شخصیت به یاد ماندنی «هانیکو» در سریال «داستان زندگی» و «یانگوم» در «جواهری در قصر» با صدای این شخصیت در ذهن مخاطبان نقش بستهاند و شاید یکی از دلایل اثرگذاری و جذابیت این نقشها هنر صدای غزنوی باشد.
پخش سریال هانیکو از شبکه تماشا، فرصتی شد تا به سراغ مینو غزنوی صداپیشه این شخصیت برویم. در حالی هانیکو و شخصیتهای معروف دیگر چون اوشین، یانگوم و هوساننیانگ با صدای او در ذهن مخاطبان نقش بستهاند که خودش علاقهای به این کاراکترهای ژاپنی و کرهای ندارد
مینو غزنوی، از جمله دوبلورهای پیشکسوتی است که علاوه بر انواع و اقسام فعالیتهایی که در این عرصه انجام داده، در اکثر سریالهای ژاپنی و کره ای مطرح، صدای او را روی شخصیتهای اصلی سریالها به یاد داریم. شخصیت به یاد ماندنی «هانیکو» در سریال «داستان زندگی» و «یانگوم» در «جواهری در قصر» با صدای این شخصیت در ذهن مخاطبان نقش بستهاند و شاید یکی از دلایل اثرگذاری و جذابیت این نقشها هنر صدای غزنوی باشد.
این دوبلور علاوه بر این دو سریال، در سریالهایی نظیر «سالهای دور از خانه» به جای شخصیت اوشین، «جنگجویان کوهستان» به جای هوساننیانگ حرف زده است. «افسانه شجاعان»، «دونگ ئی» و … دیگر مجموعههایی است که غزنوی صدا پیشه آنها بوده . به بهانه پخش «داستان زندگی» (هانیکو) از شبکه تماشا، سراغ این دوبلور پیشکسوت رفتیم تا درباره حال و هوای آن دوران و ویژگیهای دوبله کارهای ژاپنی و کرهای، با او گفت و گو کنیم.
اواخر دهه۶۰، با پخش سریال «سالهای دور از خانه» و جذابیت شخصیت «اوشین» برای مخاطبان ایرانی، موج توجه به سریالهای ژاپنی به وجود آمد و بعدها با پخش «داستان زندگی» (هانیکو) و «جنگجویان کوهستان» پی گرفته شد. شما از جمله دوبلورهایی هستید که در هر سه این سریالهای پرمخاطب دهه شصتی ژاپنی، به عنوان دوبلور حضور داشتید. چیزی از حال و هوای آن دوران را به یاد دارید؟
اولین سریال ژاپنی که بعد از انقلاب پخش شد همین «سالهای دور از خانه» بود. آن دوران کسی فکر نمیکرد شخصیت «اوشین» تا این حد میان مخاطبان جا بیفتد. اصلا بعد از استقبال مخاطبان از «اوشین»، تلویزیون تصمیم گرفت سریالهای «هانیکو» و «جنگجویان کوهستان» را هم پخش کند. بعد از گذشت این همه سال حق بدهید که چیز زیادی یادم نباشد.
زبان ژاپنی، از نظر نوع گویش، سرعت بیان کلمات و حتی نوع نمایش احساسات، تفاوت فراوانی با زبانهای فارسی و انگلیسی دارد، چقدر این مسئله در دوبله برایتان مشکل ایجاد میکرد؟
همانطور که گفتم «سالهای دور از خانه» اولین سریال ژاپنی بود که بعد از انقلاب روی آنتن رفت و خب طبیعتا ما زیاد با نوع گویش و دوبله این زبان آشنایی نداشتیم ولی خب به هر حال حرفه ما دوبله بود و هرطور شده باید کاری میکردیم که در کنار این مشکلات، دوبله به بهترین نحو ممکن انجام شود.
چطور از پس سرعت بالای ادای کلمات توسط بازیگران ژاپنی در می آمدید؟
بخش مهمی از این سختیها متوجه مدیر دوبلاژ بود. او حرفها و کلمات و جمله دوبلورها را اندازه دهان هنرپیشه میکند و درواقع بیشترین وقت را برای این کار میگذارد. برای ما دوبلورها این مسئله چندان سختی نداشت. او کار را آماده میکرد و ما هم تمرین میکردیم.
زمان پخش سریال «سالهای دور از خانه»، صحبتهایی شنیده میشد مبنی بر اینکه علاوه بر سانسور، بخشهای مهمی از داستان سریال هم برای اینکه از تلویزیون قابل پخش باشد تغییر کرده. در این صورت شما هم طبیعتا مجبور میشدید دیالوگهایی بگویید که شاید چندان مرتبط با دیالوگهای اصلی نبودن. این مسئله برایتان سخت نبود؟
البته داستان سریال، زیاد تغییر پیدا نکرده بود. به اقتضای آن دوران یک مقدار سانسور روی بخشهای مختلف انجام شده بود. به هرحال دهه ۶۰ و ابتدای انقلاب، یک مقدار محدودیتها برای پخش سریالهای خارجی بیشتر بود و به همین دلیل با توجه به آن حساسیتها سانسورهای بیشتری روی کارها انجام میشد.
این مسئله برای شما به عنوان دوبلور، مشکلی به وجود نمیآورد؟
برای من نه ولی مدیر دوبلاژ ریتم فیلم و داستان را میدانست، جملهها را اندازه کرده بود و نهایتا کاری انجام داده بود که ریتم سریال به خاطر سانسورها از هم نپاشد. بخشهای مختلف هرطور شده مرتبط با هم جلو رود و نهایتا منظور درست منتقل شود.
«سالهای دور از خانه» آن دوران خیلی سرو صدا به پا کرد. درواقع شاید به دلیل جذابیت اوشین برای مخاطبان ایرانی، سریالهای ژاپنی بعدی مثل «هانیکو»، با استقبال مواجه شدند. موقعی که به شما پیشنهاد شد تا نقش هانیکو را دوبله کنید، فکر میکردید این شخصیت هم تا این حد برای مخاطبان جذابیت داشته باشد؟
به هر حال آن دوران تلویزیون برنامههای آنچنانی نداشت. ما فقط دو شبکه تلویزیونی داشتیم و در تمام طول هفته فقط یکی دو سریال تلویزیونی پخش میشد. طبیعی بود که مردم از سریالی یک مقدار متفاوتتر استقبال زیادی کنند اما موقعی که قرار شد جای هانیکو صحبت کنم، مطمئن نبودم مردم از هانیکو هم بهاندازه اوشین استقبال کنند. درواقع ۵۰ درصد احتمال میدادم هانیکو جای اوشین را برای مردم بگیرد اما خوشبختانه خیلی استقبال بالا بود و بیشتر مردم خوششان آمد.
از اولین روزی که به شما پیشنهاد شد تا در نقش هانیکو صحبت کنید و با این شخصیت آشنا شدید چیزی به خاطر دارید؟
زنده یاد کاملی من را به کار دعوت کرد. رفتم یک مقدار راجع به شخصیت و قصه سریال برایم توضیح داد و من هم کارم را شروع کردم؛ درست مثل بقیه کارها!
خاطره خاصی از زمان دوبله این سریال ندارید؟
راستش آن زمان صحبت کردن جای هانیکو برایم مسئله خیلی مهمی نبود. خب به هر حال من از هشت سالگی دوبلور بودم و جای افراد خیلی زیادی حرف زده بودم. برایم چندان فرقی نداشت که شخصیتی که جایش صحبت میکنم کیست. این مسئله مال خیلی سال پیش است. بعد از آن من خیلی فیلم و سریال کار کردم. اگر قرار باشد همه اینها یادم بماند که دیگر باید نابغه باشم.
چون این شخصیت خیلی با صدای شما برای همه مخاطبان ماندگار شده، خیلیها دوست دارند از حال و هوای آن دوره شما بدانند.
بله اما متاسفانه چیز زیادی از آن دوران به یاد ندارم.
دو دهه بعد از فراگیر شدن موج سریالهای ژاپنی و پخش اوشین و هانیکو و … با پخش سریال «جواهری در قصر»، توجه ها به سمت سریالهای کره ای کشیده شد. شما از آنجایی که دوبله شخصیت «یانگوم» در این سریال را بر عهده داشتید، فکر میکنید از نظر دوبله چه تفاوتی میان سریالهای ژاپنی با کره ای وجود دارد؟
به نظرم تفاوت چندانی بین گویش ژاپنی و کره ای وجود نداشت. هر دو آنها در کل روی حرفهایشان سر میخورند. یعنی اینکه یک جور خیلی سختی حرف میزنند که هیچ شباهتی به نوع گویش انگلیسی، فرانسوی و … ندارد.
پس دوبله سریالهای کرهای هم مثل ژاپنی، کار سختی است؟
خب به هر حال آدم که با زبان آنها آشنایی کامل ندارد. خیلی سخت است تا عادت کنیم.
تجربه سختی که سری دوبله سریالهای ژاپنی داشتید در دوبله سریالهای کره ای، کمکتان نکرد؟
راستش من زیاد برایم خوشایند نیست جای شخصیتهای سریالهای کرهای و ژاپنی حرف بزنم. البته کارهایی که تا به حال دوبله کردهام، کارهای به نسبت خوبی بودهاند. با این حال شاید تعداد کمی از کارهای ژاپنی و کرهای باشد که از نظر قصه و ساختار، حرفی برای گفتن داشته باشد اگر نه به نظرم بیشتر سریالها و فیلمهایشان بیمحتواست و ارزش وقت گذاشتن برای دوبله شخصیتهایشان را ندارد.
این مسئله در مورد «جواهری در قصر» که صدق نمیکرد؟! چون آن زمان این سریال میان طبقات مختلف جامعه طرفدارهای بسیاری داشت.
اتفاقا یانگوم از جمله سریالهای کرهای بود که معنا و مفهوم بالایی داشت. سریالی بود که واقعا موقع پخش آن خیابانها خلوت میشد. در خود کره خیلی طرفدار داشت و در چند کشور دیگر هم جزو پرمخاطبترین ها بود.
همانطور که گفتید دوبله را از هشت سالگی شروع کردید و در زمان دوبله سریالهایی مثل «سالهای دور از خانه» و «داستان زندگی»، دوبلوری کاملا با تجربه بودید. اگر قرار باشد بین وضعیت دوبله در دهه ۶۰ و شرایط فعلی این هنر مقایسهای داشته باشید، به نظرتان دوبله در این سالها چه میزان پیشرفت داشته است؟
از نظر من اصلا پیشرفتی صورت نگرفته!
یعنی با گذشت زمان و اضافه شدن تکنیکهای جدید به عرصه دوبله، پیشرفت خاصی در این هنر به وجود نیامده؟
الان خیلی فرق میکند. یک زمانی بود که با آپارات کار میکردیم بعد دستگاه ویدئو آمد و حالا هم سی دی. خب کارها خیلی راحتتر شده. اگر جایی را خراب کنی، در کامپیوتر قابل جبران است اما من شرایط فعلی دوبله را دوست ندارم.
چرا؟ فکر میکنید با وجود تکنیکهای جدید، دوبله ها دیگر طبیعی به نظر نمیرسند؟
بله دقیقا. به نظرم اصلا طبیعی نیست. عجله در کار است و بیشتر از هر چیز سرعت اهمیت دارد.
در دهه ۶۰همانطور که گفتید ما دو کانال تلویزیونی داشتیم و هر کدام هم در طول هفته شاید دو یا سه سریال بیشتر پخش نمیکردند. خب طبیعی بود که دوبله خیلی سر فرصتتر و با آرامش بیشتری انجام شود تا الان که نزدیک به ۲۰ کانال تلویزیونی وجود دارد و پشت سر هم سریال روی آنتن میرود. جدا از اینکه حجم بالایی از فیلمهای مختلف هر روز برای ورود به شبکه نمایش خانگی دوبله میشوند.
بله آن موقع به خاطر زیاد بودن زمان، تمرینهای خیلی بیشتری هم انجام میشد. الان تمام چیزها ماشینی شده و شبکه خیلی سریع به سریال نیاز دارد و باید بدون کمترین تمرین و تعلل، کار را آماده کنیم و تحویل دهیم.
برای شما که پیشکسوت هنر دوبله هستید این مسئله قطعا تاثیر چندانی ندارد اما به قول شما پایین بودن تمرین قطعا به کار دوبلورهای جوان آسیب میزند. چون مدت زمانی که شما برای یادگیری صرف میکردید الان دیگر وجود ندارد!
به نظر من دوبله الان دیگر دوبله نیست. فقط فارسی گفتن است.
یعنی احساس و موقعیت شخصیت دیگر توسط دوبلورها منتقل نمیشود؟
بعضی اوقات چرا ولی من نمیپسندم. شاید خیلیها شیوه جدید را قبول داشته باشند و خیلی بیشتر از قبل آن را بپسندند اما من دوست ندارم. به نظرم خیلی افت کرده.
شما و سایر دوبلورهای با تجربه چرا هیچ وقت سعی نکردید، مقابل این شیوه جدید بایستید و روش خودتان را ثابت کنید؟
با چهار، پنج نفر دوبلور با تجربه که نمیشود کار کرد. بله ما الان داریم تلاش میکنیم تا هرطور شده عرصه را نگه داریم اما بعد از ما چه اتفاقی میافتد؟! به هرحال این جوانان هم آمدهاند که کار کنند. ما که تا ابد زنده نیستیم. آنها باید جایگزین ما باشند. خیلی چیزها هست که نمیتوانم راجع به همهشان صحبت کنم.
این مشکلات از پایین بودن سطح آموزش آکادمیک در این زمینه ناشی نمیشود ؟
نه. این طور نیست که آموزش اصلا وجود نداشته باشد. اتفاقا خیلی از جوانانی که الان در عرصه دوبله فعالیت میکنند، از نظر سطح تجربه و سواد جایگاه خوبی دارند اما اینقدر همه چیز گران است بچهها دنبال این هستند که کار بیشتری بگیرند تا پول بیشتری دستشان بیاید. خب بسیاری از بچههای ما باید کرایه خانه بدهند. در چنین شرایطی دیگر عشق و علاقه از بین میرود و دوبلورها فقط به این فکر میافتند که کار کنند و پول بگیرند. خب معلوم است ماحصل کار خوب در نمیآید. فکرشان چند جا مشغول است. من کاملا به آنها حق میدهم.
خانم غزنوی شما علاوه بر سریالهای خارجی، در سریال امام علی(ع) هم جای خانم ویشکا آسایش در نقش قطام صحبت کردید. این دوبله با دوبلههایی که اخیرا در سریالهای تاریخی انجام میشود اصلا قابل مقایسه نیست. صدای قطام طوری روی حرکات و رفتار بازیگر نشسته بود که به هیج وجه نمیشد شخصیت و صدا را از هم جدا کرد. چطور چنین اتفاقی افتاد؟
مشکل بعضی از سریالهای تاریخی جدید این است که فقط صدای چند کاراکتر را دوبله کردهاند و بقیه صدای خودشان را داشتند. همین مسئله باعث شده که کار یکدست در نیاید. درواقع رمز موفقیت دوبله در «امام علی(ع)» هم یکدست بودن دوبله بود. ۹۰ درصد صداها دوبله بود و شاید فقط ۱۰ درصد بازیگران جای خودشان صحبت میکردند. بعد هم خب به هر حال مدیر دوبلاژ خیلی اهمیت دارد. آقای بهرام زند واقعا برای دوبله «امام علی(ع)» تلاش زیادی کرد. مدتها فکر میکرد که صدای چه کسی به کدام کاراکتر میخورد. میتوانم به جرات بگویم تمام گویندهها در آن سریال حرف زدند.
تا آنجایی که به یاد داریم شما در زمینه دوبله کارتون هم فعالیت داشتید. صدای شما را در «باخانمان»، «سفرهای گالیور»، «معاون کلانتر» و … به خاطر داریم. هنوز هم کار دوبله کارتون انجام میدهید؟
بعضی از کارتونها واقعا قشنگ است و آدم دوست دارد جای شخصیتهایش حرف بزند اما بعضیهای دیگر اصلا جذابیتی ندارد.
دوبله کارتون چقدر با فیلمهای سینمایی و سریال فرق میکند؟ سختتر است؟
نه اصلا شخصیتهای کارتونی هم هنرپیشه هستند. آنها هم حس دارند راه میروند حرف میزنند پلک میزنند. هیچ فرقی با آدمهای معمولی ندارند.
بازیگر خاصی بوده که شما معمولا جایش حرف زده باشید؟ طوری که مردم آن بازیگر خاص را فقط با صدای شما به خاطر بیاورند؟
خیلی از هنرپیشهها بودند الان زیاد یادم نمیآید. یکسری فیلمهای هندی است که خب هر وقت قرار باشد جای هنرپیشه آن کسی صحبت کند من را خبر میکنند. بعضی از هنرپیشههای هالیوود هم هستند. ترجیح میدهم اسمهایشان را نگویم چون شاید افراد دیگری هم جای آنها صحبت کرده باشند.