برای مشاهده عینی از اینکه در دادگاه های خانواده چه می گذرد، بار دیگر به دادگاه خانواده ۱ در مجتمع قضایی شهید محلاتی مراجعه کردم. این بار برای ارائه گزارش سراغ آقایانی رفتم که به این مکان مراجعه کرده بودند و از آنجاییکه اکثر این افراد تمایلی به صحبت کردن نداشتند، بار دیگر چهره های اندوهگین و مضطرب خانم هایی که در حیاط مجتمع حضور داشتند، توجه مرا جلب کرد.
به سراغ خانم جوانی رفتم که گوشه ای نشسته بود، از او درباره دلیل حضورش در مجتمع قضایی پرسیدم که گفت: ۶ سال پیش با همسرم ازدواج کردم. زندگی بسیار خوب و مسالمت آمیزی داشتیم، اما این وضعیت بعد از ۲ سال متفاوت شد و من شاهد رفتارهای مشکوک و غیر اخلاقی او شدم، به طوری که رابطه بیش از حد او با دختران من را خسته کرده بود.
وی افزود: اوایل، همسرم با دختران ارتباط دوستانه برقرار می کرد که باز هم من با این وضعیت او کنار آمدم. با خودم این استنباط را داشتم که همسرم جوان است و بعد از مدتی خسته می شود و باز می گردد. اما حالا بعد از ۶ سال زندگی آبرومندانه می گوید قصد ازدواج با خانمی را دارد.
س .الف با بیان این مطلب که همسرش قصد ازدواج با خانمی دارد که قبلا یک بار ازدواج کرده و دارای یک فرزند دختر بوده و ۴ سال از همسرم بزرگتر است، می گوید: من برای همسرم هیچ کمبودی نگذاشتم و تنها دلیل این اقدام او را هوسرانی می دانم، به همین دلیل نمی توانم با او به زندگی مشترک ادامه دهم و در حال حاضر ۵ ماه است که درخواست جدایی داده ام.
زن جوان در حالی که غم سنگینی بر دل داشت و چشمانش سویی از امید نداشت، گفت: طلاق برای من بسیار سخت است، اما زمانی که وقیحانه در مقابلم می ایستد و اظهار می کند علاقه ای به زندگی با من ندارد و مصر است با خانم مورد علاقه اش ازدواج کند به طور قطع ادامه چنین زندگی حماقت است.
س .الف درباره وضعیت پرونده خود در دادگاه خانواده گفت: مهریه ام را که ۴۰۵ سکه بهار آزادی است، به اجرا گذاشته ام. اما به دلیل اینکه همسرم توانایی پرداخت تمام مهریه ام را ندارد، من هم همه مهریه ام را مطالبه نکرده ام. اما تا جایی که او توانایی پرداخت داشته باشد، مهریه ام را می گیرم.