حضرت آیتالله جوادی آملی تاکید کرد: اصل قرآنی «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» به صورت تکوینی است، انسان اگر با داشتن همه حجج الهی بیراهه برود در جهنم گرفتار عذاب میشود، خداوند به بعضیها کرامت داد اما پست کلیدی را به کسی میدهد که احراز کند او به هیچ وجه بیراهه نمیرود.
حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر امروز در مسجد اعظم به ادامه تفسیر سوره مبارکه احزاب پرداخت و گفت: در آیه «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» در جریان آیه تطهیر مرز همسران پیامبر(ص) و مرز اهلبیت(ع) کاملا جدا شده است، پیش از آن ۲۲ ضمیر جمع مؤنث سالم آورد و بعد یکباره ضمیر جمع مذکر سالم آورد، که این امر نه با قبل و نه با بعد از آن سازگار است، امسلمه از پیامبر(ص) خواست که وارد کساء شود اما پیامبر(ص) فرمود تو زن صالحی هستی اما این مقام جایگاه تو نیست، این مخصوص علی و اولاد علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) است، همچنین در اینجا از فعل مضارع استفاده شده است به این دلیل که ممکن هر لحظه به فیض الهی نیاز دارد، در هر ظهور خداوند فیض تازه ای دارد، از این رو باید فعل مضارع استفاده کند که مفید استمرار باشد.
مؤلف کتاب الحیاه ابراز کرد: منظور این نیست که آنان رجس و بیطهارتی داشتند و خدا خواسته باشد آن رجس را رفع کند، این تطهیر به این معنا است که نمیگذارد رجس به حرم امن اهلبیت(ع) راه پیدا کند، خداوند در سوره مائده فرمود که احکام و شرعیات برای این است که شما پاک شوید، اما در آیه محل بحث اهلبیت(ع) را با ادات حصر و به صورت تکوینی خواستار تطهیر آنان شد، در جریان حضرت یوسف(ع) فرمود ما کاری کردیم که بدی به سمت حضرت یوسف نرفت، اهلبیت(ع) مخلَص هستند و شیطان به آنان دسترسی ندارد، شیطان به ابزار فریب آنان دسترسی ندارد، آنکه مورد علاقه مخلَصین است در دسترس شیطان نیست و آنکه در دسترس شیطان است، مخلَصین آن را بیمقدار میداند، بدی قدرت رفتن به سوی این ذوات مقدسه ندارد.
اهلبیت حقیقت گناه را دیدند
وی با اشاره به اینکه در احکام تشریعی میان اراده خداوند و تطهیر شدن، اراده عبد فاصله است، افزود: خدا خواست که عبد مختارانه به طرف طهارت برود، خدا نخواست که عبد از روی اجبار به طرف طهارت برود، خدا بر اساس «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»، «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ»، خواسته است انسان مختارانه طاهر شود، بین اراده خداوند و طهارت خارجی اراده مختارانه انسان فاصله است، خدای سبحان برای اهلبیت(ع) طهارت ویژهای خواسته است، اگر کسی مسموم بودن یا زشتی گناه را بداند اصلا به ذهنش نمیآید، مانند اینکه فرد عادی اصلا در ذهنش نمیآید که در طول عمرش با مادر خودش خلاف شرع انجام دهد، اهلبیت(ع) حقیقت گناه را دیدند و هرگز فکر انجام آن را نکردند، یک مؤمن اصلا به ذهنش نمیرسد که با مادر خود خلاف شرع کند، آنان گناه را همینطور میدانند.
مفسر برجسته قرآن کریم در تبیین معنای اراده و اختیار انسان بیان کرد: به انسان گفت تو هیچ چبری نداری، فطرت و عقلی بهشتپذیر و جهنمگریز به تو دادم، «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» ناظر به آزاد بودن انسان است و اباحهگری را تجویز نکرده است، پس اگر اباحهگری را تجویز کرده باشد با عذاب در جهنم موافق نیست، این «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» به صورت تکوینی است، انسان اگر با داشتن همه حجج الهی بیراهه برود در جهنم گرفتار عذاب میشود، خداوند به بعضیها کرامت داد اما پست کلیدی را به کسی میدهد که احراز کند او به هیچ وجه بیراهه نمیرود، از این رو به بلعمها و سامریها پست کلیدی نداد، خدا داناتر است که رسالت خودش را کجا بگذارد، پست کلیدی را خداوند به هر کس نمیدهد، اهلبیت(ع) عالما عامدا و مختارا میتوانند گناه بکنند اما «عَلَى بَیِّنَهٍ مِّن رَّبِّهِ» گناه نمیکنند.
وی با تأکید بر این نکته که گناه نکردن اهلبیت(ع) و طهارت آنان به دلیل ترس از جهنم نیست، اظهار کرد: کسی که میخواهد به لقای محبوب برود نباید آلوده باشد، اینان گناه نمیکنند به این دلیل که مانع لقای الهی است، اینان به این دلیل ترس از جهنم گناه نمیکنند، خیلیها اهل علم هستند اما به اندک حادثهای بازمیگردند، اما خدا میداند به این شخص هر مقامی بدهد دنیا برای او ناچیز و بیمقدار است، اما اگر به سامری و بلعم چیزی بدهد آنان زود بازمیگردند، این مانند آن است که بگوییم افراد زیادی در حوزه علمیه درس میخوانند اما چند نفر جزو اوتاد مانند آقای قاضی و آیتالله بهجت میشوند، چون اینان به حسن اختیار خودشان مطیع محض خداوند هستند، از این رو خداوند در تربت آنان شفا قرار میدهد و دعا را برای آنان مستجاب میکنند و درباره ایشان «سد الابواب الا بابه» انجام میشود، اینان معلم ملائکه و از ملائکه بالاتر هستند، فرشتهها جهان را با اسما الهی اداره میکنند، اسما لفظ و مفهوم ذهنی نیست، این اسما را انسان کامل به ملائکه یاد داد، فرشتگان شاگردان امام زمان(عج) و اهلبیت(ع) هستند.
صبر به دلیل ندانستن مصلحت الهی امری لازم است
حضرت آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه «وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا» ادامه داد: باید توجه شود که این خانه، خانه عادی نیست، خانهای است که خداوند اجازه داده است در آن ذکر الهی شود، وحی آمده میشود و فرشتگان پیام الهی را منتقل میکنند، خداوند نام آنان را به نام خود ملحق کرد، اینجا جای وحی و نبوت و تردد فرشتگان است، لطف و عنایت الهی از یکسو و آگاهی الهی از سوی دیگر میداند چه آیاتی را نازل کند، همچنین وقتی خداوند در قرآن ضمیر الذین اعم از مردم و زن است.
وی در بیان معنای بخشی از آیه «وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ» ابراز کرد: صبر جزو واجبات است در جهانی زندگی میکنیم که مدیر و مدبر و مدیر عامل خداوند است، ما نمیدانیم چه کاری مصلحت است و چه کاری مصحلت نیست، گاه خداوند انسان را به سلامتی مبتلا میکند و گاه انسان را به مرض مبتلا میکند، همچنین خداوند گاه انسان را به فقر و ناداری مبتلا میکند و گاه انسان را به دارایی مبتلا میکند، باید توجه داشته باشیم اگر چیزی برای ما ناخوشایند بود نباید جزع و فزع کنیم، در هر زمانی هم آزمون خاصی خداوند پیش میآورد، و ما باید صبر بر معصیت، صبر بر طاعت و صبر هنگام مصیبت داشته باشیم، صبر فضیلتی است که بر همه واجب است، فرمود: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَهِ»، نباید اگر سختی و مصیبتی به ما رسید فورا پرخاش کنیم و برنجیم از قضا و قدر الهی، ما را میآزمایند، بر اساس سوره والعصر اگر کسی ایمان دارد باید تواصی به حق کند، اگر خودش عمل صالح دارد عمل صالح بدون صبر نمیشود، عمل صالح با صبر همراه است و دیگران را باید به صبر توصیه کرد.