به گزارش افق نیوز ، به لطف شماری از دانشگاهیان سوئدی، کلمه Slut (در فارسی به معنای شلخته یا روسپی ترجمه میشود) که در انتهای دستنوشته رمان خوشههای خشم جان استاینبک (اشتاینبک) نوشته شده، احتمالا توضیح درستی پیدا شده است.
خوشههای خشم (Grapes of Wrath) را استاین بک، نویسنده برنده نوبل و پولیتزر، در کمتر از ۱۰۰ روز، بین ماه مه و اکتبر ۱۹۳۸، نوشت. ناشر مستقل «SP Books» چندی پیش برای اولینبار، اولین نسخه از دستنوشته این رمان را منتشر کرد که شامل دستخط ریز استاینبک و بخشهایی است که از اثر نهایی حذف شدند، به اضافه کلمه بحثبرانگیز Slut که کمرنگ و به رنگ قرمز در انتهای اثر نوشته شده است.
سوزان شیلینگلاو، کارشناس اشتاینبک، با استقبال از انتشار نسخه خطی خوشههای خشم، این کلمه را «یک معمای آرشیوی» توصیف کرد و گفت که آیا کارول، همسر اشتاینبک ممکن است آن را برای شوخی با رنگ قرمز نوشته و سپس پاک کرده یا اینکه فردی در آرشیو دانشگاه ویرجینیا دست نوشته را مخدوش کرده باشد. او در مصاحبهای با گاردین گفت: «من به دومی مشکوکم، اما ما هرگز به طور قطع نمیتوانیم اظهار نظر کنیم.»
پس از انتشار اظهار نظر این کارشناس، تعدادی از محققان سوئدی با شیلینگلاو تماس گرفتند و به معنی این کلمه در زبان سوئدی اشاره کردند.
جاناتان شاهین، یکی از استادان دانشگاه استکهلم، خطاب به شیلینگلاو نوشت: «این کلمه سوئدی به معنای «پایان» است که در صفحه آخر کتابها، بهویژه کتابهای کودکان استفاده میشود. استفاده به جا از این کلمه، مرا به خنده میاندازد. نمیدانم ممکن است برای استاینبک یا همسرش، که فکر میکنم در سال ۱۹۳۷ از سوئد دیدن کردهاند، همینطور باشد. بهعنوان کتابخوان، ممکن است این کلمه را کشف کرده باشند. آنها حتی ممکن است از آن به عنوان یک شوخی و بازی با کلمات استفاده کرده باشند، مثل امریکاییهای دیگری که میشناسم.»
شاهین گفت که مطمئن نیست که ارسال ایمیل به شیلینگلاو احمقانه بوده است یا نه: «من به طور کلی شک دارم که دانشگاهیان زن به ایمیلهایی درباره بازی کلمات چندزبانه و احتمالا زنستیزانه مردان ناآشنا در اینترنت علاقه داشته باشند.» اما او بالاخره تصمیم گرفت، چرا که «حتی انگلیسیزبانان با سواد بالا معمولا با عبارت سوئدی «پایان» آشنا نیستند، بنابراین پروفسور شیلینگلاو ممکن است هنوز فرصتی برای بررسی سوئدی بودن آن نداشته باشد.» اما او تصمیمش را گرفت و البته که این ایمیل ارزشش را داشت.
شیلینگلاو که دو اسکاندیناوی دیگر با نظر مشابهی با او تماس گرفته بودند، از شنیدن صحبتهای شاهین خوشحال شد و معتقد است که او این معما را حل کرده است. او گفت که خانواده استاین بک در تابستان ۱۹۳۷ به سوئد رفتند و آنها همچنین هنرمند و نویسنده سوئدی بو بسکوو را میشناختند که مادرش السا بسکوو نویسنده کودکان بود.
شیلینگلاو گفت: «من مطمئنم که کارول و جان هر دو میدانستند Slut در سوئدی به چه معناست. کارول باید این کلمه را اضافه کرده باشد – خیلی به کارهای او شبیه است. او بامزه و شوخطبع و عاشق بازی با کلمات، شوکه کردن و سرگرم کردن بود. شاید این کلمه در سال ۱۹۳۸ اضافه شده باشد. شاید بعدا، چون کارول دست نوشته را تا زمانی که آن را به یک کتابفروش در سانفرانسیسکو فروخت (که او هم آن را بعدا به دانشگاه ویرجینیا فروخت) پیش خودش نگه داشته بود. شاید او این کلمه را مدتها پس از تکمیل دستنوشته اضافه کرده باشد، شاید در نوعی شوخی توام با عصبانیت. او پس از طلاق در سال ۱۹۴۳، رابطه خوبی با جان نداشت.»
انتشار جدیدی از خوشههای خشم جان استاین بک جزئیات پنهان فرآیند خلاقیت او را آشکار میکند. شیلینگلاو «حدود پنج سال» با محققان و بایگانیها درباره کلمه Slutبحث میکرد، بدون اینکه به زاویه سوئدی این مسئله توجهی داشته باشد.
او گفت: «زمانی که بایگانی دانشگاه ویرجینیا این موضوع را به من اطلاع داد، نمیدانستم چه زمانی این کلمه به نسخه خطی اضافه شده است. فکر میکردم شاید کسی به پایان رمان اعتراض کرده است و این کلمه به کارهای رز شارون در داستان اشاره دارد. من با باب دموت محقق استاین بک مشورت کردم. او هیچ ایدهای در مورد معنای این کلمه یا اینکه چه کسی ممکن است آن را نوشته باشد، نداشت. شاید یک بازدیدکننده از مجموعههای خاص؟ اما وقتی این مطلب جدید را به باب گفتم، او گفت: «معما حل شد.» من هم همین احساس را داشتم.»
منبع: ترجمه با تلخیص از گاردین.
همشهری