سال گذشته فیلمنامه «شیطان شلوار لی میپوشد» قرار بود به کارگردانی علی عطشانی و تهیهکنندگی کاسهساز ساخته شود که پس از انتشار این خبر لیلا اوتادی بازیگر سینما مدعی شد که مالکیت فیلمنامه به وی تعلق دارد. از این رو شورای داوری اتحادیه تهیهکنندگان مدارک طرفین را در اختیار گرفت تا این مشکل برطرف شود. البته مشکل این فیلم به این مساله منحصر نشد و حمید اعتباریان تهیهکننده نیز اختلافی بر سر این ساخت فیلم داشت. وی نیز مدعی شده بود که درخواست پروانه ساخت این فیلمنامه را داده است. اعتباریان اسفند سال گذشته اعلام کرد که رای اتحادیه تهیهکنندگان به نفع وی صادر شده است.
اما امروز لیلا اوتادی در گفتوگویی با خبرنگار کافه سینما، از زوایای دیگر این ماجرا پرده برداشته است:
– این روزها صحبتهایی از طرف افراد درگیر با این ماجرا میشنویم اما شما به عنوان یکی از طرفهای درگیر صحبتی نکردهاید؟
معمولا رویکرد من به افرادی که حرفهای واهی میزنند و چنین شایعاتی را منتشر میکنند سکوت است. من سعی کردم از روشها و کانالهای قانونی کارم را پیگیری و تا جایی که میتوانم از صحبتهای حاشیهساز پرهیز کنم اما هر روز صحبتهایی از طرف دوستان میشنوم که مجبورم میکند آنچه را که باید بگویم و اجازه ندهم از این سکوت من سوء استفاده کنند.
– از همان اول شروع کنیم: «فیلمنامه». پیمان عباسی فیلمنامه این کار را نوشته در یک مصاحبه گفته (عین عبارت را نقل میکنم): در ادامه روندی که در سینمای ایران به جهت همکاری با سوپراستارهای سینما پیش گرفتم، حدود سه سال قبل به درخواست لیلا اوتادی، فیلمنامه «شیطان شلوار لی میپوشد» را به وی فروختم اما در توافق این بازیگر با تهیه کننده در مورد یکی از بندهای قرارداد من صحبتی مطرح نشده بود.». همکاری با پیمان عباسی چگونه اتفاق افتاد؟
وقتی خواستم این کار را شروع کنم، سعی کردم خیلی حرفهای وارد شوم، بنابراین با آقای عباسی برای نوشتن این فیلمنامه قرارداد بستم. ایشان این فیلنامه را در موعد مقرر تحویل نداد و بهانهاش بیماری یکی از افراد خانوادهاش بود و من هم صبر کردم. چندین ماه تاخیر کرد تا بالاخره فیلمنامه را داد که البته همان موقع هم کامل نبود. چیزی در حدود سیناپس را داد اما از من تقاضای کل مبلغ قرارداد را کرد و قول تکمیل فیلمنامه در بازنویسی نهایی را به من داد. من هم در همان خانه سینمای قدیم که ایشان را مجاب کرده بودند طبق قراردادش عمل کند، با ایشان تسویه حساب کردم اما متاسفانه ایشان با همکاری آقای عطشانی در بازنویسی نهایی نقش من را کم کردند و نقش مرد فیلم را پررنگ کردند که بتواند به یکی از دوستانشان نقش را بفروشند .
-مبلغ قرارداشان چقدر بود؟
ده میلیون تومان. من با ایشان حرفهای قرارداد بستم اما ایشان اینقدر غیرحرفهای برخورد کرد اما حالا میرود این حرفها را میزند و طوری برخورد میکند که انگار من مقصر بودم.
-ماجرای پاداش برای فروش بالاتر از یک میلیارد چیست؟
من فیلمنامه را نخریده بودم که آن را به یک تهیهکننده بفروشم. می خواستم تا انتهای ساخت آن به عنوان یک سرمایهگذار حضور داشته باشم. فیلنمامه روند و قصهای دارد که به نظر میرسد بالاتر از میلیارد میفروشد و اقای عباسی هم این نظر را داشت و میخواست دراین صورت حقش فراموش نشود، بنابر این توافق کردیم که اگر چنین اتفاقی افتاد او هم در آن سهم داشته باشد و مبلغی را به عنوان پاداش دریافت کند. حضور جناب کاسهساز هم که فقط به دلیل استفاده از کارت تهیهکنندگیشان بود. بنابر این دلیلی نداشت که راجع به آن بند از صحبت با آقای عباسی حرفی بزنم چون من میخواستم آن را پرداخت کنم نه ایشان. در ضمنا هنوز هم که هنوز است بین من و آقای کاسهساز قراردادی منعقد نشده است که لازم باشد ایشان در جریان این موضوع قرار بگیرند.
-یعنی خودتان میخواستید اینقدر سرمایه بگذارید؟
خودم با همکاری یک نفر دیگر.
-یعنی قرار بود یک نفر در قالب شریک تهیهکننده ظاهر شود؟
نه، اسپانسر داشتم. قرار شد اسپانسر برای این کار یک میلیارد سرمایه بگذارد، من در نقش اصلی زن بازی کنم و از کارت تهیهکنندگی آقای کاسهساز استفاده کنیم و این فیلم را بسازیم.
-مشکل از کجا شروع شد؟
ازآنجایی که آقای کاسهساز خیلی غیرحرفهای و غیراخلاقی برخورد کرد. من به ایشان اجازه دادم که به نام خودش برای این فیلم پروانه ساخت بگیرد که البته تا به حال هم پروانه ساخت نگرفته و فقط موافقت اصولی فیلمنامه را گرفتهاند. بحث غیراخلاقی زمانی اتفاق افتاد که من اسپانسر را به ایشان معرفی کردم تا با هم صحبت کنند. ایشان به اسپانسر گفتند که برای فیلمهای پسرهایش سرمایه بگذارند و فیلم مرا کنار بگذارد. در ضمن ایشان به اسپانسر گفته بود که شما یک میلیارد سرمایه بگذار اما من ممکن است با پانصد میلیون کار را تمام کنم و تونسبت به بقیه پول هم حقی نداری. اینجا بود که من واقعا ناراحت شدم وقتی این برخورد غیر حرفهای و غیراخلاقی را دیدم.
-بعد صحبت از آقای اعتباریان شد.
از اول هم صحبت از آقای اعتباریان بود که به مدت حدودا دو سال انجام مراحل اولیه کارمان با ایشان به طول انجامید و توسط ایشان به تعویق میافتاد. بعد از درخواست پروانه ساخت به نام ایشان متوجه شدم که در کار قبلیشان با کارگردان به مشکل برخورده بودند و هنوز هم مشکل حل نشده بود و متاسفانه اعلام کردند که به ایشان پروانه ساخت نخواهدند داد تا مشکل حل شود که بعد از آن به دلیل عجلهای که برای ساخت کار داشتیم آقای عطشانی با آقای کاسهساز صحبت کرد و به نتیجه رسید.
-بخشی از این حرفها را در برنامه هفت هم گفتهاید.
بله. به من زنگ زدند و گفتند که آنها در باره این کارمصاحبه کردهاند و شما هم اگر حرفی داری بگو. من در شمال سر یک کار بودم. یک روزه از آنجا به تهران آمدم مصاحبه کردم و برگشتم. دیدم دارند از سکوت من سوء استفاده میکنند. الان هم این حرفها را میزنم چون میبینم که هنوز مدام دارند مصاحبه می کنند و حرف میزنند در حالی که اتحادیه رای را به صورتی داده که ایشان موظفند کل پول فیلمنامه را به قیمت روز به من پرداخت کنند و تنها با حضور من به عنوان بازیگر نقش شیطان میتوانند فیلنمامه را بسازند. رای شورا حی و حاضر در دست من و قابل انتشار است. دوستان من از اقصی نقاط جهان به من زنگ و ایمیل میزنند که ماجرا چیست و من باید توضیح بدهم تا همه بدانند. آقایی که کاندید شورای شهر شده تا از حقوق مردم محافظت کند اما به حق خودش قانع نیست. صاحب آن فیلمنامه من هستم و اسپانسر را هم من معرفی کردم اما حالا ایشان بدون اینکه سرمایه تولید این فیلم را داشته باشد، با اسپانسری که من آوردم آن گونه برخورد میکند و فیلمی که من میخواستم کار کنم را میخواباند طوری که انگار مال خودش است.
-الان راه حل شما برای حل این مشکل چیست؟
اگر ایشان میخواهد بسازد باید با شرایطی که با هم تعیین میکنیم پیش برود. من میخواهم اول این ماجراها کنار برود و آن وقت تصمیم بگیرم که این کار را با چه کارگردان و تهیهکنندهای کار کنم. میخواهم آنها دست از سر این فیلمنامه بردارند. من علاقهای نداشتم که این مباحث رسانهای شود اما وقتی دیدم هر روز استفاده خبری به نفع خودشان میکنند و مدام حرفهای بیاساس تحویل مردم میدهند مجبور شدم این حرفها را بگویم. خواستم مردم واقعیت را بدانند و بدانند که من کاملا حرفهای و اخلاقی برخورد کردهام.
-آقای کاسهساز در همین گفتگوها اعلام کرده هنوز تصمیم نگرفتهام که در برنامه کاری امسالم ساخت این فیلم را بگنجانم.
بله.دیدم. طوری حرف میزند که انگار من این فیلمنامه را به ایشان فروختهام و انگار نه انگار که من آن اجازهنامه را به ایشان دادهام تا برای آن پروانه ساخت بگیرم و من به عنوان سرمایهگذار و بازیگر نقش اصلی حضور داشته باشم!
-آقای عطشانی هم گفته این مسائل به تهیه کننده مربوط است و من به عنوان کارگردان تنها به خواستههای تهیه کننده عمل میکنم.
من میخواستم به ایشان کمک کنم چون سر فیلمبرداری «آقای الف» از من خواستند که اجازه بدهم که ایشان فرصت این را داشته باشند که این فیلمنامه را بسازند ولی از برخی مسایل خبر نداشتم. واقعا متاسفم. ایشان معرف جناب کاسهساز و مسبب تمامی این مشکلات هستند.
کافه سینما، آمادگی خود را برای انتشار واکنش ها و سخنان و نظرات دیگر طرف های درگیر این پرونده، اعلام می دارد.
کافه سینما