مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ را سد کنند.
تحلیل غربیها اینست که بینتیجه ماندن مذاکرات به فضای داخلی ایران بویژه بخشهای اقتصادی شوکهای پیدرپی وارد خواهد کرد و امکان مدیریت فضا را از نظام میگیرد.
نکتهای که تحلیلگران در تهران بر آن تاکید دارند این است که کل این محورها در قالب یک سناریوی بزرگ عملیات روانی پیگیری خواهد شد. به عبارت دیگر در ماههای آینده اقدام در حوزه عملیات روانی به اقدام در حوزه واقعیت پیشی خواهد گرفت و جنگ روانی از جنگ اقتصادی و دیپلماتیک بزرگتر خواهد بود.»