به گزارش پنجره، بعد از اعلام توافق هستهای بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که اقتصاد ملی کشورمان از رکود خارج خواهد شد و رونق به صحنه کسبوکار باز خواهد گشت، اما برخی نیز محتاط تر نسبت به این موضوع مینگرند و معتقد هستند که زمان میبرد تا اقتصاد ایران از روند کنونی خارج شود و سروسامانی بگیرد.به گزارش پنجره بر اساس اعلام برخی از منابع، آغاز روند برداشتن تحریمها از ابتدای سال ۲۰۱۶ میلادی یعنی در اوایل دیماه صورت خواهد گرفت. یکی از پیامدهای برداشته شدن تحریم ها برای اقتصاد کشور بازگشت دارایی های بلوکه شده است. اما این که این منابع در چه بخشهایی و برای چه اموری به کار گرفته می شوند اهمیت بسیار بالایی یافته است. به همین بهانه با اسدالله عسگر اولادی رئیس اتاق ایران و روسیه که تجربه بسیار بالایی در بحث تجارت بین الملل دارد گفتگویی داشتیم که در ادامه آن را می خوانید.
مهمترین تهدیدها و فرصت های تزریق دارایی های بلوکه شده به اقتصاد کشور چیست؟
بر اساس توافق، تحریم ها از فروردین ماه سال ۹۵ به صورت کامل برداشته می شود. اگر بهانه گیری وجود نداشته باشد پس از سال نو میلادی طرفین باید برای لغو تحریم ها آماده شوند. اقتصاد کشور از سه تحریم بزرگ آسیب دید. تحریم نفت به عنوان مهترین و اصلی ترین تحریم کشورهای غربی علیه ایران بود. تحریم دوم تحریم بانکها و تحریم سوم دارایی های بخش خصوصی و دولتی بود. مبالغ زیادی از این دارایی ها متعلق به دولت نیست. بخشی از این داراییها متعلق به نهادها، بانکهای خصوصی و یا مردم است. توصیه میشود که هیچ مقداری از این داراییها صرف واردات نشود. این داراییها باید در بخش زیربنایی اقتصاد کشور به کار گرفته شود. بهترین مصارف این دارایی ها می تواند در سد سازی، راه سازی، تامین تجهیزات صنعت، ورود تکنولوژیهای جدید به کشور، احیا و مرمت حمل ونقل هوایی کشور و ایرلاینها باشد. این بخشهای زیربنایی نوعی سرمایهگذاری برای نسل آینده است. منظور از ممنوعیت واردات ممنوعیت تمامی محصولات نیست. در بخش هایی هم باید مواد اولیه برخی محصولات تولید داخل کشور را وارد کنیم. اما به طور کل این دارایی ها باید در بخش هایی به کار گرفته شوند که نوعی سرمایه گذاری برای نسل آینده کشور باشد. در غیر اینصورت یک فرصت ویژه به یک تهدید تبدیل می شود.
برای جلوگیری از موضوع دلارزدگی چه باید کرد؟
سهم بانک مرکزی از این دارایی ها به مقداری نیست که تجربه دلارزدگی دولت دهم تکرار شود. همانطور که گفته شد، بخش اعظمی از این دارایی ها متعلق به نهادها، بخش خصوصی و بانکهای خصوصی است. شاید مهمترین دستاورد و یا فرصتی که از بازگشت این دارایی به اقتصاد کشور به وجود آید تک نرخی شدن ارز است. امکان پایین آمدن قیمت ارز به معنای واقعی وجود ندارد. دولت می تواند با برداشته شدن تحریم های بانکها اقدام به تک نرخی شدن دلار بکند. بر اساس آمار تورم نزدیک به ۲۰ درصد شده است اما آنچه که جامعه را تحت تاثیر قرار داده موضوع گرانی است. پیشبینیها حاکی از این است که سال آینده هم قیمتها افزایش داشته و روند گرانی ادامه مییابد. پولی که دولت باید صرف کند اشتغالزایی برای جوانان است. سالانه نزدیک به یک میلیون ۶۰۰ هزار جوان در مرز ورود به اشتغال هستند. علت آن هم جمعیت بالای جوانان است. تمامی این افراد نیاز به شغل دارند که بتوانند نیازهای روزمره خود را برطرف سازند. این پولها هر اندازه که امکان داشته باشد باید وارد بحث اشتغالزایی شود. جامعه ما در حال حاضر بیش از هر چیزی از موضوع اشتغالزایی رنج می برد. بنابراین باید بیشتر این پولها باید در بخش زیربنایی اقتصاد و اشتغالزا به کار گرفته شود.
با این حساب سهم تجارت خارجی از دارایی ها چیست؟
باید سهم تجارت خارجی اندک باشد. نباید کالاهای مصرفی سهمی از این دارایی ها داشته باشند. اگر وارداتی هم صورت می گیرد باید در راستای تامین نیاز بخش زیربنایی اقتصاد کشور، خرید ماشین آلات و تجهیزات و … باشد.
پیش بینی شما از دوران پسا تحریها چیست؟
این دوران بین دو تا سه سال طول می کشد. مراحل به صورت پلکانی و کمی کند پیش می رود که به مسائل سیاسی کشورمان، آمریکا و حتی انتخابات اسرائیل بستگی دارد. نتایج انتخابات کشورها تاثیر به سزایی در این روند دارد. امکان دارد با تغییر احزاب در کشور آمریکا و پیروزی حزب جمهوری خواه در انتخابات این کشور توافق نادیده گرفته شود. ما باید نهایت استفاده را تا پایان ۲۰۱۶ از فرصت پیش آماده کنیم. قبل از اینکه اتفاقات سیاسی ما را غافلگیر کند باید به فکر ساخت و سازهای زیربنایی باشیم.
طرفین مذاکره با توجه به موقعیت های اقتصادی متفاوت چه بهره ای می برند؟
اروپا از نظر اقتصادی اوضاع نا به سامانی دارد. قطعا در بازار ایران به دنبال حضور پر رنگ و فروش محصولات خود است. آمریکا هم به دنبال دو هدف فروش خودرو و سرمایه گذاری در حوزه انرژی است. به طور کل هر گروهی با هدف خاص و برنامه ای مشخص به سمت بازار ایران حرکت میکند که به دنبال نتیجه ای جز سود بردن نیست. در این مسیر امکان دارد بسیاری از بخش های تولیدی ما آسیب ببینند واحدهای کوچک تولیدی به دلیل نداشتن شرایط رقابتی کافی از گردونه خارج شوند و … در این میان بازیگران اصلی اقتصاد کشور و دولت باید به فکر اقتصاد مقاومتی و بهره گیری از آن باشند در غیر این صورت متوجه آسیب های جدی خواهند شد.
چگونه می توانیم توان خود را بالاتر برده و دارایی های خود را مدیریت کنیم؟ باید منابع داخلی را برای سرمایه گذاری در بخش تولید به کار ببریم.بهره های ۲۵ تا ۳۰ درصدی وام بانکی نمی تواند حامی تولید باشد. باید در این موضوع هم تجدید نظر شود. بسیاری از دارایی ها به جای ورود به بخش تولید به عنوان سپرده نزد بانکها گذاشته می شود تا بهره گرفته شود این موضوع هیچ جای دنیا پذیرفته نیست. در کشورهای توسعه یافته بهره بانکی بین دو تا ۳درصد است تا مردم به جای سپرده گذاری در بانکها اوراق مشارکت بانکها را خریداری کرده و از تولید حمایت کنند.
مهمترین نتیجه ورود دلارهای بلوکه شده در اقتصاد ایران چیست؟
دلارهای آزاد شده قدرت مالی کشور را افزایش خواهد داد که مقرر شده تا ۱۳ میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده کشور را در مرحله اولیه آزاد کنند. این میزان دلار معادل ۳۹ هزار میلیارد تومان است که در امکان بانک مرکزی کشور قرار میگیرد. سیستم بانکی کشور با آزادسازی این میزان پول میتواند مطالبات خود را دریافت کند. صندوق ذخیره با یک هدفی شکل گرفته و برای ذخیره ابدی پولها ساخته نشده است. پولهای این صندوق باید طبق برنامهریزی برای توسعه زیربنای کشور از اموال این صندوق هزینه شود. در واقع صندوق نباید پول را راکت باقی بگذارد بلکه باید آن را برای زیربنای کشور یعنی تقویت راه آهن، جادهها و فناوری هزینه کند. باید با آزاد شدن این دلارها به کارخانههای مختلف فاینانس و امتیاز افزایش تولید بدهیم و کارخانههای خود را تقویت کنیم.
چگونه میتوان اقتصاد مقاومتی در دوران پسا تحریم ها را اجرا کرد؟
با کم کردن اتکا به خارجی ها این امر ممکن می شود. بسیاری محصولات در داخل کشور با قیمت بسیار بالایی تولید می شوند این درحالیست که محصول مورد نظر با قیمت سه برابر کمتری به کشور وارد می شود در نتیجه خریدار کالای خارجی را بر کالای داخلی ترجیح می دهد. موضوع قیمت تمام شده محصولات بحث جدی است که باید مورد توجه واقع شود.
در دوران پسا تحریم ها ارتباطات اقتصادی باید محتاطانه باشد؟
در هر دوره و هر زمانی باید جانب احتیاط رعایت شود. در این دوران می توانیم ارتباط خود با شرق(روسیه و هند) حفظ و تقویت کرده و با غرب ارتباط محتاطانه تری داشته باشیم.
به نظر شما اقتصاد کشور ما در توانایی رقابت با کشورهای خارجی را دارد؟ خیر. هزینه های ما بالاست. به خصوص هزینه قیمت تمام شده کالاهای ما از تمامی کشورهای همسایه بالاتر است. همه کالاهای دست چندم چینی به صورت قاچاق است. و خریدار متوجه نمی شود که این کالا بی کیفیت است در حالیکه کالاهایی که به صورت رسمی وارد می شود از نظر کیفیت مطلوب هستند. وقتی یک کالا با قیمت پایین به دست مشتری می رسد کیفیت در درجه دوم قرار می گیرد. برای بالا بردن توان رقابتی محصولات باید چاره ای برای قیمت تمام شده محصولا بیندیشیم.
بهترین روش برای مدیریت دوران پسا تحریم ها چیست؟
سه نوع مدیریت در دولت وجود دارد. مدیریت سیاسی، مدیریت فرهنگی و مدیریت اقتصادی. مدیریت اقتصادی دو مدیریت قبلی را تحت تاثیر قرار می دهد. مدیریت اقتصادی دولت می توانست بیش از آنچه که حاصل شده تلاش کند.
تیم اقتصادی دولت چگونه می تواند در این دوره نقش آفرینی کند؟
باید میزان تولید برای صادرات را بالا ببرد. به دنبال برطرف کردن بزرگترین ضعف یعنی اشتغال باشد. تیم اقتصادی مسائل تولید کشاورزی را حل کند. دیگر زمان کاشت هندوانه گذشته است. باید به دنبال تامین منابع برای رفع نیازها و حفظ منابع طبیعی باشیم.
نقش شرکتهای دانش بنیان در این دوران چیست؟
در تمام دنیا روشهای نوینی برای تولید، صنعت، کشاورزی وحتی تجارت به کار گرفته می شود. کشاورزی ما یک مشکل عمده به نام سنتی دارد. و اصلا سعی نمی شود که این مشکل برطرف شود. بسیاری از فعالان این حوزه درکی از دانش بنیان ندارند. باید تولیدات کشاورزی را از بخش سنتی به بخش علمی تبدیل کنیم. این زمان نقش شرکتهای دانش بنیان پر رنگ می شود. تمام روشهای کشاورزی ما هنوز سنتی است و به سمت مکانیزه شدن نرفته است. دولت می تواند با تقویت شرکتهای دانش بنیان روشهای مکانیزه را هم وارد بخش های مختلف اقتصاد کند. تا زمانی که دولت مدیریت این سه بخش را بر عهده نگیرد و روشهای علمی ونوین را وارد اقتصاد و صنعت کشور نکند جهشی اتفاق نمی افتد.