اکبرپور در خصوص وضعیت این فصل آبی پوشان و به خصوص بازی روز سه شنبه این تیم توضیحاتی ارائه داد که در ادامه می خوانید:
* کم کم دارم از این فصل ناامید میشوم
بازی خیلی بدی را از استقلال مقابل استقلال خوزستان شاهد بودم. این بازی اصلا به دل من نچسبید. تیم اصلا زور گل زدن و بردن نداشت. شاداب بازی نکرد و طراوت نداشت. من خودم فردی بودم که از ابتدای فصل همیشه از این تیم حمایت کردم و البته تا آخرش هم حمایت خواهم کرد. اما راستش را بخواهید این بازی استقلال تا حدودی مرا ناامید کرد.
نمیدانم آیا جباروف و آندرانیک تیموریان میتوانند مشکل استقلال در میانه میدان را حل کنند یا خیر. عمده مشکل استقلال آن وسط است که هیچ کس را ندارند گره بازی را باز کند. حالا دلگرمی به این است که این دو بازیکن باتجربه بیایند و مشکل تیم را در وسط میدان حل کنند.
* بازیکن گره گشا در استقلال نداریم
تا اینجای کار هیچ بازیکن گره گشایی در تیم استقلال ندیدهام. اینجا استقلال است نه تیم محلی. در تیمی مثل استقلال باید لااقل چهار، پنج بازیکن بزرگ داخلی زمین باشند در مواقعی که کار تیم گره می خورد و تاکتیک جواب نمی دهد، با خلاقیت فردی بتوانند کار تیم را در بیاورند.
متاسفانه چنین بازیکنانی که در استقلال نداریم هیچ، خیلی از بازیکنان این تیم هم نمیدانند کجا بازی میکنند. نمیدانند پیراهن چه تیمی را بر تن کردهاند. نمیدانند قبل از آنها این پیراهن بر تن چه بازیکنانی بوده است. قدر و منزلت تیمی که در آن هستند را نمیدانند.
* همه خطوط مشکل دارد
این روزها استقلال در همه خطوطش مشکل دارد. در هر سه خط و حتی در درون دروازه اما بیشترین مشکل این تیم در خط میانیاش است و جایی که هافبک های این تیم حضور دارند. خلاء هافبک طراح و خلاق در استقلال به وضوح به چشم میخورد.
* شاید مربی بدنساز استقلال کار بلد نباشد
یکی از عمده مشکلات آبی پوشان بدنسازی این تیم است. با این که مربی بدنساز خارجی در این تیم کار میکند اما مشکل بدنی تیم در بازی ها مشهود است. از اولین بازی این تیم مشکل بدنی داشت و این مشکل بدنی تا الان هم دیده میشود.
باید قدرت بدنی تیم بالا باشد تا توان اجرای خواستههای تاکتیکی مربی را داشته باشد. وقتی تیمی نمیتواند بدود، چطور میتواند اجرای تاکتیک کند؟ نمیدانم ولی شاید این مربی انگلستانی کار بلد نباشد. به هر حال استقلال دچار مشکل بدنی است و باید ریشه یابی شود که این مشکل بدنی از کجا نشات گرفته است.
* باید جواب کری پرسپولیسی ها را هم بدهیم
در این گیر و دار ما باید پاسخ مردم را هم بدهیم. باور کنید الان بیشتر از زمانی که بازیکن استقلال بودم به مردم در کوچه و خیابان پاسخگو هستم. آن زمان لااقل خودمان بازی میکردیم و در زمین زورمان میرسید کار خودمان را پیش ببریم. اما الان چه؟ ما هم مثل مردم حرص می خوریم تازه باید پاسخ آنها را هم بدهیم. پاسخ دادن به استقلالیها یک طرف، باید پاسخ پرسپولیسیها را هم بدهیم! کریهایی که میخوانند و…
مثلا چند شب پیش در یک مراسم بودم که هم علی آقای پروین بودند و هم آقای رویانیان. مجری برنامه در جمع به من گفت آقای اکبرپور استقلال میبازد شما ناراحت میشوید؟ آقای رویانیان بلند گفت: ما خوشحال میشویم! خیلی به من برخورد و خواستم پاسخ آقای رویانیان را بدهم اما رعایت ادب و بزرگتر کوچکتری را کردم و نتوانستم جواب ایشان را بدهم.
* اگر پرسپولیس دو بار قهرمان آسیا می شد چه بلایی سر ما میآوردند؟
پرسپولیسیها جوری برای ما کری میخوانند که انگار آنها دو بار قهرمان آسیا شدند و ما هیچی نشدیم. انگار قهرمانیهای آنها بیشتر از ما است و دربیهای بیشتری را آنها بردهاند. واقعا این سئوال برای من پیش آمده که اگر آنها دو سال قهرمان آسیا شده بودند چه بلایی سر ما میآوردند؟!
* انگار آنها استقلال هستند و ما پرسپولیس
حالا خوب است ۹ سال است استقلال همیشه بالاتر از پرسپولیس بوده و حال و روز تیم آنها خوب نبوده. یک سال وضعیت برعکس شده اینطوری برای ما کری میخوانند.
اگر به آمارها نگاه کنیم میبینیم استقلال هم در دربیها بیشتر برنده شده است، هم قهرمانی بیشتر از پرسپولیس آورده است و در آمارهای لیگ برتر هم در همه آیتم ها نسبت به آنها برتری دارد. (با خنده می گوید) دوستان پرسپولسی طوری برای ما کری میخوانند که انگار تیم آنها استقلال است و تیم ما پرسپولیس.
غزال تیزپای دهه هفتاد تاج، داش علیرضا خیلی گلی، یه دونه ای خوشا به غیرتت،اینقدر با تعصب صبحت میکنی که هر کی ندونه الانم داری برای تاج بازی میکنی
آقای اکبرپور جواب شما رو بعنوان یک هوادار پرسپولیسی میدهم نه بعنوان بازیکن فوتبال…بعنوان کسی که روانشناسی ورزشی را خیلی خوب میفهمد و میداند چه میگوید:
وقتی از من سوال می شود طرفدار پرسپولیس هستی یا استقلال خیلی ساده جواب میدهم پرسپولیس و وقتی کسی مثل شما آمار پیروزیها و جام هایش را به رخم میکشد اینگونه پاسخ میدهم:
آقای اکبرپور برای هوادار بودن نه بازیکن بودن فقط منظورم هواداریست یک انسان ترسو متوسل به قدرت می شود این گونه بگویم ما هم میتوانستیم از ترس تمسخر هوادار قویتر باشیم…اما نشدیم چون اینگونه پرورش نیافتیم…در کودکی نیز وقتی از ما پرسیدند کدام حیوان را بیشتر دوست داری دست به دامن شیر نشدیم که بگوییم دوستش داریم چون سلطان جنگل است ما اسب را انتخاب می کردیم که نجابت داشت…محبت میفهمید و برای دوستدارش جان میداد…ما با ترس انتخاب نمیکنیم ما پی لذت ها بودیم و خواهیم بود…شما به جام هایتان بنازید و خدا نکند روزی آمار به ضرر شما باشد …تمام این آماری که دادی فقط ۳ سال ممکن است دوام داشته باشد اما لذت ما از احساسمان همیشگیست اما تو راست گفتی وای به روزی که شیر دندانش کشیده شود