سایت اینترنتی وابسته به شبکه فتنه سبز که از پاریس به روزرسانی میشود، نامه عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی را منتشر کرد.
وی در این نامه بدون آن که به ۳ سال تأخیر در پیگرد و اعمال مجازات قضایی برای فائزه و مهدی هاشمی اشاره کند یا به همکاری وخامت آمیز این دو با آشوب طلبان بپردازد، مینویسد: مهدی و فائزه عزیزم! همانطور که پدرتان انتخابات سال ۸۴ را به خدا واگذار کرد، من نیز می خواهم از این پس برای خدای خود نامه بنویسم و درد و دل کنم.
گاهی با خود میگویم تو که بیش از ده سال زندان و شکنجه آقای هاشمی را در زمان طاغوت تحمل کردی، چطور چند روز زندانی شدن فرزندانت را تاب نمی آوری؟
تو که آنهمه سختی و بلا کشیدی و بچهها را در خردسالی و در روزگار درماندگی با آن همه درد و رنج آشنا کردی، چرا در بزرگسالی نمی خواهی آنها طعم محنت را بچشند؟
وی می افزاید: ندایی از درون به من نهیب میزند که آقای هاشمی در راه آرمانش و برای سرنگونی ستم و حاکمیت اسلام آن همه زجر کشید و ما هم به دنبال او؛ اما در روزگار حاکمیت اسلام، حتی احساس ستم هم تحمل ناپذیر است؛ وانگهی مهدی پاره تن و جگرگوشه من است.
باور کنید من یک مادرم، با دریایی از عاطفه که تا واپسین لحظات عمرش چیزی از آن کم نمی شود حتی اگر فرزندانش چند دهه از عمر خود را پشت سر گذاشته باشند؛ به من می گویند، مگر خون [؟!] فرزند تو از دیگر بچههای این سرزمین رنگینتر است؟ اولا که آن روز که بنا به برداشت خود درباره سرنوشت این کشور و همه بچههایش حرف زدم، به من گفتند به شما چه مربوط! کسی نگفت درست گفتی! گفتند چه کارهای که حرف می زنی؟ غافل از این که من مادر همه بچههای این آب و خاک هستم.
در نامه منسوب به عفت مرعشی اضافه شده است: من آن همه زجر را در دوران ستم تحمل کردم که بچههای من، «همه بچه های من» آزاد باشند، نه دربند؛ در همه فراز و نشیب انقلاب، دفاع مقدس و سازندگی و روزگار پس از آن، برای همه بچه هایم مادری استوار و مقاوم بودم، اما امروز کمر آن مادر خمیده است؛ آنها که پیش از این به من می گفتند «تو چه کاره ای»، امروز حق ندارند که عاطفهام به فرزندم را به بهانه بچههای این سرزمین سرزنش کنند.
آنها آنقدر دنیا را سیاه و سفید دیدهاند که دچار کور رنگی شدهاند؛ مگر آنها رنگ خون شهدا را هنوز به یاد دارند که با میراث آنها چنین میکنند؟ مگر آنها رنگ خون دیگر بچه ها را میبینند که… آنها حتی نمیدانند، یا نمیخواهند یا چشم خود فرو بستهاند که معنی مادر را بفهمند؛ من یک مادرم، مثل همه مادران داغدار[؟!] دیگر.
صدای من صدای همه آنهاست و همه فرزندان دربند مانند مهدی و فائزه؛ اگر درد آنها را با همه وجودم حس نمیکردم، امروز این همه نگران مهدی نبودم؛ هرگاه به یاد او میافتم، با خود میگویم، آنچه بر سر دیگران آمد، آیا بر سر فرزندم هم خواهد آمد درون جانم آتش میگیرد، همان طور که چندی است این سوز رهایم نمیکند.
صرف نظر از هویت نویسنده یا نویسندگان این متن عاطفی شایسته یادآوری است که فائزه هاشمی در دوره اصلاحات به واسطه روزنامه زنجیرهای زن با برخی محافل ضدانقلاب پیوند کامل برقرار کرد که نمونه آن افتضاح مصاحبه با فرح پهلوی بیوه شاه معدوم بود.
او همچنین در فتنه انگیزی ۳ سال پیش که نهایتا به هتاکی اوباش ضدانقلاب علیه ساحت امام حسین علیه السلام و هجمه علیه قانون اساسی و امام و رهبری ختم شد، در معرکه گیریهای خیابانی حضور داشت و آن چه این گستاخی را به وی میداد احساس مصونیت – به خاطر حفظ حرمت آقای هاشمی از سوی نظام- بود؛ بدین ترتیب وی با سه سال تأخیر و با کمترین حد مجازات، برای اجرای حکم ۶ ماه زندان روانه اوین شد.
از سوی دیگر هر چند درباره کارنامه مهدی هاشمی گفتنی زیاد است اما یک قلم از انحرافات نامبرده در اظهارات حمزه کرمی مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهور در دولت سازندگی بازتاب یافته مبنی بر اینکه مهدی هاشمی اقدام به پولشوییهای چندمیلیاردی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کرد تا ضمن تأمین بخشی از هزینه های انتخاباتی، فرصت تخریب های بعدی علیه نظام را فراهم کند؛ وی بعدها با راهاندازی سایت جمهوریت – با سوءاستفاده از امکانات دانشگاه آزاد- اقدام به دروغ پراکنی علیه نظام و القای تقلب کرد.
بدین ترتیب سؤال این است که فائزه و مهدی هاشمی آیا به خاطر وفاداری به ارزش های انقلاب مورد مؤاخذه حداقلی قرار گرفتهاند یا به اعتبار استفاده از انواع امتیازات در خدمت محافل ضد انقلاب؟! و خانم عفت مرعشی از کدام خون فرزندانش سخن میگوید؟ آیا سوابق مبارزاتی آقای هاشمی میتواند ابزار مناسبی در خدمت همسر ایشان برای توجیه تحرکات جاده صاف کنانه فرزندان در خدمت ضدانقلاب باشد؟!
در این میان گمانه جدیای نیز وجود دارد و آن اینکه محافل سرخورده ضد انقلاب سعی دارند با تحریک عواطف برخی اطرافیان آقای هاشمی، او را به سمت و سوی تعارض با قانون و دستگاه قضایی سوق دهند؛ در غیر این صورت همراهی فائزه و مهدی هاشمی با گروهک هایی که روی نام اسلام در شعار جمهوری اسلامی خط کشیدند و به تصویر حضرت امام خمینی(ره) جسارت کردند و حتی حرمت روز عاشورای حسینی(ع) را نگه نداشتند، هیچ جای توجیه و حمایت ندارد.