در یادداشت غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی به مناسبت گرامیداشت روز دختر که در اینستاگرام وی منتشر شده، آمده است:
از نگاه آماری حدود پنجاه درصد جمعیت ایران را بانوان تشکیل میدهند(حدود چهل میلیون نفر) و شصت درصد ورودی به تحصیلاتتکمیلی از بانوان هستند و ۵۱ درصد فارغالتحصیلان مقطع دکترا بانوان و ۴۹ درصد آقایان هستند اما سهم بانوان از کرسی استادی دانشگاه(هیات علمی) ۱۶.۲ درصد و سهم آقایان ۸۳.۸ درصد است!
سهم زنان در اقتصاد ایران ۱.۵ درصد کاهش می یابد و به نرخ ۱۲ درصد میرسد(میانگین سایر کشورها ۵۰ درصد است ) این در شرایطی است که در حوزه صنعت بانوان با نرخ ۲۴ درصد و در کشاورزی با نرخ ۲۵ درصد سعی در حضوری فعال و با انگیزه در حوزه تولید را دارند.
جالب اینکه نسبت جمعیت مردان فعال دارای تحصیلات عالیه به کل جمعیت مردان فعال، ۱۶.۱ درصد و نسبت جمعیت زنان فعال دارای تحصیلات عالیه به کل جمعیت زنان فعال، ۸۴.۲درصد است.
با توجه به نسبت جمعیتی و نرخ تحصیلات عالیه و اثر گذاری اقتصادی چرا بانوان در کرسیهای تصمیمگیری سهمی برای کشور ندارند؟ )و اگر هم داشتهاند عمدتا نمایشی بوده است!)
آیا واقعا در جمعیت چهل میلیونی که قاطبه آنان دارای تحصیلات عالیه هستند نمیشود چند وزیر زن را پیدا کرد؟! من تا بحال نشنیده ام در حوزه مدیران خانم فسادی رخ داده باشد!
اتفاقا احساس مسئولیت منحصر بفردی دارند و اگر یکی دو جا نتوانستند خوب عمل کنند در بوق و کرنا کرده اند انگار که همه آقایان مدیر موفق بوده اند!؟
به نظرم لازم است رئیس جمهور محترم از کابینه شروع کند و حداقل سی درصد کابینه را به بانوان اختصاص دهد و استانداران و فرمانداران هم میدان را برای بانوان باز کنند و همین روزهای دختر و بانوان و غیره فقط صرفا برای تبریک گفتن نیست و چه بسا بهترین فرصت است که بگوییم ما برای آنان چه کرده ایم؟
ما که دیگران را متهم میکنیم که به زن نگاه ابزاری دارند که دارند! واقعا خودمان به بانوان چگونه نگاه میکنیم؟! اگر قبول داریم که آنها هم حقوقی دارند و فقط برای کار در خانه پا به عرصه حیات نگذاشتهاند پس بسم الله!!/