میگویند نشتیفان از دو واژه «نش» و «تیفان» تشکیل شده است. اولی خلاصه شده کلمه نیش به زبان محلی است. مقصود از «تیفان» نیز همان توفان است. با این حساب میتوان گفت نشتیفان محلی است که در معرض نیش توفان و بادهای موسمی محلی قرار دارد. شاید کلمه «نش» کنایهای به نیش عقرب نیز باشد که در نواحی گرم و خشک زیاد دیده میشود.
نشتیفان در حاشیه اراضی پست که به کویر منتهی میشود در شیب ملایم یکی از آبرفتهای رود کال شور قرار دارد. این شهر از شمال به کوههای باخرز و از جنوب به روستای بیاسآباد، از شرق به روستای برآباد و شهر سنگان و از غرب به اراضی کلاتهها منتهی میشود. در مورد قدمت نشتیفان نیز روایات مختلفی وجود دارد. میگویند آل مظفر از سلسله پادشاهان ایرانیزاده نشتیفان بودهاند و شاه شجاع معروف که سالها بر شیراز و فارس حکمرانی کرد در نشتیفان به دنیا آمده است.
باد، بهدنبال نشتیفان
نمیدانم تاکنون نامی از آسیابهای بادی نشتیفان شنیدهاید یا نه؟ من اکنون در شرق ایران زمین هستم و در جادههای این استان به دنبال تاریخ میگردم!از خراسان جنوبی و شهرستان قاین که به زعفرانش مشهور است به سمت شمال حرکت میکنم. مقصد خواف است.
خواف یک دنیا تاریخ در خود نهفته دارد و زمانی از تربت حیدریه تا بخشی از افغانستان گسترده شده بوده و حدود ۱۰ برابر خواف فعلی وسعت داشته است. رونق این منطقه در گذشته بسیار بوده و در کتب تاریخی زیادی به آبادیهای خواف اشاره شده است. همچنین بخشی از جاده ابریشم از خواف میگذشته است.
خواف و سرزمینهای اطراف آن زادگاه و پرورش دهنده افراد بزرگی بوده است. دو مدرسه غیاثیه و نظامیه در این منطقه قرار گرفته است که از بزرگترین و مهمترین مدارس زمان خود بودهاند.
در میانههای مسیر قاین به خواف و نزدیکی روستای تپه خان از استان خراسان جنوبی خارج شده و وارد استان خراسان رضوی میشوم.
بنیاباد، مهرآباد، ارگ قلندر، علی آباد، گورکی، بیاساباد و ۱۸ کیلومتر بعد به نشتیفان میرسم. از کنار جاده بناهای بزرگی من را متوجه خود میکند. با کمی پرس و جو مطمئن میشوم که مقصد بعدی توقف همینجاست.
آسیابهای بادی نشتیفان (Nashtifan) واقع در استان خراسان رضوی و شهرستان خواف، بازمانده از دوره صفوی است که هنوز پابرجا مانده و قابلیت استفاده دارد.البته این آسیابها اکنون دیگر مورد استفاده عموم مردم نیستند و یکی از آنها به صورت نمادین برای گردشگران فعال شده است.
در گذشته در شرق ایران از خراسان گرفته تا سیستان و بلوچستان آسیابهای بادی بسیار رایج بودهاند که به آنها آس باد گفته میشود. «آس» به دو سنگ مسطح و گرد میگویند که روی هم قرار گرفته و غلات را با آن آرد میکنند. وقتی این سنگ با قدرت باد کار کند به
آن آس باد و وقتی با قدرت آب به حرکت درآید به آن آس آب میگویند.
اصلیترین منبع انرژی آسبادها، بادهای معروف ۱۲۰ روزه سیستان است که نه فقط در همان ۱۲۰ روز بلکه در تمام مدت سال اثرات آن وجود دارد، البته بادهای دیگری مانند باد نیشابور نیز محرک این آسیابها بودهاند.
بادهای ۱۲۰ روزه سیستان در دوره گرم سال و معمولاً در بازه اواسط اردیبهشت تا اوایل پاییز و معمولاً بیش از ۱۲۰ روز میوزد. معمولاً اوایل خرداد تا اوایل پاییز این بادها قدرت و شدت بیشتری دارند. منشأ بادهای ۱۲۰ روزه که در اصطلاح محلی به بادکوه معروف است، ارتفاعات پربرف کوه بابا در هندوکش میباشد. وجود بادهای شدید از یک طرف و نبود آب از طرف دیگر باعث رونق آسیابهای بادی در شرق ایران زمین بوده و موجب اهمیت آن شده است.
نشتیفان نیز تحت تاثیر همین بادها نامگذاری شده است. به جهت وزش بادهای زیاد در این منطقه، اینجا نشتیفان نام گرفته که از نیش توفان میآید. هر چند که آسبادهای نشتیفان به شماره ۷۴۹۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و به خوبی از طرف سازمان میراث فرهنگی مرمت شده است اما به نظر میرسد اهمیت این اثر ملی هنوز برای اهالی روشن نشده است.
وقتی یک اثر ثبت ملی میشود نیاز به مراقبت دارد. جدا از تمهیداتی که برای ماندگاری آن بنا میشود، خود مردم آن منطقه همه باید نسبت به ارزش آن اثر واقف شوند و نسبت به همه چیز آن حساس باشند از جمله ظاهر و نمای آن اثر ثبت شده. متاسفانه در زمان بازدید ما، اطراف تابلوی اطلاعات گردشگری و معرفی آسبادهای نشتیفان بهترین مکان برای قرار گرفتن وسایل مازاد منازل روستاییان شده بود.
در گذشته در خراسانات بزرگ، آسبادها از خواف تا نهبندان وجود داشته است اما اکنون به غیر از نشتیفان، آسبادهای خوانشرف در نهبندان تنها بازماندههای آن هاست.
بنای آسباد از سادهترین مصالح شامل خشت و گل و چوب ساخته شده و ساختمان آن از دو طبقه اصلی تشکیل شده است.
طبقه همکف که سالن اصلی آسباد به حساب میآید، محل قرار گرفتن سنگ بزرگ و مدور آسیاب است و کار اصلی آسیاب غلات در اینجا انجام میشود. از این طبقه به عنوان انبار غلات هم استفاده میشود. در طبقه دوم که همان پشت بام آسباد محسوب میشود پرهها و تیرکهای متصل به آن قرار گرفته است.
پرههای آسیاب از چوب ساخته شده است و سبک است تا به راحتی حرکت کرده و بتواند سنگ بزرگ طبقه زیرین را به حرکت در آورد. در مناطق گرمسیریتر جنس پرهها متفاوت است. در آسباد خوانشرف نهبندان برای پرهها از شاخههای نخل استفاده شده است.
آسبادها معمولاً در کنار هم و متصل به یکدیگر ساخته میشوند تا در برابر بادهای۱۲۰ روزه مقاوم بمانند.
نکته جالب در معماری آسباد، قرار گرفتن در ورودی آسباد، پشت به جهت باد است که نشان از خوش فکری و توجه به تمام زوایای یک معماری خاص دارد.در زمان حضورم در نشتیفان موفق میشوم دقایقی کار آسیاب را ببینم اما نه با نیروی باد بلکه به صورت دستی و با چرخاندن سنگ آسیاب توسط خودم! سنگ آسیاب سنگین است و نیروی اولیه زیادی برای حرکت نیاز دارد اما حرکت که شروع شد ادامه آن بسیار راحتتر است.
حال فرض کنید که باد بخواهد این سنگ را به حرکت در بیاورد. قطعاً شدت باد باید بسیار زیاد باشد و البته جهت وزش باد هم باید به گونهای باشد که به درستی در میان پرههای آسباد قرار گیرد و باعث حرکت آن شود. با وزش باد، پرهها حرکت کرده و اهرمی که به طبقه پایین و سنگ آسیاب متصل است شروع به چرخش میکند و از سویی دیگر غلات در بین دو سنگ قرار گرفته و آسیاب میشود.
یک سیستم ساده و فوقالعاده شگفت انگیز در زمان خودش که نیاز به هیچ گونه منبع انرژی به جز باد نداشته است.در نشتیفان ۴۰ آسباد وجود داشته که شماری از آنها بازسازی و مرمت شده است و هم اکنون تلاشهایی برای ثبت جهانی این اثر ارزشمند در حال انجام است.
شکوه قربان در نشتیفان
مردم نشتیفان به مانند سایر مردم شهرهای ایران دارای آداب و رسوم خاص خود هستند. از شادی و عروسی گرفته تا عزا و غم. اما در میان همه آداب و رسوم، برگزاری مراسم عید قربان در نشتیفان حال و هوای دیگری دارد.
در نشتیفان عید قربان با شکوه خاصی برگزار میشود. مهمترین کار برای استقبال از عید قربان پروار کردن گوسفندان است. کمتر خانوادهای را میتوان پیدا کرد که در این روز قربانی نکند. جالب است بدانید که علاوه بر آقایان که سرپرستی خانواده را بر عهده دارند خانمها نیز به این کار مبادرت میکنند. از دو یا سه هفته مانده به عید تزئین منازل وخرید شیرینی و میوه شروع میشود. مراسم اصلی از بامداد روز دهم ذیالحجه یا روز عیدسعید قربان شروع میشود.
همه غسل کرده و با پوشیدن لباس عید آماده رفتن به مصلی (عیدگاه) میشوند و در سحرگاه عید مادران و مادربزرگها با روشن کردن اسپند هوای مطبوعی به فضای خانهها میدهند. مردان و جوانان قبل از رفتن به عیدگاه به مساجد محل رفته و تکبیرگویان با صدای بلند تا محل برگزاری نماز میروند. صدقه دادن هم قبل از نماز و هم بعد از نماز یکی از رسوم مهم وجالبی است که چشم هربینندهای را در اطراف مصلی به خود جلب میکند.
مردگان هم در این روز از عید بینصیب نمیشوند چون مردم به طور دستجمعی به قبرستان رفته و برای امواتشان طلب مغفرت کرده و فاتحه میخوانند. بعد از آن اگر از اطرافیان کسی در ایام نزدیک عید فوت کرده ابتدا به منزلش رفته و برای عزیز از دست رفتهشان فاتحهای خوانده و طلب مغفرت میکنند و به اینگونه در غمش شریک میشوند سپس هرکس به منزل خودش رفته و نخستین کاری که انجام میدهد ذبح گوسفند قربانی است که با مراسم ویژه ابتدا خواندن دعا، آب دادن به گوسفند و سیاه کردن چشم گوسفند با سرمه و نشان دادن گوسفند در آینه شروع میشود.
هر چند سیاه کردن چشمهای گوسفند و نشان دادن در آینه در سالهای اخیر از بین رفته و معدود کسانی این رسم را به جا میآورند. بعد از ذبح گوسفند بیشتر مردم با گوشت قربانی افطار میکنند چون از ابتدا چیزی نمیخورند تا با این گوشت افطار کنند. حالا دیگر ذبح به پایان رسیده ابتدا گوشت قربانی را به سه قسمت کرده یک قسمت را بین فقرا و مساکین تقسیم کرده، قسمت دوم را بین اقوام و فامیل تقسیم میکنند و قسمت سوم را برای خودشان نگهمیدارند.
قبرستان سنگی
در کنار آسبادهای نشتیفان سنگهای عمودی فرو رفته در خاک توجهم را جلب میکند. فضایی به مانند قبرستان با سنگ قبرهای عجیب و غریب که مردم برای زیارت به آنجا میآیند! اینجا سنگ مزارات نشتیفان است که از فرمها و نمادهای جالبی تشکیل شده است. در قسمتی از آن، سنگهای ایستاده و بلندی دیده میشود که ارتفاع آن ها با یکدیگر کاملاً متفاوت است به طوری که ارتفاع برخی به بیش از چهار متر میرسد و در قسمت دیگر،سنگنوشتهها و نگارههایی روی قبرها دیده میشود.
گفته میشود این مزارات مربوط به ۴۴ پیر است که مورد احترام مردم نشتیفان هستند و علاوه بر نشتیفان از روستاهای اطراف مانند روستای سنگان نیز برای زیارت آن میآیند. مردم بر سر مزارها میآیند و با بستن پارچه و دخیل به سنگها، امید به گشایش گره از کار خود دارند. البته این سنگ مزارات در نقاط دیگری از خراسان هم یافت میشود.
مشابه قبرستان نشتیفان، سنگ مزارات روستای سوران در نزدیکی مشهد ریزه وجود دارد که از شهرت بسیار بیشتری نسبت به نشتیفان برخوردار است. از دیگر دیدنیهای شهرستان خواف میتوان به آسبادهای بادی نشتیفان، مسجد ملک زوزن، آرامگاه حافظ آبرو، مسجد جامع سنگان، کوشک سلامه، مجموعه تاریخی و گردشگری خواجه یار، مزار پیراحمد خوافی، بند سلامه و روستا و آبشار کوچک زردآب اشاره کرد.
مدرسه غیاثیه خرگرد
مدرسه غیاثیه خرگرد (Khargerd) یکی از زیباترین و باشکوهترین بناهای بازمانده از قرن نهم هجری قمری است که در فاصله ۵ کیلومتری جاده خواف به تایباد در مجاورت روستای خرگرد واقع شده است.این مدرسه تاریخی از جمله بناهای چهارایوانی آجری است و در دو طبقه و با ۳۲ حجره ساخته شده است.
وقتی درون مدرسه غیاثیه قرار میگیری یک حس عجیب با شماست. گویی هنوز هم اینجا فضایی برای کسب علم و دانش است. با خود مرور میکنم که یک زمانی در این نقطه از سرزمین ما جمعی از بزرگان و دانشمندان دور هم جمع میشدهاند برای آموختن و یاد دادن و اکنون اینجا چقدر دور افتاده از کانون علم و دانش.
حدود ۶۰۰ سال پیش بزرگترین هنرمندان این مرز و بوم به این سر کشور فراخوانده شدهاند تا آنچه قرار است برای اندیشمندان ساخته شود، مکانی باشد فاخر و در خور آنها و اکنون میمانی به هر طرف که سر میچرخانی، در حیرت شکوه و زیبایی این بنا می مانی. کاشیکاریهای معرق رنگارنگ و بسیار زیبا که از صدها سال پیش هنوز خوش رنگ و لعاب شما را صدا میکند. دوست داری ساعتها بنشینی و با تماشای تکه تکههای میراث این سرزمین که کمتر به ارزشش واقفیم زمان را سپری کنی.
مدرسه غیاثیه در زمان شاهرخ تیموری به دستان دو برادر معمار به نامهای قوام الدین و غیاث الدین شیرازی ساخته شده است و به همین دلیل است که به غیاثیه معروف شده است. اکنون معماران این بنا نیز در سوی دیگر و در فاصله کمی از آن، آرام گرفتهاند.
غیاث الدین شیرازی در منطقه خراسان شاهکارهای دیگری نیز ساخته است که از آن جمله میتوان مزار مولانا ابوبکر تایبادی در تایباد و آرامگاه شیخ احمد جامی در تربت جام را نام برد.
در مورد وجه تسمیه روستای خرگرد نیز دو روایت وجود دارد؛ اول این که اینجا چون محل گردآمدن خردمندان و دانشمندان بوده است به این نام شهره شده است و دیگری این که خرگرد، خورگرد بوده و بدان جهت این نام گذاشت شده که در این سرزمین همواره خورشید تابان بوده است.
انرژی پاک در نشتیفان
نشتیفان شهر آسیابهای بادی است. به قول امروزیها شهر استفاده از انرژی پاک. از این نوع آسیابها در سیستان و نهبندان نیز به چشم میخورند. در مورد قدمت آنها روایات مختلفی وجود دارد.
از قدمتی در حدود ۱۳۰۰ سال پیش گرفته تا دوران صفویه. قدمت این آسیابها هر چقدر که باشد چیزی از طرز کار جالب آنها کم نمیکند.
آسیابهای بادی از اجزای مختلفی تشکیل شدهاند. چوب بالایی آسیاب را «خَرپُل»، چوب عمود وسط را «تیرک»، چوبهای عمود میانی را «پَرّه» و چوبهای افقی را «باهو» میگویند.
در آسیاب دریچهای به حجرهای در پائین وجود دارد. این بخش بیرونی آسیاب است و با نیروی باد به چرخش درمیآید و موجب میشود داخل حجره، سنگ روی آسیاب به کمک شیئی به نام تَبَره -که بین سنگ رویی و زیرین آسیا قرار دارد- به چرخش درآید.
زیر هر کدام از این آسیابها حجرۀ کاهگلی کوچکی نیز به چشم میخورد. در یکی از حجرهها باز است. وارد حجره که میشوی، بخش انتهایی تیرک از دریچهای که بالای حجره ایجاد شده دیده میشود. برشی L مانند تیرک را به دو قسمت کرده است.
L بالایی همان تیرک و L پایینی را «پیوند» میگویند. بین سنگ زیرین و سنگ روی آسیاب شیء فلزی همچون تبری است که بدان «تبره» میگویند که در چرخش سنگ روی آسیاب مؤثر است. اتاقک گلی کوچکی نیز در حجره هست که گندم را در آن میریزند.از شیئی سرسره مانند گندم سرازیر میشود که به آن «دولبره» میگویند و «چوب لک لیکی» مقدار آن را تنظیم میکند.
yjc.ir