یکی از ویژگیهای بارز و شاخص آیتالله «احمد مجتهدی تهرانی» شاگردپروری و یکی از باقیات صالحات ایشان، شاگردان خوب و مبرزیست که تقدیم حوزههای علمیه و جامعه اسلامی کردهاند؛ نمونه آن حضرت آیتالله «رضا استادی» است که خود از علما و اساتید حوزههای علمیه بوده و صاحب تألیفات بسیار است. با آیتالله استادی که از شاگردان قدیمی مرحوم مجتهدی تهرانی محسوب میشود به گفتوگو نشستیم.
در مورد سابقه آشنایی و تلمذ خود در محضر مرحوم آیتالله مجتهدی توضیح بفرمایید.
تازه با مسجد امینالدوله بازار تهران و آیتالله حاج میرزا کریم حقشناس که امام جماعت آن بود آشنا شده و دوستانی مسجدی و مذهبی پیدا کرده بودم که به فکر خواندن درسهای حوزوی افتادم. آیتالله مجتهدی صبحها در مسجد سیدعزیزالله بازار تهران در حجرهای کتاب جامعالمقدمات و شبها در مسجد کوچکی که نزدیک مسجد امینالدوله بود، تفسیر قرآن و معراجالسعاده و مانند اینها را تعلیم داده و تدریس میکرد. بنده هم توفیق و افتخار حضور در این دو جلسه نصیبم شد و حضور در محضر ایشان ادامه پیدا کرد، بنابراین همواره خود را شاگرد ایشان دانسته و میدانم.
جایگاه مرحوم آیتالله مجتهدی در حوزههای علمیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
از خدمات فراموشنشدنی ایشان تربیت و پرورش شاگردان و طلاب عزیز بود که نوعا در پاکی، دیانت و جدیت در درس نمونه بودند و هر سال گروهی از این عزیزان به حوزه قم اعزام شده و به درس خود ادامه میدادند و اگر بگوییم صدها روحانی مؤثر، چند سال آغاز طلبگی خود را در خدمت ایشان بوده و در خدمات خود وامدارشان هستند سخن گزافی نیست.
سطح علمی مدرسه آیتالله مجتهدی در مقایسه حوزههای مطرح قم چگونه بود؟
حوزه آیتالله مجتهدی مخصوصا در سالهای اخیر در درسهای ابتدایی، سطح و سطوح عالیه از بهترین حوزهها بود و برای کسانیکه نمیتوانستند به حوزه علمیه قم مشرف شوند، بدیلی بسیار خوب بهحساب میآمد و از اساتید ورزیده و خبرهای در آن مدرسه استفاده میشد.
نقش مرحوم آیتالله مجتهدی در مطرح شدن دوباره مکتب تهران در مدارس علمی را چگونه ارزیابی میکنید؟
تا پیش از پیروزی انقلاب مدارس حوزوی تهران بهجز دو سه مدرسه، تقریبا از درس و بحث خالی بود و فقط محل سکونت و رفت و آمد برخی از روحانیون بهحساب میآمد و در مدرسههایی که درس و بحث داشتند غالبا طلاب ابتدایی پذیرش نمیشدند و برنامه منظمی برای آنان وجود نداشت و معمولا هرکس که میخواست طلبه شود به حوزه علمیه قم میرفت و آنقدر که بهخاطر دارم برخی از بازاریهای درس خوانده و نیز برخی از روحانیون و امامان جماعت مساجد فقط شبها و یا صبح زود برای تعدادی از جوانان بازاری و غیره تدریس میکردند. آیتالله مجتهدی از صفر با پشتکار و نشاط شروع کرد و در آغاز شاید مجموع طلبههای ایشان به ۱۰ نفر نمیرسیدند، اما کمکم بهخاطر ویژگیهایشان مورد تأیید و اعتماد علما و مراجع آن دوران قرار گرفتند و حوزهشان بسیار قوی و گسترده شد. از اینرو میتوان گفت حوزه علمیه تهران را که در حال به فراموشی سپرده شدن بود دوباره زنده کردند، بهگونهای که گاهی برخی از علما به طلاب سفارش میکردند که اصرار به رفتن قم نداشته باشید، زیرا این حوزه برای درسهای سطح و سطوح عالیه از قم عقبتر نیست و حتی از برخی جهات برای برخی طلاب سودمندتر است.
بهنظر شما نگاه مراجع تقلید و فضلای حوزه به شاگردان و طلاب مدرسه آیتالله مجتهدی چگونه است؟
بیمبالغه عرض کنم مراجع تقلید دامت برکاتهم و اساتید معظم حوزه قم، طلاب اعزامی از حوزه آیتالله مجتهدی را همواره به چشم احترام و اینکه هم در درس جدی و هم در رعایت زیطلبگی دقت دارند ملاحظه میکردند و برای آنان ارزشی ویژه قائل بوده و هستند.
وظیفه بازماندگان آیتالله مجتهدی برای ادامه یافتن فعالیتهای مدرسه و افول نکردن آن چیست؟
الحمدلله پس از وفات ایشان مدرسه و حوزه ایشان بهکار خود ادامه داده و از اساتید ورزیده استفاده میشود و امیدوارم این چراغ که یادگار آن استاد عزیز است، روشن و پرنور و نورانیکننده باقی بماند.
برخی معتقدند که آیتالله مجتهدی در مواردی از جمله سختکوشی برای درس و بحث به طلاب سختگیری میکردند، نظر شما چیست؟
بهنظر حقیر آنچه بیش از هر چیز در شاگرد پروری و جذب افراد پیرامون ایشان تأثیر داشت ارتباط صمیمی آیتالله مجتهدی با شاگردان بود، آنها را تحویل میگرفت و با نصایح شیرین و محکمی که واقعا درس زندگی و راهنمای رسیدن به قدس و تقوی بود، آنها را جذب خود میکرد.
نظر شما در مورد شیوههای خاص شاگردپروری آیتالله مجتهدی و توجه ویژه ایشان به «ظاهر» طلاب و روحانیون و شکل پوشش آنها چیست؟
ایشان برای رعایت زیطلبگی بسیار جدی بود و اعتقاد داشت که طلبه و روحانی باید از برخی مزایا و نیز برخی رفت و آمدها و همچنین برخی از پوششها و قیافهها چشمپوشی و اجتناب کند و وقار روحانیت و پاکی روش و منش او از وضع ظاهر و قیافه او هم پیدا باشد و این را برخی بهعنوان سختگیری عنوان و گله میکردند که باید گفت سلیقهها مختلف است و هیچکس جز انبیاء و ائمه (علیهمالسلام) معصوم نیستند.
برخی معتقدند جایگاه عرفانی مرحوم آیتالله مجتهدی در سایه مراتب علمی ایشان مانده، نظر شما چیست؟
ایشان روحانی ممتاز و خدوم و در صدد احیای امر اهلبیت (علیهمالسلام) بود و چه عرفانی از این بهتر و سودمندتر است؟
آیا آخرین ملاقات با مرحوم مجتهدی را بهخاطر دارید و نکته از آن در خاطرتان هست؟
در سالهای اخیر، یک روز در سال در مدرسه با حضور خود ایشان منبر میرفتم که گویا یکی دو سال آخر نیز همین توفیق را داشتم و همان گرمی که در آغاز آشنا شدن با ایشان احساس میکردم تجدید میشد و با اینکه شاگرد ایشان بودم، بسیار مرا مورد لطف قرار داده و خوشحال بودم که شاگردش میتواند برای طلاب حدیث بخواند و به اصطلاح درس اخلاق بگوید. این اخلاق را در مورد تمام طلاب خود که به موقعیتی رسیده بودند، داشت و نیز همه در هر مقامی بودند او را استاد و خود را شاگرد دانسته و همواره به او اظهار ارادت میکردند.
فکر میکنید اگر بهجای مدرسه آیتالله مجتهدی، در سالهای نخست طلبگی در یکی از مدارس معتبر قم یا نجف بودید، برای شما بهتر نبود؟
هیچگاه چنین آرزویی نکردهام! خدا را شاکرم که با حضور در محضر آیتالله حقشناس و سپس آیتالله مجتهدی و نیز با مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ هادی مقدس که از منبریهای معروف تهران بود، با دین، دیانت، احکام و اخلاق اسلامی آشنا شده و مسیر زندگیام بهسوی روحانیت و روحانی شدن تغییر کرد که البته بهخاطر اینکه نتوانستم درست انجام وظیفه کنم همیشه شرمنده و استغفارکنندهام .
منبع: پنجره