5

نشانه ها چه می گویند ؟!

  • کد خبر : 14335
  • ۳۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۸:۳۳

همه نشانه ها حکایت از آن دارند که برهان الدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان و اولین رئیس جمهور این کشور، در جریان یک توطئه و پروژه مشترک از سوی آمریکا و رژیم آل سعود به شهادت رسیده است و شهادت ایشان پیام خشم آمیخته به اضطراب و نگرانی آمریکا و متحدان غربی و […]

همه نشانه ها حکایت از آن دارند که برهان الدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان و اولین رئیس جمهور این کشور، در جریان یک توطئه و پروژه مشترک از سوی آمریکا و رژیم آل سعود به شهادت رسیده است و شهادت ایشان پیام خشم آمیخته به اضطراب و نگرانی آمریکا و متحدان غربی و منطقه ای آن از موفقیت بی نظیر و بیرون از انتظار کنفرانس بیداری اسلامی در تهران بوده است. این نظریه، فقط یک «گمانه» نیست، بلکه واقعیتی است که شواهد و قرائن فراوانی بر صحت آن گواهی می دهند. بخوانید!
۱-منزل مسکونی شهید برهان الدین ربانی که عملیات ترور در آن صورت پذیرفته، در جاده دهم وزیر محمد اکبرخان کابل که یکی از مناطق و محله های معروف کابل است، قرار داشته است. این ساختمان در فاصله کوتاهی از سفارت آمریکا در کابل واقع شده و منطقه یاد شده تا شعاع چند کیلومتر تحت حفاظت شدید نیروهای آمریکایی بوده است و سرفرماندهی ارتش آمریکا در افغانستان، این منطقه را «منطقه امن و حفاظت شده و غیرقابل نفوذ» اعلام کرده و مخصوصا بعد از تلاش دو هفته قبل طالبان در حمله به سفارت آمریکا، بر شدت حفاظت از آن به گونه ای محسوس و چشمگیر افزوده بود، تا آنجا که غیر از افسران ارشد ارتش آمریکا و چند مقام رسمی دولت افغانستان، هیچکس بدون بازرسی نمی توانست راهی به درون این حلقه حفاظتی داشته باشد. با این حال دو تروریستی که برهان الدین ربانی را به شهادت رسانده اند علی رغم آن که موادمنفجره را در میان دستار و روی سر خود جاسازی و با خود حمل می کرده اند، بدون بازرسی وارد حلقه حفاظتی شده اند. و یا بعد از بازرسی بی آن که مانع ورود آنها شوند به درون حلقه راه یافته اند! ممکن است گفته شود از آنجا که تروریست های مورد اشاره به عنوان نمایندگان رسمی مذاکره کننده از سوی طالبان آمده بودند، نیازی به بازرسی بدنی آنها احساس نشده است که این احتمال با ارائه شواهدی در ادامه همین نوشته، نفی خواهد شد.
۲- شهید برهان الدین ربانی یکی از شخصیت های برجسته و شناخته شده ای بود که به اجلاس بیداری اسلامی در تهران دعوت شده و در این اجلاس مخصوصا به دلیل جایگاه و سابقه اسلامی و مبارزاتی خود حضور چشمگیر و موثری داشت. ایشان تصمیم داشت و اعلام نیز کرده بود که تا چند روز بعد از پایان اجلاس به حضور خود در ایران ادامه خواهد داد ولی روز دوم همایش آقای «حامد کرزای» رئیس جمهور افغانستان که برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک رفته بود، در یک تماس تلفنی به ایشان خبر می دهد که دو تن از اعضای طالبان به نمایندگی از این گروه قصد مذاکره فوری با ایشان را دارند و از شهید ربانی می خواهد که برای انجام این گفت وگو به کابل مراجعه کند. اصرار شهید برهان الدین ربانی برای تعویق چند روزه این قرار بی نتیجه می ماند و ایشان با عجله و از طریق دوبی به کابل باز می گردد. قرار ملاقات ساعت ۳۰/۵ بعدازظهر به وقت کابل بود و شهید ربانی که ساعت ۳۰/۴وارد کابل شده بود بی آن که فرصت انجام مقدمات لازم و متعارف را پیدا کند در ساعت مقرر دو فرستاده طالبان -یعنی تروریست ها- را به حضور می پذیرد و فاجعه در همان اولین دقایق دیدار به وقوع می پیوندد. دراین باره گفتنی است که؛
الف: شهید برهان الدین ربانی از یکسال قبل به عنوان رئیس «شورای عالی صلح» افغانستان انتخاب شده و در این فاصله مذاکرات فراوانی با گروههای مختلف افغان داشته است و مطابق روال تعریف شده و شناخته شده اینگونه قرار ملاقات ها، نظیر ملاقات مورد اشاره از مدتها قبل برنامه ریزی می شود و از سوی دیگر طی چند روز اخیر اتفاق درخور توجه و تعیین کننده ای در میان نبوده است که ترور رئیس شورای عالی صلح از سوی طالبان، ضرورت فوری و فوتی داشته باشد. بنابراین به وضوح می توان نتیجه گرفت که ترور شهید ربانی، طی چند روز اخیر طراحی شده و به اجرا درآمده است، چرا که تروریست ها می توانستند با بهره گیری از عنوان نمایندگی طالبان- گروه ترورکننده که مسئولیت آن را نیز پذیرفته است- زمان مناسب دیگری را برای ترور ایشان در نظر بگیرند و یا این که اقدام تروریستی خود را طی چند ماه گذشته و در فرصت ملاقات های فراوان دیگری که داشته اند عملیاتی کنند؟ این نکته نشان می دهد که کانون ترور، از قبل تصمیم به ترور شهید ربانی نداشته و یا انجام آن را یک ضرورت فوری تلقی نمی کرده است. و این تصمیم در چند روز اخیر اتخاذ شده است. و اما، طی چند روز اخیر، چه رخداد غیرمنتظره ای اتفاق افتاده که باعث شده کانون مشترک ترور- آمریکا، آل سعود و پیاده نظام آنها یعنی طالبان- ترور شهید ربانی را در دستور کار فوری و فوتی خود قرار دهد؟ تنها رخداد مهم و سرنوشت ساز این روزها برپایی اجلاس بیداری اسلامی در تهران و موفقیت بی نظیر و فراتر از حد انتظار آن در همراهی ملت های مسلمان برای مقابله با سلطه آمریکا و حذف دیکتاتورهای دست نشانده در جهان اسلام بوده است.
ب: اصرار حامد کرزای برای مراجعه شهید ربانی به کابل و انجام ملاقات با نمایندگان طالبان نمی تواند به مفهوم اطلاع وی از ماجرا باشد. چرا که شهید ربانی از مخالفان سرسخت طالبان بود و طالبان از دشمنان سرسخت کرزای نیز هست اگرچه مخالفت شهید ربانی و کرزای با طالبان از دو موضع جداگانه بوده است. از سوی دیگر، حامد کرزای به یقین می دانسته که اصرار تلفنی و آشکار وی به برهان الدین ربانی برای بازگشت به کابل و ملاقات با فرستادگان طالبان از نگاه هیچکس پنهان نمی ماند بنابراین چنانچه از طرح ترور باخبر بود، نباید با اصرار و آشکارا از برهان الدین ربانی می خواست که به کابل بازگشته و با نمایندگان طالبان ملاقات کند.
۳- بعداز بازگشت شهید ربانی به کابل و استقرار در محل سکونت خود، دو فرستاده طالبان که در پوشش ملاقات با وی و گفت وگو درباره صلح آمده بودند، وارد محوطه منزل شهید می شوند. در این هنگام، اگرچه شهید ربانی و برخی از اطرافیان و محافظان وی با توجه به مقررات حلقه استحفاظی، اطمینان داشتند که آنها قبل از ورود به این حلقه از سوی نظامیان آمریکایی تحت بازرسی قرار گرفته اند ولی برای اطمینان بیشتر خواستار بازرسی بدنی فرستادگان می شوند. اما، دو تن از اعضای طالبان که عضو شورای عالی صلح به ریاست برهان الدین ربانی بودند، خطاب به شهید ربانی و محافظان وی اظهار می دارند که این دو تن بدون بازرسی نمی توانند از حلقه حفاظتی نیروهای آمریکایی عبور کرده باشند و از سوی دیگر، آنها به نمایندگی از سوی طالبان آمده اند و بازرسی بدنی آنان می تواند اهانت به آنها تلقی شده و موجب ناخرسندی گروه طالبان شود! در پی این توضیح، شهید ربانی و محافظان وی از بازرسی صرفنظر می کنند. همین جا، باید به احتمالی که در صدر این نوشته آمده و نفی شده بود اشاره کرد و آن اینکه، برخلاف احتمال یاد شده، نمایندگان طالبان نمی توانسته اند با این عنوان که نمایندگان رسمی مذاکره کننده هستند بدون بازرسی آمریکایی ها وارد حلقه حفاظتی شده باشند، چرا که، اولا؛ در گفت وگوی اولیه با محافظان شهید ربانی بر انجام بازرسی آنها از سوی آمریکایی ها- البته به دروغ- تاکید شده و ثانیا؛ تصمیم محافظان به بازرسی آنان نشان می دهد که اینگونه بازرسی ها عادی و جاری بوده است و ثالثاً؛ دو تروریست یاد شده از شخصیت های شناخته شده نبوده اند که آمریکایی ها در ضرورت بازرسی بدنی آنها تردید کرده باشند. و اما، در پی انصراف از بازرسی بدنی نمایندگان طالبان، یکی از آنها برای روبوسی و مصافحه به برهان الدین ربانی نزدیک می شود و در همان حال، دو عضو طالبان در شورای عالی صلح که مانع از بازرسی شده بودند، به گونه ای محسوس، خود را از نقطه ملاقات و اطراف شهید ربانی دور می کنند و قابل توجه آن که بعد از چند قدم، با حالت نیم خیز به دور شدن خود ادامه می دهند!… و شهید ربانی، حامی صدیق مردم مظلوم افغانستان و یار دیرینه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، بی سر به دیدار یار می شتابد.
تروریست ها چگونه از حلقه حفاظتی نظامیان آمریکایی عبور کرده اند؟ چرا بازرسی نشده اند؟
۴- طالبان را می توان به سه طیف تقسیم کرد.
اول؛ گروه معروف حاکم بر افغانستان طی سال های ۷۵ تا ۸۰ که تحت رهبری
– ظاهری و اسمی- بن لادن و ملا عمر قرار داشته و اکنون بعد از کشته شدن بن لادن، رهبری این گروه برعهده «ایمن الظواهری» است. او اهل قاهره است و به اعتراف حسنی مبارک در مصاحبه با نیویورک تایمز، از سوی سازمان سیا در قاهره عضوگیری شده بود. بن لادن نیز عضویت خود در سازمان «سیا» را نفی نمی کرد بلکه مدعی بود که بعدها از سازمان اطلاعاتی آمریکا جدا شده است! این گروه به اعتراف آمریکایی ها و اظهارات بی نظیر بوتو، ساخته مشترک «مدیریت آمریکا، حمایت مالی آل سعود و تدارک محلی سازمان اطلاعات پاکستان» است. ترور شهید ربانی از سوی این طیف صورت گرفته است. رهبران اصلی این طیف عمدتا غیرافغانی و از اتباع عربستان و مصر هستند.
دوم؛ طیف میانه با رهبری ضمنی «حکمت یار».این طیف معتقد به مذاکره برای سهیم بودن در حاکمیت افغانستان است و ربانی و کرزای در مذاکرات چندماهه اخیر با این طیف، پذیرفته بودند که حاکمیت ۱۶ استان جنوبی افغانستان به طالبان- تمامی گروه ها- سپرده شود.
سوم؛ طیفی که از آن با عنوان «طالبان محلی» یاد می شود و از نظر جمعیت در اکثریت هستند ولی در مذاکرات و معادلات، کمتر به بازی گرفته می شوند.
بدیهی است که فقط طیف اول یعنی طالبان وابسته به آمریکا و سعودی می توانسته اند برای ترور برهان الدین ربانی انگیزه داشته باشند، چرا که این طیف بارها نشان داده اند بدون اشاره آمریکا دست به هیچ اقدامی نمی زنند. رهبران این طیف روابط اعلام شده ای با ژنرال پترائوس- سرفرماندهی سابق آمریکا در منطقه- داشته اند.
۵- و بالاخره، اجلاس بیداری اسلامی در تهران که با حضور بیش از هفتصد نفر از نخبگان و اندیشمندان موثر در جهان اسلام تشکیل شده بود از چند ویژگی و شاخصه مورد اتفاق در میان تمامی شرکت کنندگان برخوردار بود که؛ مقابله جدی با سلطه آمریکا و متحدانش، ساقط کردن دیکتاتورهای دست نشانده و برپایی نظام های حکومتی برخاسته از اسلام در کشورهای اسلامی، هوشیاری نسبت به جریانات سیاسی وابسته به قدرت های استکباری و پیشگیری از ترفند آنها برای انحراف در خیزش های اسلامی منطقه و…
اجلاس بیداری اسلامی در تهران از نخستین روزهایی که خبر برپایی آن منتشر شد و مخصوصا بعد از برپایی اجلاس و آثار و دستاوردهای خیره کننده
– و به اعتراف دوست و دشمن- بی نظیر و غیرمنتظره آن، به ویژه بیانات حکیمانه و گره گشای حضرت آقا، با خشم و نگرانی شدید آمریکا و متحدان غربی و منطقه ای آمریکا روبرو شد. چرا که این اجلاس و به ویژه رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب که استقبال همگانی شرکت کنندگان را در پی داشت، جایی برای تحریف انقلاب های اسلامی اخیر باقی نمی گذاشت و…
با توجه به آنچه به اجمال گذشت، آیا می توان در این واقعیت کمترین تردیدی داشت که شهید برهان الدین ربانی، قربانی خشم و کینه آمریکا و متحدانش از نقشه راهی بوده است که اجلاس بیداری اسلامی پیش روی ملت های مسلمان گشوده است؟

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=14335

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]