این دزد فندق مغز برای طبیعی جلوه دادن اوضاع، مانند دیگر مشتریان بانک به پای باجه رفت و با برداشتن فیش واریزی به جای خود در صف بازگشت.
در همین هنگام در حالی که سه چهار نفر تا رسیدن نوبتش مانده بود بسرعت خودکارش را از جیب در آورد و پشتفیش واریزی با غلط املایی فراوان نوشت: «این یک سرقت مسلحانه است، تمام پولها را داخل این کیف بریزید.» اما در همین لحظه بود که ناگهان ترس و دلهره شدیدی به جانش افتاد و نگران شد که مبادا کسی دور و برش متن پیام کوتاهش را دیده باشد و پیش از عملی شدن سرقت به پلیس خبر دهد.
بنابراین به رغم زمان زیادی که صرف کرده بود آرام و بیسر و صدا از صف خارج شد و به آن سوی خیابان و بانکی دیگر رفت. اینبار هم صف مشتریان طولانی بود و دزد ساده لوح مجبور شد تا رسیدن نوبتش ساعتها معطل بماند. سرانجام وقتی نوبت به او رسید به سمت گیشه خم شد و کاغذ اخطارش را با احتیاط جلوی صندوقدار گذاشت.
کارمند بانک که از دیدن این روش احمقانه به ساده لوحی دزد پیبرده بود با زیرکی بدون هیچ سر و صدایی رو به او کرد و گفت: «با عرض پوزش؛ این فیش مربوط به بانک روبهرویی است و ما از پذیرفتن این درخواست معذوریم.» دزد با شنیدن این حرف بلافاصله سرتکان داد و کاغذ را گرفت و به سمت صف بانک روبهرویی رفت.
در همین هنگام کارمند بانک بلافاصله پلیس را در جریان گذاشت و با علم به این که مرد در صف بانک روبهرویی منتظر مانده، مشخصات او را به مأموران داد. دزد بخت برگشته که در خیالات خود در صف بانک منتظر رسیدن به گنج بزرگش بود ناگهان با ضربهای بر شانهاش به خود آمد و متوجه مأموران شد. به این ترتیب پلیس با گرفتن برگه واریزی از دست مرد او را دستگیر و روانه زندان کرد.
yjc.ir