این اظهارات در حالی است که مردم ایران با هر سلیقه سیاسی بارها بر ضرورت برخورداری ایران اسلامی از فناوری صلح آمیز هسته ای تاکید ورزیده اند که از جمله آنها می توان به حضور بی نظیر و چند ده میلیونی مردم در حماسه بی نظیر ۲۲بهمن، انتخابات ۱۲ اسفند و… اشاره کرد. این حضور حماسی در حالی بود که دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها، بی پرده و با بهره گیری از صدها رسانه مکتوب و دیداری و شنیداری اعلام کرده بودند مردم ایران از ادامه برنامه هسته ای کشورشان ناراضی هستند! و پیش بینی کرده بودند که عدم حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات ۱۲ اسفند می تواند نشان دهنده این نارضایتی باشد! ولی بعد از حماسه های یاد شده به اشتباه محاسباتی خود اعتراف کردند و خانم هیلاری کلینتون در پاسخ به سوال خبرنگاران که به این تناقض میان ادعای آمریکا و واقعیات ایران اشاره کرده بودند، بی آن که اصرار مردم بر برخورداری از فعالیت هسته ای را نفی کند- که قابل نفی نبود- گفت؛ البته اکثر مردم ایران هنوز نمی دانند که مسئولان کشورشان در پی تولید بمب هسته ای هستند و اگر از این تصمیم باخبر شوند از اصرار خود دست خواهند کشید!
نکته درخور توجهی که احتمال وجود رابطه میان اظهارات مضحک عبدالله نوری با کانون های بیرونی را قوت می بخشد، استدلال وی است که دقیقا و بی کم و کاست با آرزوی بر باد رفته آمریکا و متحدانش نه فقط همخوانی بلکه انطباق کامل دارد. عبدالله نوری می گوید؛ «آسیب ها، زیان ها و فشارهایی که به بهانه پروژه هسته ای به ایران وارد می شود از حد گذشته است و حکومت باید برای خروج از این بن بست اقدام کند»!
حالا به اظهارات نتانیاهو به نقل از روزنامه صهیونیستی و انگلیسی زبان «جروزالم پست» توجه کنید «مذاکره با ایران بی فایده است و ۱+۵ باید تحریم ها و فشارها بر ایران را به سطحی از افزایش برساند که مردم در ایران احساس بن بست کنند و به حاکمان برای خروج از بن بست، فشار بیاورند تا فعالیت هسته ای خود را متوقف سازند»!
اما، شنیدنی است که همین روزنامه اسرائیلی بعد از راهپیمایی حماسی ۲۲ بهمن و انتخابات ۱۲ اسفند ۹۰ و نهایتا ناکامی تحریم ها برای ایجاد نارضایتی در مردم، می نویسد «تهران در هفته هایی که گذشت -منظورش خرداد ۹۱ است- کاملا آرام بود و شهر شادابی همیشگی خود را داشت. این آرامش دهن کجی به تحریم هاست و سوال از ۱+۵ این است که با این وجود چگونه می توان گفت تحریم ها اثر خود را گذاشته است»؟!
درباره دیکته جدید عبدالله نوری این ۳ پرسش نیز مطرح است. اول؛ در حالی که اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸، داعیه تقلب در انتخابات را دارند و آقای عبدالله نوری به خاتمی اعتراض می کند که چرا با شرکت در انتخابات، کلید رمز فتنه، یعنی تقلب را زیر سؤال برده است، پیشنهاد رفراندوم از کدام موضع مطرح شده است؟! و دوم؛ این که رفراندوم راه کار تعریف شده ای در قانون دارد و سران و عوامل فتنه ۸۸ که به قانون اساسی و قوانین جاری تن نداده اند چگونه پیشنهاد رفراندوم می دهند؟! و سوم؛ ممکن است شیخ دوم اصلاحات ادعا کند که قانون اساسی را قبول دارد. در این صورت باید دوسوم نمایندگان مجلس پیشنهاد رفراندوم را مطرح کنند. حالا ممکن است بگوید اصحاب فتنه فاقد نماینده- یا با عرض پوزش از نمایندگان و صرفا برای روشن شدن موضوع- فاقد این تعداد از نماینده در مجلس هستند. در این صورت اگر نمایندگان مجلس را نماینده مردم می دانند باید به این واقعیت ملموس هم اعتراف کنند که فتنه گران پایگاه مردمی ندارند و اگر آنها را نماینده مردم می دانند که باید اذعان کنند باز هم مثل همیشه، آرزوهای خود را به مردم نسبت می دهند…
گفتنی است؛ تنها برخی از مقامات رژیم صهیونیستی- و نه همه آنها- مدعی مخالفت مردم ایران با فعالیت هسته ای هستند و حتی انگلیس و آمریکا نیز به این ادعا بی اعتنایی می کنند و بارها از این که تمامی ایرانیان با هر عقیده و سلیقه ای در برخورداری کشورشان از فناوری هسته ای اتفاق نظر دارند، ابراز نگرانی کرده اند.
روزنامه کیهان
