در دهههای اخیر و بهویژه در عصر جهانی شدن و رشد سریع ابزارهای ارتباطی، مسئله مقابله با نفوذ فرهنگ استعماری به یکی از محورهای کلیدی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. نخبگان فرهنگی و مسئولان اجرایی، نسبت به خطر استحاله فرهنگی، تضعیف هویت بومی و ترویج سبک زندگی غربزده هشدار داده و خواستار تقویت بنیادهای فرهنگی بومی-ملی شدهاند.
فرهنگ استعماری نه تنها در دوران سلطه نظامی و سیاسی قدرتهای بیگانه بر کشورها گسترش یافته، بلکه امروزه با ابزارهای پیچیدهتری چون رسانه، سینما، فضای مجازی، آموزش و حتی سبک زندگی روزمره بازتولید و گسترش داده میشود. کارشناسان معتقدند که هدف اصلی فرهنگ استعماری، تضعیف هویت ملی و جایگزینی ارزشهای بیگانه با مفاهیم بومی در جوامع مستقل و مقاوم است.
تجربه تاریخی ایران در دوران قاجار و پهلوی، سرشار از تلاش قدرتهای استعماری برای تأثیرگذاری فرهنگی بر ملت ایران است؛ از تغییر نظام آموزشی با الگوهای غربی تا رواج سبک معماری و پوشش اروپایی و حتی تضعیف زبان فارسی و علوم اسلامی.
دوران پهلوی بهویژه نماد بارز تلاش برای غربزدگی فرهنگی بود؛ جایی که رژیم وقت، در جهت کسب مشروعیت نزد قدرتهای غربی، تلاش کرد تا سنتهای اصیل ملی و دینی را کنار بگذارد و الگوی زندگی آمریکایی را جایگزین کند. این روند در قالب جشنهای ۲۵۰۰ ساله، تغییر تقویم هجری به شاهنشاهی، حذف روحانیت از آموزش و تضعیف فرهنگ عمومی نمود یافت.
انقلاب اسلامی؛ نقطه آغاز بازگشت به هویت فرهنگی
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، یکی از مهمترین مطالبات مردم، احیای هویت فرهنگی اسلامی-ایرانی و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب بود. امام خمینی(ره) با هشدارهای مکرر نسبت به نفوذ فرهنگ بیگانه، تأکید میکردند: «ما از شرّ استعمار سیاسی و نظامی نجات یافتهایم، اما استعمار فرهنگی، خطرناکتر از همهی آنهاست.»
این نگاه سبب شد تا بازنگری گستردهای در ساختارهای فرهنگی، آموزشی و رسانهای کشور صورت گیرد؛ از احیای حوزههای علمیه و نهادهای فرهنگی انقلابی، تا ترویج فرهنگ ایثار، مقاومت و خودباوری ملی.
کارشناسان فرهنگ و رسانه، امروزه رسانههای بینالمللی، شبکههای اجتماعی، پلتفرمهای ویدئویی و بازیهای رایانهای را ابزارهای نوین ترویج فرهنگ استعماری میدانند. در این محتواها، معمولاً ارزشهای مادیگرایانه، مصرفگرایی افراطی، فردگرایی افراطی، روابط آزاد و سبک زندگی دور از ارزشهای اسلامی تبلیغ میشود.
جمهوری اسلامی ایران در قالب سیاستهای کلان فرهنگی، تلاش کرده است با برنامهریزی در حوزه آموزش، رسانه، سینما، هنر، فضای مجازی و نشر، در برابر فرهنگ استعماری ایستادگی کند. از جمله این اقدامات میتوان به راهاندازی شبکههای بومی، تولید محتواهای فاخر فرهنگی، تقویت جشنوارههای ملی و اسلامی، و گسترش آموزش مبانی هویت دینی و ملی اشاره کرد.
همچنین در اسناد بالادستی مانند نقشه مهندسی فرهنگی کشور، مقابله با تهاجم فرهنگی و پاسداشت فرهنگ اسلامی-ایرانی بهعنوان مأموریتی اساسی برای نهادهای فرهنگی تعیین شده است.
فرهنگ استعماری در دنیای امروز، با چهرهای نرم، زیبا و گاه فریبنده وارد میشود و از این رو مقابله با آن نیازمند هوشمندی، برنامهریزی و نوآوری فرهنگی مستمر است. مسئولان، نخبگان و فعالان فرهنگی کشور میدانند که حفاظت از هویت ملی و دینی، لازمه حفظ استقلال و اقتدار ایران در عرصه جهانی است.
بر این اساس، تقویت نظام فرهنگی کشور در برابر نفوذ بیگانه، نه تنها یک ضرورت فرهنگی بلکه یک وظیفه ملی و استراتژیک به شمار میرود؛ وظیفهای که با مشارکت عمومی، حمایت از جریانهای فرهنگی خودی، و ارتقای سطح آگاهی جامعه، میتواند به تحقق تمدن نوین اسلامی کمک کند.