در دامنههای سرسبز گیلان و مازندران، جایی که مه در لابهلای درختان چنار میرقصد و کوه با دریا دست دوستی داده است، برگهایی میرویند که شاید ساده بهنظر برسند، اما تاریخی صدساله و سرنوشتی ملی دارند: چای ایرانی. با آنکه نخستین بوتههای چای در دوران قاجار به ایران آمد، امروز پس از بیش از یک قرن، چای ایرانی همچنان برای بقا و جایگاه خود در بازار داخلی و جهانی تلاش میکند.
ریشههای چای در ایران: از کاشفالسلطنه تا امروز
داستان چای ایرانی با نام کاشفالسلطنه گره خورده است. او در اواخر قرن سیزدهم هجری شمسی، با زیرکی و خطرپذیری خاصی، بذر چای را از هندوستان به ایران آورد. او پس از مطالعات فراوان، گیلان را مناسبترین منطقه برای کشت چای یافت و نخستین باغ چای در لاهیجان احداث شد. امروز، آرامگاه او در همین شهر، میان باغهای چای، یادآور تلاشهای آغازین برای بومیسازی این نوشیدنی استراتژیک است.
طبق آخرین آمار وزارت جهاد کشاورزی:
• ایران دارای بیش از ۲۵ هزار هکتار باغ چای است.
• سالانه حدود ۱۳۰ تا ۱۵۰ هزار تن برگ سبز چای تولید میشود.
• تنها ۲۵ تا ۳۰ هزار تن چای خشک از این مقدار استحصال میشود.
• بیش از ۵۵ هزار خانوار چایکار بهطور مستقیم از این صنعت ارتزاق میکنند.
با وجود این آمار، هنوز بخش عمدهای از بازار مصرف چای ایران، در اختیار چای وارداتی (بهویژه از هند، سریلانکا و کنیا) قرار دارد.
کیفیت یا تبلیغات؟ چرا چای ایرانی در بازار مغفول است؟
اگرچه کارشناسان بر عدم استفاده از سموم شیمیایی و ارگانیک بودن چای ایرانی تأکید دارند، نبود برندسازی، بستهبندی مناسب و بازاریابی حرفهای باعث شده تا چای ایرانی کمتر در سبد خرید خانوادهها بدرخشد.
کارشناس صنایع غذایی در گفتوگو با ما میگوید:
«چای ایرانی اگر درست فرآوری شود، عطری طبیعی و رنگی دلنشین دارد. اما تبلیغات چای خارجی آنقدر پررنگ است که مردم فکر میکنند چای خوب یعنی چای رنگدار و پررنگ. درحالیکه رنگ تیرهی سریع، اغلب نشانهی افزودنیهای شیمیاییست.»
چالشهای صنعت چای: از قیمت خرید تضمینی تا قاچاق چای
چایکاران با مشکلات عدیدهای روبرو هستند:
• قیمت پایین خرید تضمینی برگ سبز، گاهی حتی هزینههای تولید را پوشش نمیدهد.
• افزایش هزینههای کارگری، ماشینآلات و سموم بیولوژیک تولید را برای کشاورزان سخت کرده است.
• رقابت نابرابر با چای قاچاق و واردات بیرویه ضربه بزرگی به تولید داخلی زده است.
چایکار اهل رودسر با چشمانی نگران به مزرعهاش اشاره میکند:
«اگر حمایت نشویم، ما چای را رها میکنیم. کشاورز وقتی سود نکند، دیگر نمیماند.»
در سالهای اخیر دولت با احیای سازمان چای کشور و ایجاد صندوق حمایت از چایکاران شمال، تلاشهایی برای حفظ این صنعت ملی انجام داده است. همچنین، طرحهایی برای نوسازی کارخانههای فرآوری، آموزش به کشاورزان و توسعه کشت مکانیزه در دست اجراست.
مجید سلطانی، مدیرکل چای کشور در نشست خبری اخیر خود گفته:
«هدف ما خودکفایی نسبی در تولید چای مرغوب ایرانی است. به شرط همراهی مردم، کشاورزان و بخش خصوصی.»
اگرچه تهدیدهایی چون گرمایش زمین، تغییر الگوهای بارش، مهاجرت روستاییان و رقابت جهانی پیش روی صنعت چای ایران است، اما فرصتهایی نیز وجود دارد. افزایش گرایش به محصولات سالم و ارگانیک در بازارهای بینالمللی، میتواند چای ایرانی را به جایگاهی شایسته بازگرداند—اگر استراتژی درستی اتخاذ شود.
چای ایرانی، نه فقط یک محصول کشاورزی، بلکه بخشی از فرهنگ، تاریخ و اقتصاد ایران است. صدای خشخش برگهای چای در مزارع شمال، هنوز امید دارد که دوباره در فنجانهای ایرانی بدرخشد. اما این اتفاق، نیازمند اتحاد مردم، مسئولان، رسانهها و بخش خصوصی است. شاید وقت آن رسیده که وقتی فنجانی چای مینوشیم، بیشتر دربارهی منشأ آن بیندیشیم.
