سعید حدادیان که امسال مجلس روز پنجمش با حال و هوای خاصی برگزار شد، گفت: به یکی از دوستانی که راهی کربلا بود، گفتم برو از طرف من از امام حسین تشکر کن و بگو آقا ممنوتم که به من توان دادی در این سن و سال، اینگونه روضه بخوانم.
حدادیان که بین ذاکران اهل بیت به ارادت به امام حسن مجتبی(ع) مشهور است، به روایتی درباره امام حسن(ع) اشاره کرد و ادامه داد: شهید مطهری نقل کرده که روزی امام حسن و امام حسین در حال کشتی گرفتن بودند. حضرت فاطمه می گفت جانم حسین، امیرالمومنین می گفت جانم حسین، اما دیدند که پیامبر می گوید جانم حسن. سوال کردند که یا رسول الله، حسین برادر کوچک تر است، شما چرا برادر بزرگ را تشویق می کنید؟ پیامبر فرمود: به زمین نگاه کردم، دیدم می گوید حسین، آسمان را نگاه کردم، ملائک می گفتند حسین. دیدم حسنم غریب است.
این ذاکر اهل بیت یک نکته را هم به بچه های هیئت گوشزد کرد که: بچه ها! توصیه من به شما این است که شب عاشورا هم حتما برای امام حسن(ع) کمی اشک بریزید.
او در ادامه یک خاطره جذاب هم تعریف کرد: من بعد از جنگ و رحلت امام، اصلا دوست نداشتم زنده بمانم. جدی می گویم. دوستانم شهید شده بودند و واقعا ادامه حیات برایم مشکل بود. سال ۷۰ برای نخستین بار عازم سفر حج بودم و از خدا خواستم که در عرفه جانم را بگیرد. اما وقتی در مدینه و در قبرستان بقیع غربت امام مجتبی را دیدم، از خدا خواستم تا مرا زنده نگه دارد تا برای غربت امام دوم بخوانم.
عقیق