ظاهراً قرار است همه چیز دست به دست هم بدهد تا “حماسه سیاسی” بیش از آنچه تصور میشد تحقق پیدا کند و سی و پنجمین سال انقلاب اسلامی شاهد یک نقطه عطف دیگری باشیم.
روزهای اخیر که ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری انجام میشد، هر روزش خبرساز بود و رفت و آمد چهرههای مختلف از سلائق گوناگون این پیام را داشت که انتخابات و فرایند آن در ورای همه ستمهایی که سال ۸۸ به امانتداری نظام شد و تهمتهایی که بیگانگان و جریانهای همسو با آنها وارد کردند، برای همه اطمینانبخش است که اگر غیر از این بود نباید وارد این صحنه میشدند.
حضور پرشور و متراکم نامزدها نشانگر این است که سلائق گوناگون دریافتهاند که راهی جز صندوقهای رأی برای نقشآفرینی در مسئولیتهای حساس نظام نیست.اما روز آخر، ستاد انتخابات کشور و خیابان فاطمی تهران حال و هوای دیگری داشت و معلوم شد نه ساکنان کاخ مرمر چشم از پاستور برداشتهاند و نه ساکنان کنونی پاستور دل از این ساختمان شستهاند.
اینکه مسنترین نامزد حاضر در صحنه رقابت بتواند هم روحانیت و اصولگرایان سنتی همراه خود که اتفاقاً به لحاظ اعتقادی و گرایشات مذهبی محکم و پایبند هستند را راضی نگه دارد و هم طیفهایی از اصلاحطلبان که باوری به حکومت دینی ندارند و هوادارانی که بعضاً چندان پایبند نیستند، کار دشواری است و به نظر میرسد بیش از آنکه هاشمی رفسنجانی بخواهد یا بتواند رضایت همه آنها را جلب کند، آنها به دلایل دیگری از نظرات خود چشمپوشی خواهند کرد!
لذا تا پایان مهلت ثبتنام هم از کاخ مرمر آمدند و هم از پاستور!قطعاً با ورود چهرههایی که بخصوص روز آخر ثبتنام کردند، آرایش سیاسی انتخابات تغییر خواهد کرد و تعداد قابل توجهی از نامزدها به نفع چهرههای شاخصتر و رأیآورتر کنار خواهند رفت.
حدود پنج ماه پیش، طی یادداشتی تحت عنوان “آرایش جریانهای سیاسی کشور در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری” ، انتخابات سال ۹۲ را پنج ضلعی و رقابت نامزدها را بین ۵ تا ۹ نفر پیشبینی کرده بودم. اکنون با توجه به آخرین یافتهها، آرایش سیاسی محتمل در آستانه انتخابات بشرح زیر خواهد بود.
آیتا.. هاشمی رفسنجانی که آمده است تا اگر بتواند پرونده سیاسی او با شکست در انتخابات ریاست جمهوری بسته نشود، یک ضلع مهم از انتخابات ۹۲ است. او آمده است تا فقط پیروز شود اما از هم اکنون او و حامیانش باید بدانند پیروزی یک طرف این ماجراست ولی همه ماجرا نیست و احتمال تکرار نتیجه سال ۸۴ ، دور از ذهن نیست!
با توجه به اینکه اینبار هاشمی رفسنجانی نامزد حداکثری اصلاحطلبان محسوب میشود، جریان اصلاحات بصورت تمامقد و با همه قوا به حمایت از آیتا.. اقدام خواهد کرد و نامزدهای منسوب به این جریان چون دکتر حسن روحانی و دکتر عارف نیز به نفع وی کنار خواهند کشید و در این مسیر بخشی از روحانیت و حتی اصولگرایان سنتی (نه به شکل تشکیلاتی) هم او را همراهی خواهند کرد.
البته اینکه مسنترین نامزد حاضر در صحنه رقابت بتواند هم روحانیت و اصولگرایان سنتی همراه خود که اتفاقاً به لحاظ اعتقادی و گرایشات مذهبی محکم و پایبند هستند را راضی نگه دارد و هم طیفهایی از اصلاحطلبان که باوری به حکومت دینی ندارند و هوادارانی که بعضاً چندان پایبند نیستند، کار دشواری است و به نظر میرسد بیش از آنکه هاشمی رفسنجانی بخواهد یا بتواند رضایت همه آنها را جلب کند، آنها به دلایل دیگری از نظرات خود چشمپوشی خواهند کرد!
ضلع مهم دیگر رقابت، اصولگرایان هستند که باید مواظب باشند تجربه تلخ اصلاحطلبان در انتخابات ۸۴ را تکرار نکنند. به نظر میرسد با ثبتنام دکتر سعید جلیلی تعدادی از نامزدها از جمله دکتر لنکرانی و دکتر زاکانی به نفع وی کنار خواهند کشید و به این ترتیب طیف قابل توجهی از نیروهای ارزشی و انقلابی که پیش از این حامیان و هواداران احمدینژاد را تشکیل میدادند به این بخش از اصولگرایان خواهند پیوست و رقابت جدیتری را سامان خواهند داد.
گزینه حداکثری حلقه رئیس جمهور، مهندس اسفندیار رحیم مشایی است که در آخرین ساعات ثبتنام با مشایعت پرحرف و حدیث رئیس جمهور ثبت نام کرد. این جریان که به نظر نمیرسد ظرفیت بالایی برای رأی آوری داشته باشد و استقبالهای سرد و بینشاط دور آخر سفرهای رئیس جمهور بهترین نشانه آن است امید زیادی به تقابل با اضلاع دیگر، خصوصاً هاشمی رفسنجانی دارد.
در ضلع اصولگرایان، ائتلاف سه نفره همچنان مصمم حضور دارد و به نظر میرسد دکتر قالیباف یا به عنوان خروجی این ائتلاف و یا حتی بدون تصمیم ائتلاف گزینه جدی دیگر در انتخابات پیش رو باشد. علیالقاعده غیر از نظرسنجی یکی دیگر از معیارهایی که برای انتخاب گزینه نهایی این ائتلاف باید لحاظ شود آمادگی و امکان رقابت با نامزدهایی چون هاشمی رفسنجانی و جلیلی است.
وضعیت نامزد دیگر اصولگرایان و نتیجه ائتلاف پنج نفره یعنی حجتالاسلام ابوترابیفرد، چندان روشن نیست و بعید است بتواند با نامزدهای دیگر رقابت کند. البته برخی گمانهزنیها از احتمال حمایت حلقه احمدینژاد از وی در غیاب مشایی حکایت میکند!
ضلع سوم انتخابات را باید حلقه رئیس جمهور دانست.گزینه حداکثری این حلقه، مهندس اسفندیار رحیم مشایی است که در آخرین ساعات ثبتنام با مشایعت پرحرف و حدیث رئیس جمهور ثبت نام کرد. این جریان که به نظر نمیرسد ظرفیت بالایی برای رأی آوری داشته باشد و استقبالهای سرد و بینشاط دور آخر سفرهای رئیس جمهور بهترین نشانه آن است امید زیادی به تقابل با اضلاع دیگر، خصوصاً هاشمی رفسنجانی دارد. این ضلع تلاش خواهد کرد اثبات خود را در نفی دیگران جستجو کند.
ضلع چهارم انتخابات هم مستقلینی هستند که دکتر محسن رضایی شاخصترین آنهاست و به نظر میرسد او هم برای این رقابت مصمم است و میخواهد این راه را تا پایان ادامه دهد.بر این اساس، اگر ضلع اصولگرایان را در خوشبینانهترین حالت با یک نامزد فرض کنیم، یک رقابت چهار ضلعی خواهیم داشت و اگر قالیباف و جلیلی هر دو حضور یابند یک رقابت پنج ضلعی با ۵ تا حداکثر ۸ نامزد.
نکته مهم اینکه این آرایش مربوط به قبل از اعلام نظر شورای نگهبان در مورد صلاحیت نامزدهای ثبت نام شده است و اگر نامزدهای مطرح هر کدام از این اضلاع از سوی این نهاد قانونی صلاحیتشان احراز نگردد که احتمال آن زیاد است، قاعدتاً این آرایش دستخوش تغییر خواهد شد. چند روزی باید صبر کرد تا معلوم شود شکل هندسی رقابت دقیقاً چند ضلعی است، پنج ضلعی، چهار ضلعی یا حتی سه ضلعی؟