همسر بزرگوار علی(ع) و مادر قمربنی هاشم(س) که ام البنین لقب گرفته و هر ۴ فرزندش در کربلا به زیباترین حالات به شهادت رسیدند، از بانوان برجسته اسلام است که شخصیت او در تاریخ مورد غفلت مطالعاتی قرار گرفته است. اگرچه در ۲ دهه اخیر محققان تاریخ اسلام، مطالعات مفیدی درباره این شخصیت و شخصیت های دیگر اسلامی داشته اند اما این معرفی ها، نیاز به بازتولید مکرر و متنوع داریم.
دکتر محمدحسین رجبی(دوانی) از کارشناسان برجسته تاریخ اسلام، فرزند مرحوم آیت الله دوانی و خود از جمله محققان و نویسندگانی است که مطالعات ژرفی درباره شخصیت های تاریخ اسلام داشته. به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین بانوی ادب و استقامت و همسر بزرگوار امیرالمومنین(درود خدا بر ایشان باد) گفت وگویی را با ایشان داشته ایم که به زوایای مطرح در آداب و ادب این شخصیت در تاریخ پرداختیم. گفت وگوی اختصاصی خبرآنلاین را با دکتر رجبی می خوانید:
تاریخ اسلام از تبار و قبیله حضرت ام البنین چه چیزی ثبت کرده و او را چگونه معرفی می کند؟
در تاریخ آمده که پدران و اجداد حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بودند. اینها همه دلیرْمردانی بودند که در عین شجاعت، بزرگ و پیشوای قوم خود هم بوده اند، آن چنان که حاکمان زمان در برابرشان سرتسلیم فرود می آورند. عقیل ـ نسبْ شناس بزرگ عرب و برادر علی علیه السلام ـ درباره حضرت ام البنین به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد «در میان عرب از پدرانش شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود».
یعنی بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی طالب وقتی برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود ـ از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند ، عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت شهره بودند، و حضرت علی علیه السلام نیز این انتخاب را پسندید.
ما از چند و چون زندگی بانو “ام البنین” با حضرت علی هم روایات تاریخی داریم؟ چون به نظر شخصیتی گمشده می آید؟
بله. داریم اگرچه خیلی از اینها از دست رفته و در دوره های مختلف به دست اموی ها و عباسی ها نابود شده اما برای مثال داریم که نقل شده است روز اولی که حضرت ام البنین پا در خانه علی علیه السلام گذاشت، امام حسن و امام حسین مریض بودند و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو امام عزیز رسانید و هم چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنها پرداخت. گفته شده این دو بزرگوار زود حالشان خوب شد.
باز در تاریخ نقل شده که فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدابزند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خود، فاطمه زهرا سلام الله علیها نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن ها تداعی نشود .
جایگاه ایشان در بین بانوان اسلام خیلی مجهول و مغفول مانده است؟ چرا؟
خب در همه این سال ها به دلیل عدم توجه به تاریخ اسلام توسط کارشناسان این موضوعات هم مغفول مانده است. متاسفانه ما درباره خیلی از شخصیت های تاریخ اسلام کوتاهی داشته ایم و اینها برای جامعه خودمان هم خوب معرفی نشده اند. مثلا درباره حضرت ام البنین این شخصیتی که ثمره زندگی مشترک مشترکش اش چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، ام البنین، یعنی مادر پسران لقب گرفته. قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام است، عبداللّه ، جعفر و عثمان از پسران او هستند. اینها همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیه السلام ادامه یافت.
این مادر ۴ شهید که با شهادت چهار فرزندش در کربلا، با چه شکیبایی ای، افتخار می آفریند. چنانکه نوشتند وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، با روحیه ای قوی در اشعاری گفته: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیه السلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می توانست نزد او آید و با او بجنگد؟»
در تاریخ کامل نقل شده این که وقتی ام البنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیه السلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیه السلام با خبر کند به او گفت: ای بشیر! از امام حسین علیه السلام چه خبری داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام البنین باز گفت: از حسین مرا خبربده!
بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام البنین باز هم از امام حسین علیه السلام پرسید و گفت می پرسم از امام چه خبری داری به من بدی و به او گفت: فرزندان من و آن چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد. این روحیه را ببینید. حضرت امالبنین سلامالله علیها در کربلا حضور نداشتند و نکتهی مهم این است که با شنیدن خبر حادثهی کربلا، بیش از اینکه نگران فرزندانشان باشند نگران امام زمانشان، یعنی حضرت حسین ابن علی علیهالسلام هستند. حتی از قبل هم همین است. هنگامی که امام حسین علیه السلام آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین به همراهان امام حسین علیه السلام سفارش می کردکه “چشم و دل مولایم امام حسین و فرمان بردار او باشید».
بعد نوشته اند که وقتی بشیر چگونگی شهادت امام حسین علیه السلام را به آن حضرت داد، فریاد کشید و گفت: رگ قلبم را پاره کردی و سپس شروع می کند به راه انداختن جلسات روضه و عزاداری و از همان روز ناله و شیون از خانه اش بلند بود. او از اولین کسانی بود که این شیوه جلسات خانگی روضه و عزاداری امام حسین(ع) را در خانه ها دائر کرد که در فرهنگ شیعه این به عنوان یک سنت حسنه رائج شد.
مهمترین ویژگی کاربردی حضرت ام البنین، را می شود همین شیوه تبلیغ معرفی کرد؟
قطعا یکی همین است. از ویژگی های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. او پس از واقعه عاشورا، از مرثیه خوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیه السلام ، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می رفت و نوحه می خواند. با حضور عبیداللّه که سند زنده کربلا بود جلسه تشکیل می داد. این یک روش بسیار کاربردی در زمانه خوف و خفقان آن دوران بود تا این پیام امروز به همه نسل ها رسیده. خودش هم شاعره بود. با اشعارش هم حماسه کربلا را بازگو می کرد و هم در قالب عزاداریْ به حکومت وقت نوعی اعتراض می کرد و مردم را که اطراف او جمع می شدند، از جنایات بنی امیه، آگاه می کرد.
در این باره هم اشعار سوزناکی ایشان در رثای شهدای کربلا و چهار فرزند خودشان در بقیع می خواندند و می گریستند، که این حالات، حتی گریه دشمن سرسخت اهل بیت یعنی مروان حکم را هم درآورد. مروان حکم کسی است که دشمن اهل بیت بود و به حاکم مدینه گفته بود امام حسین را همین جا گردن بزن! او که چنین موجود رذلی است ولی در جلسه ای با حضور حضرت ام البنین چنان تحت تاثیر سوز اشعار حضرت امالبنین سلامالله علیها قرار میگیرد که اشکش جاری میشود.
دربین بزرگان تاریخ در بیان شخصیت ایشان چیزی به یادتان هست که در کتاب آمده باشد؟
بله. مشروح داریم.مثلا زین الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام البنین می گوید: ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتند. همچنین علامه سید محسن امین می گوید: «ام البنین ، شاعری خوش بیان و از خانواده ای اصیل و شجاع بود.» یا مثلا علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عربه که در وصف این بانوی بزرگوار می نویسد: عظمت این زن (ام البنین) در آن جا آشکار می شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می دهند، به آن توجه نمی کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیه السلام می پرسد؛ گویی امام حسین علیه السلام فرزندِ اوست نه آنان.