در روزهایی که شناختن «مرد» در جامعه ایران به راحتی امکان پذیر بود و میشد آنها را در خطوط جبهه مشاهده کرد. بودند مردانی که تاثیر قلم آنها فرای فهم بعضی از زمانهاست. مانند این نمونه که وصیت نامه طلبه و بسیجی شهید احمد امینی است. او در عملیات والفجر ۴ (آبان سال ۶۲) به شهادت رسید.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
انگیزهای که باعث آمدن من به جبهه شد احساس تکلیف شرعی و اسلامی من بود. اما اینکه چگونه این توفیق نصیب من شد باید بگویم که من لایق چنین سعادتی نبودم و خدا میداند که آنچه مرا به جبهه آورد در خواستی بود که در کنار مرقد مطهر حضرت رضا سلام الله علیه از ایشان نمودم و لطف و عنایت آن بزرگوار مرا به اینجا کشید و توسل جستن به ائمه اطهار علیهم السلام. توصیهای است که من به تمام کسانی که خواهان رسیدن به این سعادت هستند و خود را آماده نمیبینند مینمایم.
اگر جسد من ناپدید شد افسوس مخورید که جسد هر کجا باشد روز قیامت برانگیخته خواهد شد و اگر تاسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت زهرا سلام الله علیهما خورده شود. توصیه میکنم شما را و هر آنکس که این وصیت نامه به او میرسد اینکه از خدا بترسند و در اعمال خود اخلاص را حفظ کنید و یاد خدا را فراموش نکنید و آگاه باشید که خداوند ناظر بر اعمال شماست و توصیه میکنم شما را به پیروی از امام و کوتاهی نکردن اجرای فرامین آن بزرگوار. سعی کنید که اعتقادات خود را در اصول و فروع قوی سازید تا در سختی ها نلغزید.
احمد امینی(امضاء)
امیدوارم در قیامت همه با هم باشیم
*پیکر مطهر این شهید پس از ۱۲ سال به آغوش میهن بازگشت و در گلزار شهدای بهشت زهرا تهران در قطعه ۴۴ به خاک سپرده شد.