مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل در روزنامه قانون نوشت:
آمریکاییها با وجود تمام تلاش کنگره و لابی صهیونیستی در جهت ایجاد شکاف در مذاکرات در نهایت با مقاومت اوباما روبهرو شده و در مسیر مذاکرات امکان بهوجود آمدن خدشه وجود ندارد. اوباما صراحتا و با وجود چالشهای پیشروی خود، حتی از منظر بعضی از تفاسیر موجود در آمریکا در ارتباط با قدرت رئیس جمهور برای وتوی احتمالی تحریمها در قالب تحرکات سنای آمریکا و در چارچوب تحریمهای گستردهتر، در مقابل سنا ایستاد و اعلام کرد هرگونه تحریم جدید علیه ایران وتو خواهد شد.
در جمهوری اسلامی ایران نیز، رهبری نظام با کدگذاری نرمش قهرمانانه و حمایت آشکار از مذاکره کنندگان، در برهههای گوناگون و کنترل اعمال فشار بیشتر بر مذاکره کنندگان از سوی نومحافظهکاران ایرانی نشان داد که بر آن است تا روند مذاکرات در چارچوب دکترین تعامل سازنده و رهیافت برد-برد ادامه پیدا کند. نکته اخیری که مقام معظم رهبری به آن اشاره میکنند در این مسیر قابل ارزیابی است.
از سوی دیگر باید بر این نکته تاکید داشته باشیم که اساسا در ایران و آمریکا، نگاه به مذاکرات هنوز یک نگاه اعتمادساز نسبت به طرف مقابل نیست. به بیان دیگر آن چه که در ادبیات سیاسی و رابطه ایران و آمریکا مصطلح است، دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا، دیوار بلندی است که آرام آرام باید از آجرهای آن کاسته شود و این یک نگاه واقعگرایانه و دقیق است که هم از سوی رهبر جمهوری اسلامی تصریح میشود و هم از سوی رئیس جمهور آمریکا مورد تاکید قرار میگیرد و از همین منظر است که این امر را یک امر واقعگرایانه در عرصه سیاسی مینامیم.
در واقع هم ایران و هم آمریکا بایستی در مسیر اعتمادسازی و اعتمادافزایی در مذاکرات دیپلماتیک هستهای و احیانا تسری این مذاکرات به بحرانهای دیگر، یک آزمون قابل قبول عملی و سیاسی را به عمل آورند. بر این باورم که هم اکنون قدرت هوشمندانه آمریکایی در برابر قدرت هوشیارانه ایران (این دکترین توسط خودم مطرح شده است) قرار گرفته است فلذا اگر این دو بتوانند به یک ادبیات مشترک در عرصه پرونده هستهای دست یابند، به گونهای که هر دو مقوله انجام شود، میتوان گفت تا حدود زیادی این مذاکرات با یک چشم انداز قابل قبول به انجام رسیده است.
بدون گذار از یک منطق میانی از دور اول مذاکرات تا دور پایانی موجب مخابره این سیگنال تحلیلی میشود که ایران و ۱+۵ خواستار یک گذار سریع از مراحل مقدماتی تا مراحل پایانی هستند. زمان و مدیریت زمان از حالا برای هر دو طرف مذاکرهکننده از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود، چرا که خواهان رفع سریع موانع بر سر راه توافق هستند. مجموع اتفاقات اخیر نشان میدهد که باوجود چالشهای بسیار جدی که بر سر راه مذاکرات وجود دارد، با تدبیر میتوان از تنگناها عبور کرد وگرنه هزینههای هر دو طرف برای مدیریت آینده پرونده هستهای بسیار بالا خواهد بود.