به گزارش افق آنلاین ، «مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری این روزها شاهد حضور افرادی در بدنه مجموعه است که در مواضعشان علیه نظام جمهوری اسلامی، امام و رهبری حرف میزنند و حمایت از فتنه ۸۸ هم از جمله آن است.
مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران به منظور پاسخگویی به نیازهای پژوهشی کشور در زمینههای فلسفه، حکمت و دانشهای مرتبط تأسیس شده است. این مؤسسه پیش از این در قالب دو پژوهشکدۀ «حکمت و ادیان» و «تاریخ و فلسفۀ علم» فعالیت میکرد که بر اساس مصوبۀ شورای گسترش آموزش عالی، خردادماه ۱۳۸۰ در ساختار جدید فعالیت خود را آغاز کرد.
این اتفاق درحالی امروز رخ داده که «کمک به توسعۀ پژوهش در زمینه های حکمت اسلامی»، «کوشش برای احیای جایگاه ویژۀ ایران در فلسفۀ اسلامی»، «کوشش برای نشر فرهنگ فکر و اندیشۀ فلسفی و منطقی در جامعه و ارتقای سطح دانش و بینش اسلامی» و… از جمله اهداف این مؤسسه است.
در این گزارش به برخی از مواضع این افراد و سخنان آنها در سالهای اخیر اشاره میشود.
«صدر تا ذیل حاکمیت، همین تصوّر را [خودشان را آل علی میدانند که هر که با ایشان درافتاد، ور افتاد] از خودشان دارند.»
«اتفاقاً من هم به این [“رهبر خیلی دلش میخواست این قضیه سلیمانی رو تا عید میکشوند و یه سین هفت سین میشد سلیمانی”] فکر کردم و قطعاً این کار را میکنند.»
«در جمهوری اسلامی همهجا پر از شعائر اسلامی است، جایی نباید خالی بماند … البته مردم هم روی تابلوهای آیات و روایات، پیامهایشان را مبادله کردهاند: خرید و فروش کلیه و کبد و مغز استخوان. صبح قبل از کلاس، اینها را دیدم و روزم ساخته شد. این لجن تمامی ندارد؟»
اینها را ضد انقلاب خارجنشین یا شبکه فارسیزبان آل سعود و انگلیس نگفتهاند. اینها چند نمونه از یادداشتهای مسئولان جدید و اعضای هیئت علمی جدید مؤسسه حکمت و فلسفه ایران (معروف به انجمن حکمت) است: امیرحسین خداپرست (مدیر آموزش و تحصیلات تکمیلی مؤسسه که در دوره ریاست جدید، به این پست منصوب شد) و حسین شیخ رضایی (عضو هیئت علمی که در دوره ریاست جدید به مؤسسه بازگردانده شد). مؤسسهای پژوهشی که ذیل وزارت علوم و با بودجه جمهوری اسلامی به تولید نیرو و محتوا مشغول است.
نمونههای فوق و چند توئیت و بازنشر دیگر از ایشان در حمایت از فتنه ۸۸ را مشاهده میفرمایید:
در دوره جدید، البته یکی از اساتید پیشین و خارجنشین هم در قالب تدریس هفتگی، دعوت به همکاری شد که قبلاً در انتخابات ۸۸، نوشتاری در تمسخر انتخابات ایران نوشته بود و هماینک نیز توئیتهایی بسیار توهینآمیز علیه امام و رهبری منتشر میکند.
وی که به عنوان کارشناس شبکههای فارسیزبان خارج هم گهگاه مصاحبه داشته، به عنوان مدرّس فلسفه و روانشناسی، استاد یکی از کلاسهای آموزشی مؤسسه در سال گذشته بوده است.
البته اساتید و اعضای هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه را گروههای مختلفی شکل میدهند که بسیاری از ایشان، با چنین مواضعی بیگانه و اکثراً متدین و همراه با اهداف نظام اسلامی هستند.
فارس/ اما عجیب آنجا است که وزارت علوم در سال ۹۷ و به بهانه ترمیم شرایط مدیریتی مؤسسه، یک گروه اقلیت از اعضای هیئت علمی مؤسسه که زاویه جدّی با نظام و امام و رهبری دارند را به جایگاه مدیریت و تصمیمگیری در این مؤسسه مهم رسانید؛ جایگاهی که حتّی در دوران دوم خرداد هم از دسترس این گروه، دور مانده بود اما به مدد تدبیرها و رایزنیهای پشت صحنه و جلو انداختن استادی از دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان نامزد ریاست جدید مؤسسه با سوابق جانبازی و البته همراهی فکری و سیاسی، توانست چنین رخداد مهمی را رقم بزند.
متأسفانه طی دوره جدید ریاست مؤسسه، اتفاقات مهمّی را در حذف برخی اساتید و گروههای پژوهشی شاهد بودیم که در جهت اهداف نظام فعالیت میکردند؛ از جمله حذف گروه «فلسفه علوم انسانی اسلامی» به بهانه اینکه گروه «مطالعات علم» در مؤسسه به مأموریت محتوایی آن گروه هم خواهد پرداخت و البته گروه مطالعات علم با تغییر ترکیب توسط ریاست جدید، اساساً اعتقادی به علوم انسانی اسلامی با رویکرد اسناد بالادستی ندارد.
کافیست به بخشهایی از یادداشت عضو جدید هیئت علمی این گروه (که در دوران ریاست جدید مؤسسه، بازگردانده شده و عملاً مدیریت گروه را هم پیش میبرد) نگاهی بیندازیم که پروژه اسلامیسازی علوم انسانی را در بسیاری موارد متّکی بر «دوگانهسازی ما / آنها» از ما و غرب میداند؛ تفکیکی که به اعتقاد وی، بیمعناست:
و البته نه مدیر جدید و بازنشسته این گروه و نه این عضو تازه بازگشته و دیگر اعضاء، سابقهای در حوزه فلسفه علوم انسانی ندارند بلکه بیشتر بر علوم زیستی و تکنولوژیک و شناختی تمرکز داشتهاند. حال با این عدم سابقه و این نگرش زاویهدار با رویکرد نظام اسلامی، چطور میتوان گروه «فلسفه علوم انسانی اسلامی» را با ادّعای جایگزینی توسط همین گروه مطالعات علم، از بین برد؟
متأسفانه حذفیات مذکور در این حدّ متوقّف نمانده و دامان برخی گروههای دیگر (علم در تمدّن اسلامی، حکمت هنر دینی) و برخی اساتید انقلابی با رزومههای بینالمللی قابل توجّه را نیز گرفت.
در کنار این تسویهحسابهای ایدئولوژیک اما ریاست جدید مشغول جذب اعضای جدید هیئت علمی با همین رویکرد محتوایی و سیاسی که نمونههایی از آن در نوشتار حاضر نشان داده شد نیز بوده است و قطعاً در آیندهای نه چندان دور، این مؤسسه دوباره کانون رشد و معرّفی اساتید جدید شبه روشنفکر و مهاجر به دانشگاههای آمریکا و کانادا خواهد شد.
معلوم نیست وزارت علوم با چه توجیهی اقدام به جایگزینی این گروه خطرناک در چنین مؤسسه مهمی کرده و چرا نهادهای نظارتی تاکنون سکوت کردهاند؟