به گزارش افق آنلاین ،حسین فرکی، حسن روشن، نصرالله عبداللهی، محمد دادکان، اکبر میثاقیان، جواد زرینچه، حسن شیرمحمدی، ناصر محمدخانی، غلامرضا فتحآبادی، فرشاد پیوس، بهتاش فریبا، مرتضی یکه، بیژن طاهری، امیر قلعهنویی، رحیم یوسفی، جواد نکونام، سبوشهبازیان، سپر حیدری، و بسیاری دیگر از ستارههای فوتبال ایران محصول تلاش و مربیگری کسی هستند که از امروز سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ دیگر او را در کنارمان نداریم.
فوتبال ایران امروز درواقع با مرگ پرویز ابوطالب یکی از بزرگان تاریخ خود را از دست داد. قصد نداریم با دادن القاب و تعریفات و تمجیدات متداول نام او را بزرگتر جلوه دهیم، چراکه ابوطالب به خودی خودش بزرگ هست و بزرگ میماند. ابوطالب از نسلی عاشقانی بود که برای بزرگی احتیاجی به تعریف و مدح، لقب نداشت و نخواهد داشت.
پرویز ابوطالب فرزند حجت السلام ابوطالب برادر امیر ابوطالب (که وی نیز از بزرگان فوتبال ایران به شمار میآمد) در سال ۱۹۲۱ درمحدوده منطقه راه آهن یکی از محلههای تهران به دنیا آمد تا یکی از ۱۱ فرزند خانواده پرجمعیت ابوطالبها باشد.
در همان جوانی و برخلاف روند متداول آن روزها درحالیکه ۲۳ سال بیشتر نداشت کار مربیگری را آغاز کرد و هدایت تیم ژاندارمری را در دسته دو تهران و سپس دیهیم را به عهده گرفت که زمانی در این تیم بهعنوان مهاجم حضور داشت. نکته جالب اینجا است که همزمان با هدایت دیهیم در تیم تاج هم بازی میکرد.
پرویز ابوطالب یکی از سه مربی مستعدی بود که به همراه حشمت مهاجرانی و محمد رنجبر از سوی فدراسیون فوتبال برای حضور در کلاسهای مربیگری دتمار کرامر مدرس مطرح مربیگری فوتبال جهان به ژاپن رفت و با نمراتی بالا فارغ التحصیل شد و از همین رو در کلاسهای مربیگری دتمار کرامر که سالهای بعد در ایران برگزار شد بهعنوان دستیار این مربی مؤلف دنیا خود را معرفی کرد.
یکی از خاطرههای به یاد ماندنی در خصوص ابوطالب برمی گردد به حضور مروارید سیاه فوتبال دنیا یعنی “پله” به همراه تیم فوتبال سانتوز در ایران.
او شیفته پله بود تا آنجا که نام باشگاه “دیهیم” و”استادیوم دیهیم” در شرق تهران در زمان او به “پله” تغییر یافت. وی همچنین پله را بر بالین پسر تازه به دنیا آمدهاش در بیمارستان آسیا برد و نام فرزند نورسیدهاش را نیز “پله” گذاشت. “پله ابوطالب” بعدها به میدان میرفت. مهندس مکانیک میشد. دو پله در یک عصر. یکی در برزیل. یکی در ایران.
ابوطالب در دهه پنجاه جایگزین رایکوف در تیم ملی جوانان ایران شد ابوطالب در دهه پنجاه جایگزین رایکوف در تیم ملی جوانان ایران شد و درواقع او یکی از مخالفان سرسخت رایکوف به شمار میرفت و اوج اختلاف آنها در هدایت تیم ملی جوانان بود که البته هر دوبهیک مقام سومی در آسیا دست یافتند.
او از همان زمان بهعنوان یکی از مربیان اصلی تیمهای پایه فوتبال تهران و تیمهای ملی ایران نامش مطرح شد. او اعتقاد شدیدی به سرمایهگذاری در فوتبال پایه داشت و همواره بهدرستی معتقد بود راه موفقیت در رده بزرگسالان از پرداختن به ردههای پایه می گذر د و هر موفقیتی به غیر از این راه تنها تصادفی و مقطعی خواهد بود. وی در سالهای (۱۳۴۹ – ۱۳۵۱) سرمربی تیم ملی جوانان و همچنین در سالهای (۱۳۷۱ – ۱۳۷۲) بهعنوان سرمربی تیم ملی نوجوانان بازیکنان بیشماری را به فوتبال ایران معرفی کرده است.
شاید تنها نام بازیکنان اشارهشده در ابتدای این مطلب از سه نسل فوتبال این مرزوبوم کافی باشد برای اینکه بدانیم این معلم فوتبال چه دینی بر گردن فوتبال ایران دارد و چه حیف که ما او را زود فراموش کردیم و درواقع متاسفم که باید بگوییم که این ما هستیم که به آلزایمر دچار شدهایم نه پرویز ابوطالب.
شاید بهترین جملهها در وصف چنین افرادی را بتوانیم از زبان شاگردانش بشنویم همانجایی که جواد نکونام پر سابقه بازیکن تاریخ تیم ملی و یکی از شاگردانش چندی پیش در باره ابتدای پست احساسیاش در خصوص او نوشت.
«تقدیم به کسى که به خیلیها خوبى کرد ولى بدى دید
تقدیم به پرویز خان ابوطالب که فوتبال ایران بهش مدیونه..»
روحش شاد و یادش گرامی باد
ورزش۳