شورای عالی انقلاب فرهنگی نهادی راهبردی و استراتژیک است؛ یعنی تعبیه شدن یک نهاد راهبردی در ساختار کلان اداره کشور با رویکرد علم و فرهنگ. در مورد چرایی و چگونگی این شورا نیز باید گفت، این تدبیر را امام خمینی اندیشیدند و شورا بر اساس اندیشه ایشان شکل گرفت. این شورا فقط یک دبیرخانه نیست، بلکه همان قرارگاه اصلی است که رهبر انقلاب فرمودند. منتها هنوز تا رسیدن به آن سطحِ قرارگاهی فاصله دارد.
افق به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای ، رهبر انقلاب اسلامی در حکمی، اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را منصوب کردند.
فارس:به دلیل اهمیت این شورا در حوزه فرهنگی کشور، با محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره ماهیت و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی، مطالبات فرهنگی رهبر انقلاب و نیز توصیههای ایشان به این شورا گفتوگو کردیم:
لطفاً دربارهی جایگاه فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی در عرصه فرهنگ و کار ویژه آن توضیح دهید.
-شورای عالی انقلاب فرهنگی نهادی راهبردی و استراتژیک است؛ یعنی تعبیه شدن یک نهاد راهبردی در ساختار کلان اداره کشور با رویکرد علم و فرهنگ. در مورد چرایی و چگونگی این شورا نیز باید گفت، این تدبیر را امام خمینی اندیشیدند و شورا بر اساس اندیشه ایشان شکل گرفت. این شورا فقط یک دبیرخانه نیست، بلکه همان قرارگاه اصلی است که رهبر انقلاب فرمودند. منتها هنوز تا رسیدن به آن سطحِ قرارگاهی فاصله دارد.
به دلیل اهمیت ویژهای که فرهنگ و علم داشت، این شورا به عنوان یک نقطهی ثقل مطرح بود. بسیار ضروری مینمود که پس از انقلاب برای آن برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت صورت بگیرد و حوزهی رهبری از نزدیک آنها را تحت اشراف داشته باشد.
انقلاب فرهنگی درست هنگامی شکل گرفت که مدتها بود نیروهای انقلاب در درون دانشگاه تلاش میکردند، تا دانشگاه را به ریل و مسیر آرمانهای انقلاب اسلامی ببرند. دانشگاه در آن زمان با ساختار و مدیریت نظام شاهنشاهی شکل گرفته بود. رویکرد راهبردی رژیم گذشته این بود که همه چیز ما باید از ابتدا تا انتها غربی شود. دانشگاه هم چنین تفکری را ترویج میکرد. انقلاب فرهنگی برای پایان دادن به این جریان در جهت تغییر مسیر دانشگاه از ریل مقابله با انقلاب اسلامی به ریل تقویتکننده، پشتیبانیکننده و تربیتکننده عناصر انقلاب برای کشور بود. انقلاب فرهنگی بهطور خلاصه همین رویکرد و هدف را داشت و بچههای انقلاب هم مبدع و مبتکر شکلگیری آن بودند.
پس از انقلاب فرهنگی حضرت امام و مسئولان کشور این حرکت را تأیید کردند. بلافاصله امام خمینی ستاد انقلاب فرهنگی را شکل دادند. در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ و در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای این ستاد به دلیل اهمیت و حساسیت دانشگاهها، به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد و بهتدریج موضوعات عام فرهنگی هم مورد توجه قرار گرفت. در نتیجه شورای انقلاب فرهنگی به دلیل اهمیت دانشگاهها هم مأموریت بخش قابل توجهی از موضوعات مراکز علمی، پژوهشی و آموزشی اعم از آموزش و پرورش و دانشگاه و نیز موضوعات مرتبط با حوزه فرهنگ کشور و مسائل فرهنگ عمومی جامعه را بر عهده گرفت.
امروز پس از گذشت سی سال از تشکیل این نهاد فرهنگی، میبینیم که این شورا نزدیک به دو هزار مصوبه داشته که حجم قابل قبولی از آن محتوایی بوده است. البته ممکن است حجمی از آن به اقتضای مسائل روز در مورد انتخاب و انتصاب و مدیریت باشد، اما حجم قابل توجهی از آن هم مربوط به طراحی ساختارهایی مناسب برای علم و فرهنگ کشور بوده است.
ساختارسازی، طراحی، تبیین و تدوین سیاست و سپردن صحنه به مجریان و دستاندرکاران اجرایی به منظور تحقق عملیات و نظارت، پیگیری، سؤال کردن و تجدید نظر در صورت وجود عیب و نقص، همه جزو کارهایی است که شورا به عنوان نهاد استراتژیک در این مدت طولانی به آن اهتمام داشته است.
حدود هشت سال پیش عدهای مطرح کردند که اصلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی چه جایگاهی دارد که رهبر انقلاب در دیدار سالانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند که اتفاقاً شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاه بسیار مستحکمی دارد و مصوباتش مرّ قانون است.
البته شورای عالی انقلاب فرهنگی در این مدت طولانی فراز و فرودهایی نیز داشته است.
-بله؛ گاهی این نهادها مؤثرتر هستند و گاهی هم کمرنگتر ظاهر میشوند. معمولاً ممکن است در اینطور نهادها و در شرایطی، دشمنیها و مخالفتهایی هم بشود و گاهی جلوی فعالیتشان هم گرفته شود، ولی همین دوراندیشی حضرت امام و رهبر معظم انقلاب برای چنین جایگاهی، تقویت مداوم و حمایت از آن، دلیل اهمیت حوزه علم و فرهنگ است.
تصور کنید اگر این نهاد نبود، نظامهای دانشگاهی چگونه باید سازماندهی میشدند؟ نظامهای علمی باید چگونه طراحی میشدند؟ بخشهای گوناگونی مانند فرهنگستانها، جهاد دانشگاهی، نهادهای دانشگاهی خاص، مجموعههای خاص و بخشهایی که در فرهنگ عمومی شکل گرفته است و همه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده، چگونه شکل میگرفت؟
بخش دیگری از فعالیتهای سالهای اخیر عبارت بود از ورود شورای عالی انقلاب فرهنگی به مقولههای مهم و راهبردی که باید در دو دهه آینده در کشور مورد توجه قرار بگیرد. در دو دههی اول انقلاب زیرساختهای منسجم جزء به جزء این بخشها شامل ضوابط، مقررات و سیاستها تبیین شد. به طوری که دانشگاههای کشور که اوایل انقلاب محدود به ۲۸ تا ۳۰ دانشگاه جامع بود، امروزه به ۱۲۰ دانشگاه که فقط مختص وزات علوم و بهداشت است، افزایش یافته و این نتیجه یک خرد دوراندیش بوده که کار کرده و برنامهریزی کرده است.
امروزه نزدیک به ۶۰ هزار نیروی هیأت علمی تماموقت در دانشگاهها وجود دارند. این رقم با احتساب استادان حقالتدریس و نیمهوقت به بالای ۱۰۰ هزار عضو هیأت علمی میرسد. این در حالی است که این رقم در اوایل انقلاب فرهنگی تنها ۴ هزار نفر بود. شروع نهضت نرمافزاری با این تعداد معدود استاد و بدون زیرساخت مقدور نبود.
اوایل انقلاب سهم ما در تولید علم و مشترکاً با عراق ۳ صدم درصد در منابع جهانی بود. این رقم برای ایران در اوایل دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای (اوایل دههی ۱۹۹۰ میلادی و اوایل دهه ۱۳۷۰ هجری خورشیدی) به حدود ۱۵ صدم درصد رسیده بود. این در حالی است که امروزه و طبق اعلام منابع جهانی این سهم به ۱ درصد رسیده است.
طبیعی است که این پیشرفت به برنامه احتیاج داشته و دارد. رهبری این دورنما را تبیین و ارائه میکنند، اما نهادی به نام شورای انقلاب فرهنگی وظیفهی تولیت بحث، سازماندهی، پیگیری، برنامهریزی و تعامل با دولتها و مسئولان اجرایی را برعهده دارد.
*نکتهای که در اینجا مطرح میشود، این است که شاخصهایی را که شما مطرح کردید کمی هستند.
-نخستین کار یک تشکیلات حکومتی تعریف برنامه راهبردی در حوزه علم و تحقیق است، تا در گام اول به حد معینی از کمیت برسد و سپس به عرصه کیفیت قدم بگذارد. به همین دلیل تصویب نقشه علمی کشور بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب در دستور کار قرار گرفت. امروز پس از یک مطالعه بیش از ۲٫۵ ساله و همکاری بیش از دو هزار عضو هیأت علمی و اعضای حوزوی در تدوین این نقشه که سند حرکت دو دهه آینده ما در علم و فناوری است، نقشه جامع علمی کشور رونمایی شد.
صحبت در مورد کیفیت فقط زمانی امکانپذیر است که بتوانیم به یک نقطه قابل قبول به لحاظ کمّی دست پیدا کنیم. همینطور که انگلیس به عنوان یک درصد از جمعیت دنیا تولیدکننده ۴ درصد علم است، ایران اسلامی هم امروزه با یک درصد جمعیت دنیا به مرتبه تولید یک درصد علم دست یافته است. این تغییر بر اثر فعالیتهای کیفی است.
در این سالها و در کنار طراحی علمی، بر تلاش دانشگاهها و تربیت اساتید و افزایش ظرفیت دانشجو و تأسیس رشتهها و دانشگاههای جدید نیز تأکید شده است. ما به علوم بومی احتیاج داریم. یعنی اینطور نباشد که ما علوم دیکتهشده را سر کلاس به دانشجوها منتقل کنیم. ما باید توجه داشته باشیم که ایرانیان نبوغ بالایی دارند. اساتید ما بهویژه در دو دهه گذشته، اعتماد به نفس بالایی پیدا کردهاند که نتیجه آن ورود به برخی عرصههای ممنوعه در دنیا بوده است؛ مثل علوم هستهای، سلولهای بنیادی، شبیهسازی، لیزر و اپتیک.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در این چند دهه اهتمام خود را به اموری مثل مباحث تجربی و پزشکی معطوف داشته که البته موفق هم بوده است. اما در صحبتهای رهبر انقلاب بارها نسبت به کمتوجهی به علوم انسانی اظهار نگرانی کردهاند. شورا چه قدمهایی را برای این موضوع برداشته است؟
-در بحث علوم انسانی، اولاً تأخیر پیشآمده ممکن است به علت نبود طراحی و برنامهریزی درست باشد. من در ابتدای قبول مسئولیت اعلام کردم که سه طرح نقشه علمی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و نیز تحول و نوسازی نظام آموزشی اولویت اصلی من است. این سه دقیقاً مطالبه اصلی آقا از شورای انقلاب فرهنگی بود. امروز مطالبه اول که نقشه علمی کشور به عنوان دورنمای ۲۰ سال آینده ما در بخشهای مختلف کمّی و کیفی کشور تمام شده است. این نقشه شامل اولویتهای علوم و فناوری، با مبانی اسلامی است که مورد توافق حوزویها و دانشگاهیها است. رویکرد این نقشه به علوم، ایرانی و اسلامی است و جهتگیری و جهانبینی را مشخص میکند. جهانبینی اسلامی مهمترین مقولهای بوده که باید برای آینده کشور طراحی میکردیم.
*در گام دوم، مهندسی فرهنگی در دستور کار قرار دارد. البته همین بحث هم به علت وجود افراد موافق و موافق محل چالشهای جدی بود. حتی در بعضی نشستها و در مراکز دانشگاهی و علمی، عنوان میشد که اصلاً مگر میشود فرهنگ را مدیریت کرد؟ مگر موضوع مهندسی فرهنگی قاعدهپذیر است که آن را مطرح میکنید؟
-شاید بخشی از علت فاصله سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ در انجام فعالیتها به خاطر همین تضاربها یا به خاطر لزوم شکلگیری ستادی به عنوان متولی کار بود. پس از این بحثها فضا برای یک گفتمانسازی فراهم شد، تا این قضیه فقط در حد سخنان رهبری باقی نماند و بتوانیم ببینیم در فضای نخبگانی ما چه میگذرد و دو گروه مخالف و موافق چه حرفی برای گفتن دارند. به همین منظور همایش مهندسی فرهنگی پس از یک مطالعه ششماهه اوایل سال ۱۳۸۵ با تعامل دستگاههای مختلف در شش ماه دوم برگزار شد. ادبیات مهندسی فرهنگی که تا پیش از این همایش محدود به چند صفحه بود، تبدیل به پنج جلد کتاب شد؛ یعنی سه هزار صفحه تحلیل، اثبات، رد، اجزا، مؤلفهها و بخشهای مختلف.
رهبری در جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند که بروید برای این بازیها(رایانهای) فکر کنید و کاری برای تولید انجام دهید. ما این دستور را رسماً در کارها قرار دادیم. اکنون نزدیک به ۱۰۰ فیلم از این جنس، متناسب با فرهنگ بومی و دینی کشور تولید شده است. این مسیر مطمئناً با پشتیبانی، برنامهریزی و رفع نقایص ادامه دارد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوعات بسیاری را در این چند سال تصویب کرده است که با اگرچه به اسم مهندسی فرهنگی تصویب نشده، اما از اجزای اصلی آن محسوب میشود. از این دست میتوان به “بازنگری سیاستها و ضوابط چاپ و نشر ” با هدف سامان دادن به مقولهی کتاب در کشور و نیز موضوع ماهواره اشاره کرد؛ “توجه به پذیرش بومی دانشگاههای کشور ” هم جزو مهندسی فرهنگی است؛ و یا با دستور رهبر انقلاب “فعالیت فرهنگی نهادهای بینالمللی ” را در شورا هم بررسی و هم آسیبشناسی و هم ارزیابی کردیم و نتیجه را به شورای عالی امنیت ملی سپردیم.
“منشور توسعهی فرهنگ قرآنی ” به منظور ترویج فرهنگ قرآنی، سیاستگذاری در بحث تبلیغات محیطی همچون درست مصرف کردن و دوری از مصرفگرایی، تجمل و فرهنگهای مرسوم غربی، اهتمام به مناطق محروم، بررسی موضوع “تنبلی اجتماعی ” شامل مباحث طلاق و ازدواج، قانونپذیری، نظم اجتماعی و تحصیلات، آسیبشناسی رشته مطالعات زنان و خانواده، سیاستهای معماری، موسیقی، سینما، فرهنگ ورزش، اخلاق حرفهای اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفت.
یکی دیگر از مباحث مطرح در حوزه کلان فرهنگی، بحث تعلیم و تربیت است. شورا در این زمینه چه فعالیتی داشته است؟
-سومین دستور کارِ ما فلسفه تعلیم و تربیت اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش به عنوان اولویت دیگر رهبر انقلاب اسلامی بود. ایشان فرموده بودند که آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت به فلسفهای مبتنی بر جهانبینی ما نیاز دارد. در این فلسفه باید جهتگیریهای مورد توجه در تعلیم و تربیت و نگاه اسلام به انسان مورد توجه باشد، تا مبانی تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد و خروجیهای آموزش و پروش انسانهایی در تراز جهانبینی باشند. حضرت آقا سالها است که به نبود چنین سندی اشاره دارند و فرمودهاند آنچه که ما داریم، یک چیز تقلیدی و برگرفته از فلسفه تعلیم و تربیتی است که ملل غربی صد سال گذشته به ما تحمیل کردند.
پس از انقلاب، دلسوزان و تلاشگران کوشیدند، تا جزئی از این رویه را اصلاح کنند، اما اصل و بنیان آن هنوز اصلاح نشده است. به همین خاطر این امر باجدیت در دستور کار قرار دارد. اینگونه کارها چند سال برای تأثیرگذاری زمان نیاز دارد و ممکن است خیلی محسوس نباشد، اما واقعاً شبانهروزی در شورا دنبال شده است.
تقریباً ۴ سال است که در شورا درباره فلسفه تعلیم و تربیت و سند تحول آموزشی در نظام آموزش پرورش کار میکنیم. در حال حاضر سند فلسفه تعلیم و تربیت به پایان رسیده است. یعنی دوستان ما در آموزش و پرورش کارشان را انجام دادهاند و نتایج آن را در اختیار شورای تخصصی تحول و نوسازی شورای عالی گذاشتهاند. این کار تقریباً دو سال پیش در دستور قرار گرفت، بحث شد، اشکالها گرفته شد و دوباره برای اصلاح برگشت. چند ماه قبل پیشنهادها به صورت یک مجموعه تحت عنوان سند تحول به ما داده شد و در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت.
با پیگیری انجام شده و برای بررسی و مشورت با مسئولان، اعضای شورا و ریاست شورای عالی، سند را به دوستانی در قم و تهران ارائه کردهاند و اشکالات آن را استخراج کردهاند. اگر بخواهیم مبنای ما در فلسفه تعلیم و تربیت، نظام جمهوری اسلامی باشد، باید اشکالات را کاملاً برطرف کنیم، تا بتوانیم ادعا کنیم که این همان سندی است که به آن باور داریم. مبتنی بر این فلسفه، سند تحول که در حقیقت راهبردهای میانی و میدانی، یعنی بالایی و متوسط و اجرایی است، باید در بخش عملیاتی تغییر کند.
*ظاهراً رهبر انقلاب دستوری هم مبنی بر طراحی بازیهای رایانهای به شورا دادهاند؟
-بله؛ همانگونه که میدانید، بخشی از فیلمها و بازیهایی که دشمن برای جوانان و نوجوانان تهیه میکند، دشمنی آگاهانه یا ناآگانهای در درونشان هست و بنیادهای فکری ما را نشانه رفته است. ایشان سال ۱۳۸۶ یا ۱۳۸۴ در جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند که بروید برای این بازیها فکر کنید و کاری برای تولید انجام دهید. ما این دستور را رسماً در کارهامان قرار دادیم و در کنار سه اولویت مهم دیگر از این مورد هم غفلت نکردیم. مواردی که ایشان در مورد دانشجویان خارجی، در مورد سرگرمی و بازیهای رایانهای، در مورد کتاب و نشر و در مورد نخبگان فرمودهاند، جزئی از مهندسی فرهنگی است. به همین سبب ما این بنیاد را شکل دادهایم، اساسنامهاش را تنظیم کردیم، سیاستهای اساسی آن را تعریف کردیم و متولیای برای این امر قرار دادیم و تاکنون سه سال از کار جدی بنیاد میگذرد. اکنون نزدیک به ۱۰۰ فیلم از این جنس با موتور ایران، فناوری ایرانی، مضامین ارزشی، آرمانی، اسلامی، دینی و متناسب با فرهنگ بومی کشور ما تولید شده است. این مسیر مطمئناً با پشتیبانی، برنامهریزی و رفع نقایص ادامه دارد.
آیا خاطرهای مرتبط با حوزه فعالیت شورا در دیدارهای رودررو با حضرت آقا دارید؟
-در دیداری که در ابتدای پذیرفتن این مسئولیت با رهبر انقلاب داشتم، ایشان گفتند که شورای عالی انقلاب فرهنگی فقط کارش سیاستگذاری نیست، پیگیری هم هست. حتی تعبیرشان این بود که هل دادن هم است. بعد فرمودند که شما وظیفهتان این است که کار را جلو ببرید و خودتان را درگیر اجرا نکنید، ولی کار باید تا نقطهی اجرا پیگیرانه پیش برود.
من حسم این بود که آقا نظرشان این نیست که ما فقط یک سری سیاست تصویب کنیم، بلکه باید وارد صحنه بشویم و مدیریت کنیم. این مدیریت باید اتفاق بیفتد گرچه در این سالها برای عملیاتی کردن این موضوع مشکل داشتیم.
نکته دیگر اینکه حدود هشت سال پیش عدهای مطرح کردند که اصلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی چه جایگاهی دارد که رهبر انقلاب در دیدار سالانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند که اتفاقاً شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاه بسیار مستحکمی دارد و مصوباتش مرّ قانون است. این دفاع و حمایتی که آقا از شورا و از کیان این نهاد میکنند، به نظرم بسیار قابل توجه است و وظیفهی ما را سنگینتر میکند.