4

آیا “فتنه دوم” در راه است؟

  • کد خبر : 43957
  • ۲۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۱

اکنون باید منتظر ماند و دید که آیا این انفجار نیز به حماقت جدیدی از سوی رژیم اسرائیل و بالتبع، پاتک سراسری کشورهای محور مقاومت و جراحی دائمی این غده سرطانی خواهد انجامید و یا گزینه‌های دیگری مقابل طرفین قرار خواهد گرفت.

انفجار مهیبی که عصر دیروز جمعه، پایتخت لبنان را به لرزه درآورد اگرچه ناشی از بمبی ۵۰ کیلویی بود اما تبعات و تلفات آن در تحولات جاری در منطقه شامات، از یک انفجار اتمی کمتر نخواهد بود؛ انفجاری که به‌درستی از سوی کارشناسان، “فتنه دوم” نام گرفت.

انفجار میدان “ساسین” در “الاشرفیه” در شرق بیروت که به کشته‌شدن هشت تن از جمله “وسام الحسن” از سران جریان غربگرای ۱۴ مارس و مجروح‌شدن ده‌ها تن انجامید، به علت پیچیدگی‌های سیاسی و امنیتی در عرصه داخلی و منطقه‌ای، از زوایای متعدد قابل بررسی است.

یکم – این انفجار که به “فتنه دوم” شهرت یافته در راستای “فتنه نخست” ارزیابی می‌شود؛ “فتنه نخست”، ترور “رفیق الحریری” نخست‌وزیر اسبق لبنان بود که در فوریه سال ۲۰۰۵ به وقوع پیوست و پس از شعله‌ور کردن پیامدهای آن و نشانه‌رفتن انگشت اتهام دادگاه بین‌المللی این ترور به‌سوی سوریه و حزب‌الله، به جنگ ۳۳روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان انجامید در حالی که سال‌ها بعد و با پخش تصاویر پهپاد جاسوسی رژیم صهیونیستی از محل آن انفجار توسط سید حسن نصرالله، مشخص شد که تل‌آویو در این اقدام، نقش مستقیم داشته است.

اکنون نیز به نظر می‌رسد با توجه به ناکامی مثلث “غرب ـ وهابیت – صهیونیسم” از سرنگونی دولت “بشار اسد”، این مثلث به این نتیجه رسیده که با ایجاد آشوب در لبنان، عقبه استراتژیک سوریه را هدف قرار داده و با مشغول‌سازی حزب‌الله به درگیری‌های داخلی و یا حمله خارجی، از دولت سوریه رهایی یابد؛ این در حالی است که نصرالله به‌تازگی درباره توطئه دشمنان برای ایجاد آشوب داخلی در لبنان هشدار داده بود.

اکنون همان‌گونه که هفت سال پیش، رژیم صهیونیستی و عوامل وی در داخل لبنان پس از ترور حریری، بیشترین بهره‌برداری را از آن کردند، از این انفجار نیز بیشترین بهره را خواهند برد. اکنون باید منتظر ماند و دید که آیا این انفجار نیز به حماقت جدیدی از سوی رژیم اسرائیل و بالتبع، پاتک سراسری کشورهای محور مقاومت و جراحی دائمی این غده سرطانی خواهد انجامید و یا گزینه‌های دیگری مقابل طرفین قرار خواهد گرفت.

دوم – محل انفجار یعنی منطقه “الاشرفیه” در شرق بیروت، از سوی دشمنان به‌دقت انتخاب شده است. الاشرفیه منطقه‌ای است که از قرن‌ها قبل، محل کلیساهای تاریخی و از سال‌ها پیش، مارونی‌نشین و در اختیار نیروهای فالانژیست به سرکردگی “سمیر جعجع” بوده است.

انجام این انفجار تروریستی در این منطقه، می‌تواند نگاه‌های عامیانه و افکار عمومی را به‌سوی متهم‌کردن حزب‌الله و سوریه سوق دهد که در جبهه مقابل این نیروها قرار دارند. به نظر می‌رسد “سمیر جعجع” که مدتی است از سوی دیگر گروه‌های مارونی تحت فشار شدید سیاسی قرار گرفته، با روی آوردن به سیاست‌های دیرین خود، بار دیگر تلاش دارد تا با کمک به تشدید اقدامات تروریستی و فتنه‌انگیزی، جایگاهی برای خود در میان رقبای سیاسی‌اش دست و پا کند.

سوم- گروهک تروریستی – سلفی موسوم به “ارتش آزاد سوریه” مدتی پیش تهدید کرده بود بیروت را ناامن خواهد کرد. «فهد المصری» از فرماندهان تروریست‌های ارتش آزاد در گفت‌وگو با روزنامه سعودی “الشرق‌الاوسط” گفته بود که اگر حزب‌الله بخواهد از دولت سوریه حمایت کند، درگیری‌ را از سوریه به قلب بیروت خواهد کشاند. این اظهارات، اکنون عملی شده است و مشخص است که چه دستانی پشت سر این اقدام قرار دارند. اکنون تروریست‌های سلفی و وهابیون فعال در داخل سوریه از یک سو و غرب و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر، بر سر ناامن‌سازی داخل لبنان به توافق رسیده‌اند و این از یک تحول امنیتی خطرناک حکایت دارد که از مدت‌ها پیش با عبور و مرور تروریست‌های مسلح سلفی از مرزهای شمالی لبنان به سوریه و بالعکس، آغاز شده و با انفجار دیروز به مرحله بحرانی رسید.

چهارم- انجام این انفجار تروریستی، با رزمایشی مشکوک همزمان شده که می‌تواند به بحرانی‌ترشدن تحولات نظامی و امنیتی جاری در منطقه، سرعت بیشتری ببخشد. رژیم صهیونیستی آمادگی‌های میدانی را برای آغاز رزمایشی مشترک با آمریکا که قرار است به‌زودی انجام شود، آغاز کرده است. طی روزهای اخیر، تیم‌هایی از نظامیان آمریکایی به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده‌اند و قرار است تعداد نیروهای آمریکایی اعزامی به اسرائیل تا هفته آینده به نزدیک به چهارهزار نفر برسد.

ماشین‌آلات جنگی آمریکایی‌ها نیز از ناوگان ششم در دریای سرخ برای حمایت از این رزمایش، در حال اعزام به منطقه هستند. منابع سیاسی پیگیر این رزمایش، نگران آنند که برگزاری این رزمایش مشترک، دستاویزی برای حمله ضربتی به سوریه، تأسیسات هسته‌ای ایران و مخصوصاً حزب‌الله لبنان باشد. این منابع اعلام کرده‌اند که این رزمایش شامل احداث سامانه‌های موشکی دفاعی پاتریوت برای تشکیل گنبد آهنین با هدف حمایت از سرزمین‌های اشغالی در برابر پرتاب موشک‌های مختلف نیز می‌شود. زمان انجام این رزمایش، با بهره‌برداری از پهپاد جدید اسرائیل که قدرت پرواز در مسافت‌های طولانی و حمل موشک را دارد همزمان شده است.

صهیونیست‌ها همچنین نوع جدید از جنگنده‌های اف۱۶ را رونمایی کرده‌اند که می‌تواند مسافت‌های طولانی را پرواز کرده و اهداف دوربرد را نیز هدف قرار دهد. این منابع البته احتمال حمله رژیم صهیونیستی به حزب الله لبنان را بیشتر از سوریه یا ایران می‌دانند زیرا به ادعای آنان، قدرت موشکی حزب‌الله لبنان از نوعی نیست که بتوان آنها را با کلاهک‌های اتوماتیک به‌سوی هدف، نشانه‌روی و برنامه‌ریزی کرد، بلکه این موشک‌ها از مناطق معینی پرتاب می‌شود و قدرت هدف‌گیری دقیقی ندارد.

پنجم- انفجار تروریستی الاشرفیه در شرایطی انجام شد که مثلث “غربی – عربی – صهیونیستی” در ضعیف‌ترین وضعیت خود در منطقه قرار دارد. آل سعود با تشدید وخامت حال جسمی ملک عبدالله، پادشاه عربستان و درگیری داخلی بین شاهزادگان سعودی از یک سو و افزایش اعتراضات سیاسی و اجتماعی در داخل از سوی دیگر، در حال اضمحلال درونی و فروپاشی سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. دولت ترکیه پس از یک سال و نیم تلاش برای وارد آوردن انواع فشارهای سیاسی و نظامی و امنیتی و اجتماعی بر دولت سوریه، ناکام مانده و دست به اخراج نیروهای گروهک ارتش آزاد از خاک خود زده است.

دولت اردن نیز در حال انحلال است و فشارهای داخلی، پادشاه جوان این کشور را در مخمصه سیاسی بزرگی گرفتار کرده است. انواع و اقسام فشارهای سیاسی، تبلیغاتی، اقتصادی و تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران، تا کنون بی‌جواب مانده و کشورهای حوزه خلیج فارس به‌ویژه قطر و بحرین که از مهم‌ترین کنشگران خاورمیانه علیه محور مقاومت و سوریه به شمار می‌آمدند با شکست تلاش‌های مدید خود، هزینه‌های هنگفتی را که در این راستا کرده‌اند از دست رفته می‌بینند و به مقابله با انقلاب‌ها و قیام‌های داخلی مواجهند. در این شرایط، بهترین راهکار برای مثلث شوم مزبور، کشاندن آتش درگیری‌های سوریه به لبنان به‌عنوان اصلی‌ترین همسایه متحد سوریه بود که با ترور “وسام الحسن” این کابوس محقق شد.

اما “وسام الحسن” که بود؟
سرهنگ «وسام الحسن» رئیس دایره اطلاعات نیروهای امنیت ملی لبنان بود که در انفجار عصر دیروز (جمعه) در منطقه “الاشرفیه” در شرق بیروت کشته شد.

الحسن ۴۳ ساله که متأهل و دارای دو پسر بود پیش‌تر مدیر تشریفات دفتر ریاست جمهوری در دوره “رفیق الحریری” نخست وزیر اسبق لبنان بود که خود در انفجاری تروریستی در فوریه سال ۲۰۰۵ میلادی کشته شد.

الحسن روز ۱۲ فوریه ۲۰۰۶ میلادی به ریاست دایره اطلاعات نیروهای امنیت ملی وابسته به اداره کل امنیت داخلی وزارت کشور لبنان منصوب شد.

وی از جمله مسؤولان امنیتی لبنان بود که مأموریت توقیف چهار مقام ارشد امنیتی لبنان و همچنین گروه مسلح وابسته به سازمان القاعده در سال ۲۰۰۵ میلادی به او داده شد؛ افرادی که از سوی دادگاه بین‌المللی بررسی ترور رفیق الحریری، به ترور وی متهم شده بودند.

سرگرد الحسن در سال ۲۰۰۷ میلادی همچنین پس از بازداشت افراد متهم به دست‌داشتن در جنایت «عین‌علق» به رتبه سرهنگی ارتقا یافت. وی از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ میلادی، بخش اطلاعات و امنیت لبنان را در دست داشت.

وسام الحسن پیش از هدف قرار گرفتن در انفجار دیروز در “الاشرفیه” از یک سفر خارجی بازگشته بود.

وسام الحسن چه نقشی در پشت پرده تحولات لبنان داشت؟
سرهنگ “وسام الحسن” از سران جریان غربگرای ۱۴مارس بود که «سعدالدین الحریری»، نخست‌وزیر سابق لبنان سرکردگی آن را بر عهده دارد.

الحسن که از او به‌عنوان یکی از چهره‌های تأثیرگذار در فضای سیاسی لبنان یاد می‌‌شد، از مخالفان محور مقاومت اسلامی در منطقه بود و به ضدیت با دولت سوریه بود شهرت داشت. وی همچنین از مخالفان سیاسی جریان ۸مارس به‌طور عام و حزب‌الله به‌طور خاص به شمار می‌آمد و بارها علیه سران این جریان که اکثریت پارلمان و دولت را در اختیار دارند اقدام کرده بود.

درباره فعالیت‌های الحسن طی یک سال و نیم اخیر، مستندات قابل اثباتی وجود دارد که نشان می‌‌دهد وی از جمله شخصیت‌‌های لبنانی بوده که به‌صورت آشکار، سلاح و تجهیزات نظامی در اختیار سلفی‌های تکفیری قرار می‌‌داده تا آنها را به سوریه اعزام و برای جنگ با دولت بشار اسد تشویق کند.

وی حدود ۱۰ هزار جوان سلفی تکفیری را در منطقه «خالد واکروم» در شمال لبنان فعال کرده بود تا در آینده در صورت متزلزل‌شدن نظام سوریه، آنها را برای جنگ به این کشور بفرستد. گفته شده که این دستورات از سوی «سعد الحریری» به وسام الحسن داده شده بود و این دو با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی داشته و همواره درباره آینده نظام در سوریه با یکدیگر در تبادل نظر بوده‌اند.

آخرین دیدار الحسن با رئیس سیا
وسام الحسن، چندی پیش، سفری محرمانه به آمریکا داشت و در طی آن با “دیوید پترائوس” رئیس سازمان جاسوسی آمریکا (سی‌آی.ای) دیدار کرد. رئیس سازمان سیا در این دیدار به الحسن اطمینان داد که پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کاخ سفید بر حجم حمایت‌‌های نظامی و تسلیحاتی خود از گروه‌های مسلح ضد سوری بیفزاید. پترائوس سیا با تأکید بر این ادعا که نظام سوریه حتماً سقوط خواهد کرد، نقش لبنان در سوریه پس از بشار اسد را با “وسام الحسن” مورد بحث و بررسی قرار داده بود.

در این دیدار بر نقش سازمان امنیت داخلی لبنان جهت کمک به معارضان مسلح در سوریه و همچنین گروهک تروریستی موسوم به «ارتش آزاد» تأکید شده بود و در این ارتباط سازمان سیا مبالغی مالی را در اختیار “وسام الحسن” برای انجام این مأموریت قرار داده بود.

الحسن و پهپاد ایوب
اگرچه وسام الحسن در طول دوران فعالیت کاری خود، بارها علیه مقاومت اسلامی موضع گرفته و اقدام کرده بود اما به نظر می‌رسد برخی رسانه‌ها که چه‌بسا دانسته یا نادانسته در جریان توطئه رژیم صهیونیستی برای کلیدزدن “فتنه دوم” در لبنان بوده‌اند طی روزهای اخیر با انتشار مطالبی جهت‌دار، سعی در ایجاد تقابل شدید بین وی و حزب‌الله لبنان داشته‌اند. بطور مثال، برخی منابع خبری لبنانی دو روز پیش ادعا کردند که در پی نفوذ پهپاد تجسسی حزب‌الله موسوم به «شهید حسین ایوب» به آسمان سرزمین‌های اشغالی فلسطین و تصویربرداری دقیق آن از نقاط استراتژیک رژیم صهیونیستی، “وسام الحسن” اطلاعاتی درباره این پهپاد در اختیار سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و نیز موساد قرار داده بود.

بر اساس این گزارش، وی ارتش لبنان را متهم کرده بود که با فراهم‌کردن عرصه برای حزب‌الله، زمینه وارد کردن این پهپاد به لبنان از طریق فرودگاه‌ بیروت را فراهم کرده است.

منابع خبری لبنانی در ادامه تأکید کرده بودند که “وسام الحسن” قرار بوده به‌زودی نشستی درباره پهپاد حزب‌الله با افسران موساد داشته باشد تا در جریان آن، برنامه‌ها و اقداماتی را علیه مقاومت و نظام سوریه اتخاذ کند.

همچنین در گزارشی دیگر آمده بود: اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌‌دهد “سعد الحریری”، “امیر قطر” و یکی از وزرای کابینه رژیم صهیونیستی که از افراد نزدیک به نخست‌وزیر این رژیم می ‌باشد، نشست محرمانه ‌ای را در دوحه پایتخت قطر برگزار کرده و درباره آخرین اوضاع جاری در سوریه بحث و تبادل نظر کردند و مقرر شد که ماهیانه میزگردی محرمانه بین امیر قطر، “سعد الحریری”، “وسام الحسن”، یک وزیر صهیونیست و یکی از افسران موساد برگزار شود تا اقدامات لازم علیه سوریه در این نشست‌‌ها هماهنگ شود.

مجموع این خبرها و گزارش‌ها و نیز اخباری که از تبعات انفجار دیروز الاشرفیه همچنان در صدر خروجی رسانه‌های جهان قرار دارد نشان از جمع‌بندی سناریوی بسیارخطرناکی دارد که محور غربی- عربی-صهیونیستی، در صدد اجرای هرچه سریع‌تر آن است.

لذا این شرایط ایجاب می‌کند تا رسانه‌ها و کارشناسان، از هرگونه اظهارنظر بدون محاسبه پرهیز کرده و با رصد دقیق تحولات و بررسی همه‌جانبه و فوری آنها، بهترین تصمیم را در برهه جاری اتخاذ کنند؛ تصمیمی که چه‌بسا با جراحی مذکور در ابتدای گزارش به پایان رسد.

مشرق

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=43957

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]