بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: “شیعه جعفری”. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق (ع) به دو دلیل است:
یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد و ایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می شود (۱۴۸ – ۸۳ هجری)، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرائط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است.
دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فترت و ضعف قدرت سیاسی به بسط و اشاعه معارف دینی همت می گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام و تشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتضای جهادی فرهنگی داشت و امام صادق (ع) به بهترین وجهی به تبیین، تقویت و تعمیق “هویت مذهبی تشیع” پرداخت.
از عصر جعفری است که شیعه در عرصه های گوناگون کلام، اخلاق، فقه، تفسیر و… صاحب هویت مستقل می شود. عظمت علمی امام صادق (ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق (ع) کمتر از قیام خونین سید الشهداء (ع) نیست.
در سالروز شهادت جانسوز شیخ الائمه امام جعفر صادق(ع)، بازنشر یادداشت شفاهی استاد سید محمد مهدی میرباقری، مدرس سطح عالی حوزه علمیه و رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، که به بررسی و واکاوی جایگاه علوم مختلف، حرکت علمی سازمان یافته و روش های توسعه علمی در مکتب و دانشگاه جعفری پرداخته است را در ادامه می خوانید.
چگونگی شکل گیری فرقه های منحرف در عصر امام صادق(ع)
یکی از مهمترین مسائلی که در عصر امام صادق(ع) به چشم میخورد، مسأله شنیدن و نقل حدیث از ناحیه عده ای از افرادی است که در میان آنها هم شیعه و طرفدار واقعی و هم دشمن و معاند اسلام دیده میشود، زیرا تمامی شاگردان حضرت نمی توانستند تفکر و اندیشه خود را در یک زاویه صحیح قرار داده و همه معارف دینی خود را همانند محمد بن مسلم و زراره اخذ نمایند و حتی در صف شاگردان امام صادق(ع) کسانی که طرفداران سرسخت خلافت بنی امیه و بنی عباس بودند، نیز وجود داشتند.
پراکنده شدن این عده در اطراف جامعه اسلامی باعث تفسیر و توجیه عقاید مختلف با بینش های گوناگون میشد و جریان های سیاسی موجود در جامعه نیز به اختلاف عقاید و برداشت ها تاثیر میگذاشتند. در نتیجه یکی از حوادث عمیق این عصر، فراوانی شاگردان با اختلاف وسیع فکری و عقیدتی در گوشه و کنار جامعه اسلامی بود. امام صادق(ع) هم با توجه به این موضوع به مقابله و مبارزه با آنها برخاستند و این مبارزه و مخالفت باعث محدود شدن و تضعیف این فرقه شد.
تدابیر و شیوه مقابله امام صادق(ع) با فرقه های منحرف
امام صادق(ع) با ویژگی های برجسته علمی با مستندات عمیق علم الهی با این انحراف توسعه یافته مقابله کردند و در این مسیر از تدابیر مختلفی بهره بردند. ایشان شیعیان واقعی را از معاشرت با آنان پرهیز دادند، چنانکه در حدیثی به مفضل فرمودند:«ای مفضل با غلات نشست و برخاست نداشته باشید و با آنها غذا نخورید و دست دوستی به سوی آنها دراز نکنید و به مبادله علمی با آنان نپردازید.» مبارزه و تکذیب عقاید و افکار غلات یکی دیگر از تدابیری بود که از سوی ششمین پیشوای شیعه اتخاذ شد تا این فرقه انحرافی در نطفه خفه شود.
تدبیر علمی امام صادق(ع) و بینش عمیق و الهی ایشان از شرایط زمانه فرصت را برای توسعه علوم مختلف و تأسی دانشگاه مهیا کرد. ضمن اینکه از عصر امام باقر(ع) زمینه های گسترش نهضت بزرگ علمی آغاز شد و حرکتها و جنبش های سیاسی علیه دستگاه خلافت اموی از سوی شیعیان و مخالفان، توجه خلفای وقت را به مقابله با این تحرکات سیاسی جلب کرد و امام صادق(ع) از اوج گیری درگیریها بخوبی بهره بردند و با هوشیاری فراوان از فرصت موجود برای نشر معارف و احادیث نبوی(ص) و پدران بزرگوارشان استفاده کردند.
حرکت علمی فراگیر و سازمان یافته امام صادق(ع)
حرکت ایشان نهضتی فراگیر و سازمانی بود؛ بدین شکل که فعالیت علمی حضرت دارای سازمان یافتگی و انسجام بوده و با برنامه ریزی و هدفمندی امور آموزشی را دنبال میکردند و اگر حوزه و مدرسه علمیه امام صادق(ع) را یک دانشگاه تمام عیار علمی توصیف کنیم، مبالغه نکرده و مطلب گزافی نگفتهایم. دانشگاهی که ثروت عظیم علمی اسلام از آن خلق شد و دانشمندان فراوان مسلمان از آن فارغالتحصیل شدند، بهترین متفکران و فلاسفه و دانشمندان علوم مختلف از آن فارغ التحصیل شدند و در نشر دین و گسترش شیعه نقش آفرینی کردند.
روش های توسعه علمی در مکتب جعفری
یکی از نکات مهم و جنجالی در مورد حوزه علمیه امام صادق (ع) این است که آیا امام در مکان معین و مشخصی به تدریس میپرداخته اند؟ به عبارت دیگر آیا روش امام در آموزش، تمرکزگرایی است؟
در این زمینه به نقل از روایات تاریخی باید گفت مراجعان و شاگردان حضرت در طول ۳۴ سال به صورت اتفاقی و غیر منظم و در هر مکانی خدمت ایشان میرسیدند و با طرح چند سؤال، مباحث و یافته ای علمی را از ایشان فرا میگرفتند که در این زمینه شاهد حرکتی غیر متمرکز و غیر محدود، شبیه آنچه در سیره انبیاء، معلمان و مبلغان دینی و اخلاقی هستیم، اما در کتابی به نام «تاریخ مکه و مدینه» در قالب گزارش تصویری از مکان های مهم این دو شهر مهمِ اسلامی، تصویری از یک ساختمان قدیمی و مخروبه مربوط به قرن دوم هجری نشان داده میشود و با توجه به شواهدی، آن ساختمان را محل تدریس امام صادق (ع) معرفی میکند.
این محل غیر از مکان منزل امام و در فاصلۀ ۶ کیلومتری شمال شرق مسجد النبی، مقابل آرامگاه حمزه(ع) و در منطقه اُحُد میباشد. اگر چه فرضیۀ وجود یک مکان و مدرسه در آن دوران و برای حضرت با توجه به فضای سیاسی-اجتماعی آن زمان قابل رد نیست، ولی با توجه به اینکه هیچ یک از راویان و شاگردان به وجود چنین مکانی اشاره نکرده اند، وجود آن مکان به عنوان مدرسه مستقل آن حضرت محل تردید است. به نظر میرسد امام از هر دو روش متمرکز و غیرمحدود استفاده میکردند و در منزل و مسجد، مکان خاص و معینی را برای تدریس و پاسخگویی به شاگردان مشخص نکرده بودند.
تنوع و رشته های تحصیلی دانشگاه جعفری
افزون بر ۱۰۰ رشته علمی در دانشگاه امام صادق(ع) تدریس میشد که علوم مختلفی چون کلام، فقه، حدیث، تفسیر، علوم تجربی و شیمی، ادبیات، لغت و شعر، اخلاق و آداب، عرفان و فلسفه و … از آن جمله اند و تربیت دانشجویان مستعد در رشته ای متناسب با توانایی هایشان در دستور کار قرار داشت. براستی وسعت علوم امام جعفرصادق (ع) قابل شمارش نیست و شاگردان برجسته ای در دانشگاه ششمین پیشوای شیعه تربیت شدند که هشام بن حکم در علم کلام، جابر بن حیان در کیمیا، زراره بن اعین و محمد بن مسلم در فقه مشهورند. همچنین هشام بن سالم، حمران بن اعین، مومن الطاق و… را هم میتوان نام برد که به ترتیب متخصص در علم توحید، کلام و مناظره و… بودند.