وی در اینباره می نویسد: گروههای اصلاحطلب از نعمیه اشراقی دعوت کردهاند تا در تهران کاندیدای شورای شهر شود. او فرزند آیتالله شهابالدین اشراقی و صدیقه مصطفوی است. یعنی، نوه آیتالله خمینی است. خواهرش، زهرا اشراقی، همسر محمدرضا خاتمی است.
گنجی با اشاره به نزدیک بودن بیت امام به اصلاح طلبان اضافه می کند: اصلاحطلبان تقریباً اطمینان دارند که وی به دلیل آنکه نوه آیتالله خمینی است، آرای بسیار بالایی به دست خواهد آورد. آرایی که آرای اصلاحطلبان به شمار خواهد رفت. یعنی نوعی وزنکشی اجتماعی پس از رویدادهای جنبش سبز که آنان سرکوب و زندانی شدند.
اکبر گنجی در ادامه فرضی را مطرح می کند: «فرض مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان این است که آرای بالای نعمیه اشراقی به دلیل نوه آیتالله خمینی بودن است، نه خود او که در قلمرو سیاسی آن چنان شناخته و دارای سابقه نیست. بدین ترتیب، به فرض آنکه در تهران با آرای بالایی اول شود، آرای او، آرای آیتالله خمینی باید به شمار رود، اگرچه گرایش سیاسی وی به اصلاحطلبان نزدیک است.»
وی در ادامه سر اصل ماجرا می رود: «مخالفان جمهوری اسلامی و آیتالله خمینی لزوماً نظر خاصی درباره نعمیه اشراقی ندارند. برای اینکه او در آغاز انقلاب دختر نوجوانی بوده و بعدها هم هیچ گاه سمتی سیاسی در جمهوری اسلامی نداشته است. تهران مهمترین مرکز مخالفان و اصلاحطلبان است. تهران مرکز اصلی ظهور جنبش سبز بود.»
گنجی در ادامه مدعی می شود: «ممکن است ساختارشکنان طرفدار رفراندوم درباره رژیم، رأی دادن یا ندادن به نعمیه اشراقی را به رفراندوم درباره آیتالله خمینی تبدیل سازند. یک احتمال این است که آنان از مردم تهران بخواهند که به او رأی ندهند تا مخالفت خود را با آیتالله خمینی و جمهوری اسلامی نشان دهند. این هم نوعی وزنکشی بدون هزینه برای مخالفان جمهوری اسلامی و آیتالله خمینی است.»
وی در ادامه با خط دهی به سایر فتنه گران برای پرهیز از تخریب چهره نعیمه اشراقی می نویسد: «به تعبیر دیگر، آنان حتی یک کلمه علیه نعمیه اشراقی بر زبان نخواهند آورد. برای اینکه با شخص وی به عنوان یک زن، یک مادر، یک متخصص، یک شهروند و یک اصلاحطلب مسئله ای ندارند. او هیچ جرمی مرتکب نشده است. نوه آیتالله خمینی و دختر آیتالله اشراقی بودن هم جرم یا گناه نیست. اما مخالفان هم راهی ندارند تا وزن اجتماعی خود را نشان دهند.»
گنجی در پایان بازهم با بزرگ نمایی نسبت به جایگاه، خواهر همسر محمدرضا خاتمی چنین نتیجه گیری می کند: «در نظر گرفتن این متغیر مهم، ممکن است خاندان آیتالله خمینی، اصلاحطلبان و اصولگرایان را به این نتیجه واحد برساند که اگر کانیداتوری وی به قطبی شدن این چنینی منتهی شود، نامزد شدن وی به مصلحت نخواهد بود. برای این که رأی نیاوردن وی، پیامدهای منفی بسیاری برای نظام به دنبال خواهد آورد. اگر سیدحسن خمینی کاندیدای ریاست جمهوری میشد، این مسئله ابعاد به شدت حادتری مییافت و قطبیسازی انتخابات شکل عمیقتری، در سراسر کشور، به خود میگرفت.»
افق نیوز / جام : گفتنی است در حالی ضد انقلاب تلاش می کند با طراحی چنین سناریوهایی، از رای آوردن یا نیاوردن یک نفر به عنوان رفراندوم برای نظام یا حضرت امام ا ستفاده نماید که مردم ولایتمدار و بیدار ایران اسلامی در سال های اخیر ثابت کرده اند که عقد اخوتی با هیچ فرد و گروهی نسبته اند و عملکرد افراد را با معیار وفاداری به ولایت فقیه می سنجند و پشتوانه هایی مثل نوه امام، وابسته به بیت امام بودن و یا برخورداری از رأی بیست و چند میلیونی مردم نیز نتوانسته است بر تصمیمات آنها تاثیر گذار باشد. مردم هرجا که تشخیص داده اند این افراد از مسیر انقلاب منحرف شده اند به صراحت از آنها انتقاد کرده و خواستار باز گشت آنها به مسیر ولایت و انقلاب شده اند.