هر سال به بهانه شهادت آیتالله سیدحسن مدرس آثار مکتوب نه چندان وسیع و خاطرات شفاهی مضبوط در تاریخ درباره فعالیتها و شخصیت این شهید نوشته میشود.
افق نیوز/ ۱۰ آذر هر سال که به نام روز مجلس نامگذاری شده است با نام شهید آیتالله سیدحسن مدرس گره خورده و هرچند که هر سال به این بهانه از همان آثار مکتوب نه چندان وسیع و خاطرات شفاهی مضبوط در تاریخ درباره فعالیتها و شخصیت این شهید نوشته میشود اما این مکرر گوییها هیچگاه تکراری به نظر نمیرسد و هر ساله در این ایام، نیاز دوباره به بازگویی منش و عملکرد مدرّس حس میشود.
توصیفات ماندگار رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران از سیدحسن مدرس در سخنرانیهایشان بهویژه در مقاطعی که برای انتخاب افراد شایسته جهت حضور در مجلس شورای اسلامی ایراد سخن میکرد، موید این مطلب است که سیره مدرس که در نهایت غربت و مظلومیت از سوی رژیم رضا پهلوی به شهادت رسید نباید فراموش شود و ضروریست که همواره ویژگی الگو پذیر او در برابر چشم هر داوطلب کاندیداتوری مجلس باشد.
شجاعت و شهامت بینظیر مدرس در رد اولتیماتوم روسیه تزاری که جهت اخراج کارشناس مالی استخدامشده به ایران داده شده بود، از اولین ظهور و بروزهای بُعد سیاسی شخصیت شهید مدرس است؛ این شهامت به تعبیر امام راحل منجر به آن شد که مجلس واهمه را از همسایه قدرتمند شمالی از خود دور کرده و اولتیماتوم آنها را رد کند.
جمله به یادماندنی مدرس در آن روز در پشت تریبون مجلس این بود که «اکنون که قرار است از بین برویم چرا با دست خود سند نابودی خود را امضا کنیم؟»
پیشگامی سیدحسن مدرس در دفاع از وطن در برابر هجوم قوای متفق به خاک کشورمان در زمان جنگ جهانی اول مرحلهای دیگر از ادای دِیْن وی به دین و میهن بود؛ او با مهاجرت به قم و مشارکت در تشکیل کمیته دفاع ملی یکی از پرچمداران ایستادگی در برابر تجاوز به کشورمان در آن دوران شد.
اتمام جنگ جهانی اول و آشفتگی اوضاع داخل و خارج مرزهای ایران انگلستان را به طمع واداشت که با توسل به عُمّال داخلی خود قرارداد ۱۹۱۹ را با هدف دستاندازی بیشتر بر منابع کشور با ایران مطرح و به امضا برساند.
در اینجا باز مدرس بود که با خستگیناپذیری بیحد و اندازه خود به مخالفت برخواست و در نطقهای خود در مجلس پرده از توطئهای که در پوشش عبارات و الفاظ به ظاهر محترمانه از سوی انگلیس به ایران تحمیل شده بود برداشت.
از جمله آنکه مدرس اعلام کرد که پرایرادترین بخش قرارداد، دقیقاً در همان بند اول آن ذکر شده است؛ بند یک این قرارداد تصریح میداشت: «دولت انگلستان با قاطعیت هرچه تمامتر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقلال و تمامیت ایران کرده است تکرار میکند».
لوید جرج ، نخست وزیر انگیس در زمان قرارداد ۱۹۱۹
مدرس در این باره در نطق خود که در مذاکرات مجلس ثبت و ضبط شده است میگوید:
«این حرف مثل آن است که یکی بیاید و به من بگوید سید! من سید بودن تو را به رسمیت میشناسم»
و در ادامه اظهار میدارد که این قرارداد یک دولت خارجی را در پول و قوه نظامی ایران شریک میکند و علت اصلی مخالفت من با این قرارداد همین است.
با پایان جنگ جهانی اول و پس از آن کودتای سوم اسفند رضاخانی، مدرس، ردایی دیگر در مسیر دفاع از حقوق ملت به تن کرد و بدون خوف از پیامدهای مخالفت با تمامیتخواهی رضاخان که در قالب شعار جمهوریخواهی مطرح شده بود، ملت و نخبگان را از فریبخوردن برحذر میداشت.
موفقیت مدرس که با دست خالی و بدون هیچگونه منبع مالی و نظامی صرفاً با اتکا به توکل خود به خدا به روشنگری درباره جمهوریخواهی رضاخان میپرداخت در این مقطع دستکم مانع از آن شد که رضاخان بتواند بر بنای دیکتاتوری خود قامتی فریبکارانه بپوشاند تا درنهایت چندی بعد مجبور شود در قالب سلطنت بر تخت تکیه زند.
کینهای که رضاخان از اینجا از مدرس به دل گرفت او را به سمت یکی از بزرگترین خبطهای تاریخیاش سوق داد و تا آنجا که در انتخابات مجلس هفتم شورای ملی آراء مدرس را صفر اعلام کرد تا مدرس تنها با یک جمله او را رسوا کند: « دست کم آن یک رایی که بنده به خودم دادم چه شد؟».
البته همّ و غمّ مدرس در صیانت از حقوق ملت مانع از آن نبود که از امور مسلمین در رخدادهای خارج از مرزهای ایران بهویژه در بلاد اسلامی غافل باشد؛ تخریب قبور چهار امام معصوم(ع) در قبرستان بقیع که در ۱۳۰۴ شمسی از سوی وهابیون صورت گرفت، وی را مکلف کرد که در نطق خود در مجلس شورای ملی نسبت به خطرات استیلای وهابیون بر سرزمین وحی هشدار داده و وظیفه سیاسی و دینی نخبگان و مسئولان ایرانی را در این باره یادآور کند.
ملک عبدالعزیز بنیانگذار پادشاهی سعودی؛ حاکم عربستان در زمان تخریب بقیع
مدرس در این نطق از خمودگی و سستی دولتمردان ایران و وکلای مجلس در قبال این جسارت به مقدسات اسلام شدیداً انتقاد میکند و میگوید:
ولی معالتاسف در این هفته آنچه در روزنامهجات دیدیم و شنیدیم یک حالت خمودگی که اصلش «کان لم یکن شیئا مذکورا» بود به خود گرفتیم… ما به خمودی گذراندیم، یک فقره که مطرود تمام فرق مسلمین و دشمن تمام مسلمین هستند در روزنامه نوشته بود یک دولت بزرگی با اینها قرارداد بسته است … ولی اینها را دیدید و خواندید و به خمودی گذراندید».
سیدحسن مدرس در ادامه تاکید میدارد:
«ما نباید در مقابل این وقایع و حوادث خاموش و خموده باشیم بلکه باید به اندازه استعداد و قوه خودمان مراقب و مواظب باشیم».