به گزارش افق برنامه سینمایی هفت جمعه ۱۸ اسفندماه به مسائل مختلفی از جمله نقد فیلم سینمایی «پله آخر» ساخته علی مصفا، آسیبشناسی نظام آموزشی با حضور حمید دهقانپور، گزارش تولید سینمای ایران، پشت صحنه فیلم سینمایی «شاباش» و … اختصاص داشت.
در ابتدای برنامه «محمود گبرلو» مجری و سردبیر برنامه با اشاره به اظهارات هفته گذشته برخی از اعضای کمیته اصلاح اساسنامه خانه سینما در مطبوعات، عنوان کرد: در طول هفته گذشته شاهد برخی اظهارنظرها از طرف کمیته ۷ نفره ساماندهی صنوف بودیم که در این اظهارات نمایندگان سازمان سینمایی خواستار اضافه شدن کلمه جمهوری اسلامی به خانه سینما بودند. اما نمایندگان خانه سینما این اقدام را سیاسی دانسته و با آن مخالفت کردند.
وی در ادامه افزود: تا به حال ۱۱ صنف در کمیته ساماندهی صنوف به ثبت رسیده است. این امر برای همه صنوف فراهم بوده و همه میتوانستند برای ثبت خود اقدام کنند. بنابراین اینکه چرا در این زمینه اهمال صورت گرفته باید نمایندگان صنوف پاسخگو باشند.
وی در ادامه درباره اختلاف نظرهای مطرح شده، توضیح داد: به نظر میرسد پیشنهاد مطرح شده برای پیشگیری از سوء استفاده برخی سودجویان است که البته با کمی آرامش و تدبیر میتوان در اینباره به اشتراک نظر رسید و نیازی به رسانهای کردن آن و رساندن این اختلافات به شخص رئیس جمهور نبوده است. معتقدم باید در فضای شفاف و صریح مسائلی مانند امنیت شغلی و ساماندهی صنوف سینمایی بررسی شود. امیدوارم بزرگان سینمای ایران با تدبیر دلسوزی بیشتری برای اهالی سینما و صنوف فعالیت کنند.
نظرسنجی برنامه نیز اختصاص به طرح این سئوال داشت که از بین فیلمهای پرفروش سال ۹۱، کدامیک را میپسندید که در پایان برنامه از بین فیلمهای «گشت ارشاد»، «کلاه قرمزی و بچه ننه»، «قلادههای طلا»، «خوابم میاد» و «من مادر هستم»، فیلم سینمایی «گشت ارشاد» بیشترین رای را از آن خود کرد.
بعد از پخش آمار فروش فیلمها دوربین «هفت» به دیدار هوشنگ کاووسی یکی از منتقدان پیشکسوت و تاثیرگذار سینمای ایران رفته بود که این روزها در بستر بیماری است و در بیمارستان کیان بستری شده است.
یادمان مرحوم «رسول ملاقلیپور» که هفته گذشته سالگرد فوتش بود در ادامه برنامه پخش شد.
* بزرگان سینما دلائل کلید خوردن لاله را بعد از ۱۰ ماه جویا شوند
در بخش دیگری از این برنامه «علیرضا زریندست» فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران، مهمان تلفنی برنامه بود و درباره کناره گیریاش از پروژه جنجالی «لاله»، توضیح داد: من درخواست تمدید قراردادم را برای سال ۹۲ کردم که درخواست موجهی بود و اعلام کردم ۲۵ درصد به دستمزد من اضافه شود. این درخواست نه تهدیدآمیز بود و نه همراه با زور و اصرار. تهیهکننده پروژه نیز می توانست با درخواست من مخالفت کند. البته در آن زمان در شان من هم نبود که درخواستم را دوباره مطرح کنم و بنابراین با همان قرارداد اولیه کارم را ادامه میدادم.
وی در ادامه افزود: نمیدانم چرا وقتی من سر کار بودم برای پروژه مثمر ثمر بودم. اما از زمانی که مخالفت کردم برای این فیلم ایجاد خسارت شدم. من میخواهم بزرگان سینمای ما یک گزارش کار از این پروژه بخواهند و اینکه چرا این فیلم ۱۰ ماه قبل کلید نخورده و یا اینکه چرا کسی نمیپرسد ۴ ماه به «زریندست» حقوق دادید و چرا پروژه همان ۴ قبل کلید نخورده است؟
این فیلمبردار با سابقه سینمای ایران، با اشاره به اینکه حدود ۱۸ ماه است که پروژهای را برای فیلمبرداری قبول نکرده، عنوان کرد: مبلغی را که من برای این ۴ ماه حضورم در پروژه «لاله» دریافت کردم که نصف دستمزد من هم است به ۱۸ ماه بیکاری من تقسیم میشود که البته ممکن است این بیکاری تا چند ماه دیگر هم ادامه داشته باشد. زمانی که من درخواستم را به تهیهکننده ارائه کردم وی این درخواست را به شفیع آقامحمدیان رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی داد و وی در پاییننامه من نوشت که درخواستشان منطقی نیست و مخالفت میشود. برخورد آقامحمدیان با من میتوانست مثل برخورد با یک هنرمند باشد. این برخورد کاملا نظامی بود. متاسفانه این فیلم در طول یک سال گذشته هنوز نتوانسته کلید بخورد و من باز هم درخواست میکنم که اهالی سینمای ما گزارش کاری از این پروژه را درخواست کنند.
بعد از پخش رویدادهای هفته، نقد فیلم سینمایی «پله آخر»، با حضور «شاهین شجریکهن» و «طهماسب صلحجو» برگزار شد.
گبرلو در ابتدای این بخش عنوان کرد که قرار بوده «علی مصفا» کارگردان فیلمی در برنامه حضور داشته باشد اما به دلیل اینکه برای حضور در فیلم «اصغر فرهادی» به فرانسه پرواز داشته این امر میسر نشده است.
*بهرهگیری از ادبیات «پله آخر» را غنیتر کرده است
شجریکهن در بخشی از نقد این فیلم، عنوان کرد: بر خلاف چیزی که گفته میشود لابه لای موج تحسین از این اثر فراموش میشود که «پله آخر» به ذات ساختاری ساده دارد. این فیلم یک گونه خاص از ارتباط است که از داستان «مردگان جیمز جویس» بخشهایی حمل شده در قصه اصلی فیلم که داستان یک زن و شوهر را روایت میکند که زن در اثر حادثهای باعث مرگ شوهرش میشود. فراخواندن قصههای مشهور جهان برای غنا بخشیدن به فیلمها کار بسیار مناسبی است.
وی افزود: فیلم قصه مستقلی دارد که با ادبیات نویسندگان بزرگی که در ذهن مصفا بوده غنیتر شده است. از لحاظ ساختاری هم فیلم بیش از اینکه رویش مانور داده شده ساده است و همین امر در جذب مخاطب باعث موفقیت فیلم شده است.
* پیام «پله آخر» همنشینی مرگ و زندگی است
طهماسب صلحجو در ادامه نقد فیلم عنوان کرد: تا ماجرا روایت نشود قصه فیلمی وجود ندارد. بنابراین نحوه روایت فیلم ساز بسیار مهم است. این فیلم یک روایت سردرگم را ارائه می دهد و آگاهانه این موقعیت سردرگم را بیان میکند. «پله آخر» سه پله دارد که از مردگان جیمز جویس، «مرگ ایوان ایلیت» تولستوی و قصه خود مصفا گرفته شده است. با اینکه مصفا منابع داستانی غنی در اختیار دارد تماشاگر را به نوعی راهنمایی میکند که مسحور قصه و اتفاقاتش نشوند. در عوض کارگردان با نشانهها و المانهایی تماشاگر را با همنشینی مرگ و زندگی که پیام اصلی فیلم است.
وی افزود: فیلم شکل عمیق و عارفانه ای دارد که مرگ پایان زندگی نیست. بلکه مرگ در کنار زندگی جریان دارد. این فیلم، فیلم خوبی است و تماشاگر نیز با تامل و لذت آن را دنبال میکند. حسن «پله آخر» این است که بدون به کار بردن قصههای کلیشهای در جذب مخاطب موفق است.
گزارش تولید آثار سینمایی که به بررسی معرفی آثاری چون «اصلا جور در نمیاد»، «آشغالهای دوست داشتنی»، «ماهی و گربه»، « محمد (ص)»، «خط ویژه» و … میپرداخت بخش بعدی برنامه شب گذشته هفت بود.
*محسنینسب: هیچ گاه نور چشمی دولت نبودهام
در ادامه برنامه محسن محسنی نسب کارگردان فیلم سینمایی «کریستال»، مهمان برنامه بود.
وی درباره تولید این فیلم عنوان کرد: من بعد از «کریستال»، فیلم «شانه دوست» را ساختم که البته هنوز اکران نشده است. سال ۸۷ «کریستال» ساخته شده و تا امروز فروشی بیش از ۱۰۰ میلیون داشته است که البته لیاقت فیلم بسیار بیشتر از این است. «کریستال» حاصل تغییراتی است که جامعه در طول این سالها کرده. من با آرمانی وارد سینما شدم و البته هنوز هم آن آرمان ها را دارم. سینمای من با توجه به آرمان هایم در آن سالها سینمای دفاع مقدس بود.
وی ادامه داد: اما در حال حاضر مسائل اقتصادی، بزهکاری، دیه، چک های برگشتی و طلاق موضوعات جوانان ما هستند. آرمان من عشق به جامعه و مردمم است و با توجه به نیازهای آنها فیلم می سازم.
محسنینسب درباره دلایل پرفروش نبودن آثارش اخیرش نسبت به فیلمهایی چون «یاسهای وحشی»، «آخرین مرحله»، گفت: فیلم سازی یک پروسه است و نیاز به کمک دارد. من سالهاست که این کمک را فریاد زدهام. همیشه هم حاضرم با هر نهادی که بخواهد در زمینه دفاع مقدس فیلم تولید کند همکاری کنم. دستمزد هم نمی گیرم. معتقدم اگر کسی بتواند درگذشته رکوردی از خود شبه جا بگذارد باز هم می تواند.
وی متذکر شد: متاسفانه ما در ماراتنی برای ساخت فیلم قرار می گیریم که در طول این سالها در این ماراتن حذف شده ایم. تصور می کنم دلیل دیگر پرفروش نبودن فیلم های ما در طول این سالها این است که ما خودمان مردممان را از سینما دور کرده ایم. اولین عنصری که باعث دور شدن مردم از سینما شده عدم حضور و یا کم شدن فضائل اخلاقی در فیلم هایمان است. خوشبختانه در دوره گذشته جشنواره فجر فیلم هایی از این دست وجود داشت. اما در چند سال گذشته به خاطر حضور آثار گلخانه ای ما در جشنواره های خارجی ارائه این فضائل اخلاقی کمتر شده است.
محسنی نسب ادامه داد: سینمای ما نیاز به شخصیت های قهرمان و جوانمرد دارد چون این نگاه به الگو تبدیل می شود و مخاطب هم تلاش می کند که شبیه همین قهرمان ها شود. حتی فیلم هایی مثل «گشت ارشاد» و «کلاه قرمزی» هم به نوعی قهرمان هایی به مخاطب نشان دادند.
کارگردان «یاس های وحشی»، در پایان صحبت هایش عنوان کرد: «کریستال» کاملا با هزینه بخش خصوصی ساخته شد و من حتی ابزار فیلمبرداری را هم از بخش خصوصی اجاره کردم. دولت بالاخره باید یک نور چشمی داشته باشد که از آنها حمایت کند. متاسفانه من نور چشمی دولت نیستم که مورد حمایت قرار بگیرم. آثار قبلیم هم در بخش خصوصی ساخته شده اند. سینما یک شغل فرهنگی است و تنها حضور من در سینما به خاطر عشق و علاقه ام به سینما و جوانان بوده است. بنابراین علاقه مندم با مردم در ارتباط باشم و نظراتشان را جویا شوم.
پخش پشت صحنه فیلم سینمایی «شاباش» به کارگردان حامد کلاهداری و آیتم چهره های هفته که به معرفی فعالیت های رامبد جوان، انسیه شاه حسینی، نرگس آبیار، تهمینه میلانی، داریوش مهرجویی و محسن شاه ابراهیمی می پرداخت بخش های برنامه شب گذشته بودند.
قبل از پخش آیتم میزگرد هفته، نقل قول های هفته نیز پخش شد که به اظهارنظرهای هنرمندانی چون داوود رشیدی، رسول صدرعاملی، منوچهر محمدی، فرشاد محمدی، ناصر هاشم زاده و مرضیه برومند درباره مسائل مختلف سینمای ایران اختصاص داشت.
بخش پایانی برنامه میزگرد هفته بود که مسئله مهندسی سینما را با حضور حمید دهقان پور مطرح می کرد.
در این بخش آسیب شناسی نظام آموزشی و تربیت فیلم سازان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
دهقان پور که عضو هیات علمی و رئیس دانشکده سینما، تئاتر است در ابتدای بحث عنوان کرد: آمار فارغالتحصیلان دانشکده هایی مثل سینماتئاتر، صدا و سیما و سوره زیاد هم در طول این سالها مایوس کننده نبوده است اگر فارغالتحصیلان و جوانانی که بعد از انقلاب وارد سینما شده اند در حوزه هایی مثل تدوین و فیلم برداری موفق هستند. ممکن است خروجی دانشکده های سینمایی زیاد مورد توجه نباشد اما اگر منصفانه نگاه کنیم متوجه می شویم که در همه جای دنیا بین صنعت سینما و دانشکده های سینمایی ارتباط مناسبی وجود دارد. اما در کشور ما این پیوندبرقرارنشدهاست.
*برنامه آموزشی تدوین شده متناسب با نیاز دانشکده های سینمایی نیست
وی در ادامه این بخش عنوان کرد: امروزه برنامه ای که برای تدریس و آموزش در سال ۶۱ تدوین شده متناسب با نیازهای دانشکده های سینمای ما نیست اما طرح هایی برای بازنگری ارائه شده که البته باز هم دیر است. شیوه انتخاب دانشجو نیز یکی دیگر از مشکلات فعلی است.
دهقان پور ادامه داد: طرحی که در سال ۶۰ تدوین شد بر این اساس بود که ۳۰ دانشجو در هر سال در زمینه سینما آموزش ببینند اما متاسفانه پذیرش زیاد دانشجویان علاقه مند کلاس های ما را به کلاس های اتوبوسی تبدیل کرده است. همچنین درست نیست که همه مشکلات و مسائل را به گردن استادان دانشگاه بیندازیم. چون بیشتر اساتید از بعد از انقلاب وارد فضای دانشگاه شده اند و انتقادات وارد شده مربوط به نحوه تدریس این اساتید و گرایش دانشجویان به غرب منصفانه نیست.
دانشکده ها خلاقیت آموزش نمی دهند
وی در ادامه صحبت هایش عنوان کرد: دانشگاه را هیچ گاه نباید از جامعه جدا کرد. برخی از خروجی های دانشکده ها به تکنسین هایی تبدیل می شوند که البته در کارشان هم موفق می شوند پس لزوما خروجی همه دانشکده های سینمایی افرادی خلاق و هنرمندانی برجسته نخواهند بود. دانشکده ها بستری می سازند تا افراد با استعداد بتوانند خودشان را نشان بدهند. دانشکده های ما خلاقیت آموزش نمی دهند.
دهقان پور در باره محقق شدن سینمای دینی در ایران عنوان کرد: از میان ۷۰ فیلم تولید شده در طول سال اگر ما ۱۰ فیلم قابل قبول هم داشته باشیم موفق عمل کرده ایم. آثار بسیاری از کارگردان های مطرح ما نیز در طول این سالها به سینمای معنوی و دینی نزدیک بوده است. مهمترین مسئله این است که نیروی جوان ما با اخلاق وارد سینما شوند. اگر ما بتوانیم اخلاق و منش کارگردانی، تدوین، فیلمبرداری و … را وارد سینما کنیم آثارمان نیز به سینمای دینی نزدیک خواهند شد. ما باید در هنر سینما با مردم صادق باشیم تا سینما مبلغ خوبی برای مسائل معنوی و دینی شود.