به گزارش سینما خبر ، هانیه توسلی در همین رابطه توضیحاتی داد که می خوانید:
واقعا می خواستم در مورد این فیلم و این تجربه سکوت کنم. به هر حال تجربه ای در زندگی کاری ام بود و از آنجا که فیلمبرداری در ۲ سال پیش انجام شده و در نهایت من پارسال پولم را گرفتم نمی خواستم راجع به این ماجرا حرفی بزنم. وقتی ایشان گفتند مشکلات مالی و کدورت هایی را من به وجود آوردم، دیدم سکوت جایز نیست و حقیقت جذاب تر است و باید گفته شود. خوشبختانه در این موردی که ایشان گفتند فقط من نبودم. تا جایی که اطلاع دارم خیلی از عوامل فیلم پولشان را به موقع نگرفتند. آقای غلامرضا آزادی (فیلمبردار فیلم)، حسین یاری (چون من با ایشان در قلب یخی همکار بودم و در جریان بودم که تسویه نکردند)، طراح صحنه، چهره پرداز و… هیچکدام بعد از پایان فیلمبرداری دستمزدشان را نگرفته بودند. منتها این کدورت مرحله اول است چون کدورت های من از این کار چند مرحله دارد. یکی از آنها بر می گردد به زمان فیلمبرداری. قراردادی که من بستم موجود است و می توانم کپی اش را برای شما ارسال کنم. قرارداد من تا ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ بوده. فیلمبرداری ما دقیقا ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ تمام شد. یعنی من دو برابر زمان قراردادم با همان مبلغی که توافق کرده بودیم به اضافه مبلغ کمی دیگر که در واقع دستمزد ۲ روز میشد با آن گروه کار کردم. اگر می خواستم قراردادم را بر اساس ۱۵ روز اضافه کنم قرارداد من ۲ برابر میشد، اما به خاطر اینکه پول نداشتند، شرایط شان را درک کردم و با آنها کنار آمدم. آنها هم در نهایت دستمزد ۲ روز را برای ۱۵ روز کار به من دادند. خوشبختانه قراردادم هم موجود و پایان فیلمبرداری هم مشخص است. منتها چیزی که من را ناراحت کرده این است که اینها به جای عذرخواهی چنین حرف هایی را هم می زنند!
من توقع عذرخواهی داشتم. من بازیگری هستم که فیلم های مستقل زیادی کار کردم. فیلم هایی بازی کردم که بودجه شان خیلی کم بوده. همین الان سر فیلمی می روم که قراردادی که با من بستند دستمزد ۵ سال پیش من است، اما از اول به من گفتند که ما همینقدر داریم نه بیشتر و من هم قبول کردم. مسئله اینجاست که سر فیلم«ابرهای ارغوانی» هم با همان مدل من قرارداد بستم. یعنی در قراردادی که بستم تخفیف دادم. کلی هم خوشحال شدند که بهشان تخفیف دادم، اما در انتها ۱۵ روز اضافه شد که دستمزد آن ۱۵ روز را ۲ روز حساب کردند. روز ۱۵بهمن چکی به من دادند، با وجودیکه من از اداره مالیات، نامه معافیت برده بودم مالیات را از آن کم کرده بودند. این چک دو سوم کل قراردادم بود. یعنی یک سوم مبلغ قراردادم را گرفته بودم و باقی مانده آن را با یک چکی روز ۱۵بهمن خانم فهیمه ساعی به من تحویل داد و کار ادامه پیدا کرد تا شد روز آخر فیلمبرداری. چک من تاریخ اش بود ۳۰بهمن. ۲۹ بهمن کار ما تمام نشد و صحنه های ماند برای فردا صبح. آقای شایقی به من زنگ زد و گفت میشه خواهش کنم فردا بانک نری. گفتم چرا؟ گفت این ماه در حساب پول نیست. یعنی ۱ روز مانده به پایان کار. نمی دانم که ایشان چرا گفتند در پایان کار من کدورت بوجود آوردم! من حتی در آن مکالمه به ایشان گفتم که می دانید که در حال خرید خانه هستم و به پولم نیاز دارم. گفتند که من به شما قول میدهم این چک تا هفته دیگر نقد شود. یعنی۷ اسفند. گفتم قبول من به خاطر شما فردا بانک نمی روم.
به گزارش بانی فیلم، فردا سر صحنه رفتیم، کار را گرفتیم و فیلمبرداری تمام شد. یک هفته گذشت. به خانم رزیتا فرنودی سرمایه گذار کار که چک به نامشان بود زنگ زدم که جواب تلفن من را ندادند. به آقای فلاح تهیه کننده کار زنگ زدم که ایشان هم جواب من را ندادند. به آقای شایقی زنگ زدم و گفتم اینها جواب من را نمی دهند من چک را ببرم یا نه؟ گفتند نه. خانم فرنودی خودش با من تماس گرفت و گفت اگر میشود یه کم دیگر صبر کنید و… . من دوباره یک هفته دیگر منتظر ماندم و باز به من گفتند بانک نرو. دوباره که به آنها زنگ زدم هیچکدام پاسخگو نبودند. به خانم فرنودی که کسی دیگر به جای او جواب می داد زنگ زدم و گفتم من دارم این چک را خرج می کنم و می خواهم خانه بخرم. گفتند مسئله ای نیست چک را خرج کن، اما فعلا پول در حساب نیست. در نهایت من چک را خرج نکردم و تاریخ برگشت چک مشخص است. یعنی من کپی چکی که برگشت خورده را دارم. این چک را در تاریخ ۲۰ یا ۲۵اسفند ماه برگشت زدم. به دلیل اینکه پول را لازم داشتم و گفتم شاید اگر برگشت بزنم بتوانم سریعتر پولم را بگیرم.
بماند که در این مدت هم جواب تلفن مرا نمی دادند. یعنی مثلاً ۲۰ بار من باید زنگ می زدم تا ۱ بار جوابم را بدهند.آقای شایقی هم می گفت اشکالی ندارد، برو برگشت بزن و… یعنی خودش را از موضع تهیه کننده کنار می کشید.گذشت تا من چک را برگشت زدم و شد فروردین- اردیبهشت. دوباره به آقای شایقی زنگ زدم و ایشان در جواب جمله ای به من گفتند که کدروت مرحله ۲ از شخص آقای شایقی به وجود آمد.
یعنی تا آن لحظه از ایشان به رغم بداخلاقی های که سر پلان داشتند و اذیت هایی که به هنگام فیلمبرداری شدم(چون ایشان کارگردانی بسیار وسواسی است) دلخوری نداشتم. به هر حال ایشان کارگردان بودند و من بازیگر و در هیچ قسمت کار با وجودی که خیلی به من سخت گذشت هیچ حرفی روی حرفشان نزدم. خانم گریمور کار شاهد است که ایشان یک بار پای آیینه گریم به من گفت که اگر جونتم دربیاد باید بگیریم. باز هم اینها را من به عنوان کدروت حساب نمی کنم. کدورت از اینجا به وجود آمد که پشت تلفن به آقای شایقی گفتم: یادتان است که شما به من گفتید قول می دهم هفته دیگر چک نقد شود و ایشان گفتند: من کی قول دادم! خیلی ناراحت شدم و برایشان مسیج زدم که آقای شایقی من متأسفم که شما به هر قیمتی فقط می خواهید فیلم تان را بسازید و عوامل تان برای شما مهم نیستند.
آن زمان هم می دانم که خیلی از بچه ها پیگیر پولشان بودند و فقط من نبودم. آقای شایقی در جواب مسیجی دادند که هنوز آن را دارم. مضمون مسیج ایشان این بود: «متاسفم برای تو و امثال تو که فیلم هایی را بازی می کنید که هنگام اکران شرمتان می شود و متاسف ترم از اینکه به تو این فرصت را دادم که در فیلم ام بازی کنی.»
من این مسیج را به آقای کاوش نشان دادم و ایشان وقتی آن را خواندند به من گفتند الان می فهمم تو چرا اینقدر ناراحتی. به هر حال به اتحادیه تهیهکنندگان شکایت کردم. ۲ هفته طول کشید تا جلسه ای گذاشتند، آقای فلاح آمدند و خانم فرنودی نیامدند. به این دلیل که می ترسیدند من حکم جلب داشته باشم و آنجا بگیرنشان که البته من دنبال حکم جلب خانم فرنودی هم بودم. آقای فلاح به من گفتند که دخترم من هفته آینده پول شما را می دهم.تمام شد و اتحادیه حکم داد که بر اساس این اتفاقات و اینکه چک نقد نشده اینها موظف هستند که پول را بدهند و آقای کاوش به من اطمینان دادند که تا اینها پول شما را ندهند فیلم اکران نمی شود. آن اردیبهشتی که آقای فلاح گفتند یک هفته دیگر پولت را میدهم هم گذشت و دوباره هر زمان زنگ می زدم جوابم را نمی دادند تا رسید به شهریور. در این مدت من مدام با کسانیکه پول از اینها می خواستند در تماس بودم، منتها اینها کم کم پول همه را دادند و فقط ماند پول من. من به وزارت ارشاد هم شکایت کردم. آنجا یک توضیحاتی نوشتم، نامه اتحادیه را بردم و با توجه به این مسائل چون آنها هم می خواستند فیلم شان به جشنواره برود چک من را نقد کردند. منتها چون من سر فیلمبرداری بودم و خودم فرصت نمی کردم به دادگاه بروم، این چک را به وکیلم داده بودم که ایشان هم به هر حال دستمزد داشت. اینها هم خودشان خبری منتشر کردند که هانیه توسلی چک اش را به شرخر سپرده که این دروغ محض بود. در نهایت از آن مبلغ چکی که به من دادند نزدیک ۵/۳ میلیون تومان خرج کردم تا بالاخره توانستم مابغی مبلغ را بگیرم. تمام این توضیحات را دادم برای اینکه بگویم من فیلم سخت زیاد کار کردم، با کارگردان های خوش اخلاق و کمی بداخلاق هم بسیار همکاری داشتم، اما تجربه ای که در «ابرهای ارغوانی» داشتم تجربه سختی بود. اصلا یک ماه فیلمبرداری مدنظرم نیست. چرا که با خوبی، بدی، سختی و به هر حال هر چه که بوده تمام شده و رفته. کدورت و ناراحتی من برای بعد از فیلمبرداری است. توقع من این بود که به من زنگ بزنند عذرخواهی کنند و بگویند صبر کن پولت را می دهیم. نه اینکه جواب تلفنم را ندهند، خبر منتشر کنند چک ام را به شرخر داده ام و….
این حرف ها را من دقیقا به این دلیل می زنم که ایشان در مصاحبه شان گفته اند که همه عوامل ok بودند و تنها هانیه توسلی بود که کدورت بوجود آورد! من هیچ کدورتی در طول فیلمبرداری بوجود نیاوردم. من ۱۵ روز اضافه تر از قراردادم برای آن گروه کار کردم و پول ۲ روز دستمزد را گرفتم. در نهایت هم چکی که ۳/۲ دستمزد من بود را بعد از اعصاب خوردی، دوندگی، تحقیر و… دریافت کردم. از ایشان به عنوان کارگردان توقع داشتم پشت من بایستد، نه اینکه بگوید متاسفم به تو فرصت دادم در فیلم ام کار کنی و… . البته ایشان متاسف است که این فرصت را به من دادند و من هم خیلی متاسفم که در این فیلم بازی کردم. هر چند که از سال ۷۹ که مشغول فعالیت در سینما به شکل حرفه ای هستم تا همین امروز یعنی آذر ۹۲ تا به حال تجربه ای به هولناکی «ابرهای ارغوانی» نداشتم. من مخلص تک تک بازیگران و عوامل فیلم هستم به غیر از سرمایه گذار، تهیه کننده و کارگردان. ضمن اینکه تاکید می کنم توضیحات من در جواب حرف های آقای شایقی است و من با شناختی که از ایشان داشتم اصلا انتظار نداشتم که بیاید و از من تعریف بکند. انتظارم دقیقا همین بود و مطمئنم در جواب صحبت هایم هم ممکن است حرف های بدی بشنوم چون ایشان قبلا هم به من توهین و تحقیر کرده بودند، اما من مدارک دارم. چک برگشتی دارم که تاریخ برگشت چک مشخص است. قرارداد دارم که ۱۵ روز اضافه کار کردم و…. من فیلمی بازی کردم که تهیه کننده در پایان کار تماس گرفته و خواهش کرده که به چکی که قرار بوده پایان کار به من بدهند ۱ ماه فرصت بدهم و من قبول کردم. ۱۰ فیلم و ۴ سریال بازی کردم و بارها پیش آمده که به مشکلات مالی برخوردیم، اما حتی یکی از آنها چنینی برخوردی با من نداشتند.
مشکل من بیشتر روی نحوه برخورد این افراد است تا مسائل مالی. من می توانستم ۱۵ بهمن که قراردادم تمام شد بروم و بگویم قراردادم را تمدید کنید. آنها به جای اینکه از من تشکر کنند به من توهین میکنند و بعد هم می گویند که کدورت را من به وجود آوردم.
البته باز هم خدا رو شکر می کنم. چرا که این فیلم باعث شد قدر تک تک کسانی که تا امروز با آنها در سینما (به عنوان کارگردان یا تهیه کننده) کار کردم را بدانم. در حال حاضر سر پروژه «خط ویژه» هستم. گروهمان درجه یک است و هیچ مشکلی با تهیه کننده و کارگردان ندارم. «ابرهای ارغوانی» با وجود اینکه تجربه هولناکی بود، اما باعث شد بفهمم که بقیه چقدر خوب بودند. ضمن اینکه واقعاً اگر پول ندارید فیلم نسازید یا اگر پول ندارید در ابتدا به بازیگرها بگویید چقدر می توانید به آنها دستمزد بدهید. حالا یا بازیگر با آن مبلغ مورد نظر سر کار می آید یا نمی آید