در این نوشته آمده است: «چند روز از بازداشت بابک زنجانی گذشته است و آنقدر شایعات در همه جا از مجلس گرفته تا سایتهای خبری کوچک و بزرگ، رسمی و غیر رسمی گسترده شده است که دیگر هیچ چیز قابل باور نیست چرا که به اصطلاح آنقدر اطلاعات خاکستری در بوق و کرنا شده است که مسئولین هم به گزارشات خودشان شک دارند و تشخیص سره از ناسره بسیار دشوار است. بهویژه که حسی تاریخی به نام حسادت همه را وادار میکند که اخباری را باور کنند که این حس را تسکین دهد و کسی برای واقعیت ارزشی قائل نیست.
با این وجود، ما بر آنیم که در این آشفتهبازار خبری و سیاسی، مردم و مسئولین را متوجه جریاناتی کنیم که چون امواج بیساحل همه جا در تلاش برای خدشهدار کردن و تخریب هستند و هدفی جز اشاعه دروغ و افترا ندارند.
دوازده نماینده محترم مجلس از میان دویست و نود نفر نماینده ظاهرا متوجه فسادی در اقتصاد ایران شدهاند که تا دیروز از چشم همه پنهان بود و به ناگاه توسط این نمایندگان بر ملا شد. پرسش اینجاست که وقتی این نمایندگان با ارائه مدارک و شواهدی که داشتهاند نتوانستهاند دویست و هفتاد و هشت نفر نماینده همکار و در دسترس دیگر را قانع نمایند که چنین فسادی وجود دارد، چگونه میخواهند هفتاد میلیون نفر را قانع کنند؟ آیا این فساد فقط از نظر این اقلیت مجلس فساد است و دیگر نمایندگان چنین نظری نداشتهاند؟ یا از آن بیخبرند؟
آیا این آقایان میدانند که ایران تحریم است؟ میدانند که تحریم معنیاش چیست و آیا تا کنون شده است که به یک بانک خارجی مراجعه نمایند تا با دیدن پاسپورت ایرانی ایشان را بدون هیچ عذرخواهی از بانک بیرون کنند؟ آیا اصلا ایشان مراحل فروش نفت را میدانند؟ آیا از عملیات بانکی برای انتقال پول از یک کشور به یک کشور دیگر آگاه هستند؟ آیا میدانند که یک بشکه نفت خام چند لیتر است و ظرفیت یک نفتکش چند میلیون بشکه است؟ آیا میدانند که بانک اچ اس بی سی مدتها با حذف نام ایران در آدرس سویفتها میلیاردها دلار را برای ایران جا به جا میکرد و کمسیون میلیون دلاری میگرفت؟ آیا میدانند که این بانک سر آخر یک میلیارد و دویست میلیون دلار به خاطر این کارش جریمه شد و این جریمه هنوز برایش میصرفید؟
آیا میدانند که برخی بانکها در زمان جنگ با اخذ رشوه و کمیسیون، ال سیهای ایران را بدون درج نام کانفرم میکردند؟ آیا میدانند که مردم ایران ۳۵ سال است درگیر این بازیها هستند و هر روز یک جایش کج است؟
اگر میدانند که باید بگویم پس شما دنبال چه هستید؟ اگر نمیدانند، پس اجازه دهید هم به ایشان و هم به مردم ایران توضیح دهیم که بابک زنجانی چه کرده و کیست.
ایران چون قلعهای در جنگهای قدیمی مورد محاصره دشمنانی قرار گرفته است که بیرون از قلعه راه آب و غذا را به روی مردم داخل قلعه بستهاند و با از پا درآوردن مردم به این سرزمین حمله خواهند کرد. بستن درهای اقتصاد به روی بانکهای ایرانی دقیقا چون بستن آب رودخانه به روی یک قلعه است و تحریم فروش نفت و خرید تجهیزات و قطعات هواپیما … مثل بستن راه غذا به این قلعه است.
ما در شرایطی نیستیم که دولت را مواخذه نماییم که چرا چنین سرنوشتی را انتخاب کرده است چرا که پاسخ هر چه باشد چیزی عوض نمیشود و ما محاصرهایم و نفاق ما در داخل باز به نفع دشمن تمام میشود. دشمنانی که بیرون از این قلعه منتظر مرگ ما هستند برایشان فرقی نمیکند که مسئول این شرایط کیست. آنها آمدهاند که سرزمین مادری ما را غارت کنند، کما اینکه در عراق و افغانستان کردند و آب هم از آب تکان نخورد.
سالهاست که کسی از این قلعه برای کمک بیرون نرفته بود. سالها بود کسی از خود نپرسیده بود که چرا باید به اچ اس بی سی کمسیونهای کلان بدهیم؟ سالها بود کسی از خود نپرسیده بود که چگونه میشود هواپیماهای جدید را در آسمان ایران به پرواز در آورد؟ سالها بود کسی نپرسیده بود که چگونه میشود راه آب و غذا را باز کرد؟ چگونه میشود بهتر زندگی کرد؟
آیا آن نمایندگان محترم مجلس پاسخ این پرسشها را میدانند؟ بابک زنجانی همه را میداند و عمل کرده است. بابک زنجانی یکی از ایرانیانی است که برای بهتر زندگی کردن خودش و مردمش و فرار از این بنبست تلاش کرده است. او میداند یک بشکه نفت چند لیتر است و میداند که چگونه میشود پول نفتی را که چینیها به جای آن اسباببازی میدهند و هندیها برنج آلوده و دیگران آن را بلاک میکنند، دور از چشم رویترز وارد ایران کرد و میداند که دیگر لازم نیست به اچ اس بی سی باج بدهد.
بابک زنجانی رانت نداشته است بلکه با عرض معذرت از همه در میان میلیونها نفر آدم چشم به راه و نالان و خسته و ناامید، عرضه و شهامت داشته است.
ثروت و سرمایه زنجانی نتیجه رانت نیست بلکه محصول شرایط خاصی است که همین نمایندگان شاکی خودشان فراهم کردهاند. شاید هر کسی از عهده کارهایی که زنجانی انجام داده است برآید، به همین سرمایه میرسید. لازم به ذکر است که زنجانی هر آنچه اندوخته است وارد ایران کرده و سرمایهاش درگردش و در ریسک است، نه پسانداز در بانکهای سوییس.
او با این سرمایهای که اندوخته است چنان کارآفرینی کرده که امروز از کنار آن هزاران خانواده بهتر از دیروز زندگی میکنند کما اینکه دولت در سالهای اخیر با میلیاردها دلار درآمد نفتی حتی یک شغل هم ایجاد نکرده است و به جز بیکاری کارگران کارخانهها خبر دیگری شنیده نشده است.
باری، حال همه انگشت اتهام به سوی زنجانی نشانه رفتهاند که ایشان پولشویی میکند. باید به عرض برسانم که کسانی که کلا با جمهوری اسلامی موافق نیستند و از بالا به پایین فحش میدهند باید اصولا سکوت کنند چرا که این به نفع ایشان است که آب و غذا وارد این قلعه کهن نشود و ایشان ظاهرا منتظر هستند که این سرزمین نابود شود (نمیدانم چه سودی برای اینها دارد). اما کسانی که کمی درک سیاسی و عرق ملی دارند باید بدانند که اولا پولشویی از دیدگاه دشمنان معنی دارد، نه در دیدگاه ما ایرانیها. این اتهامی است که تحریمکنندگان به کسانی میزنند که به ایران کمک میکنند. اگر ما از داخل نیز همین اتهام را به کسانی که به ما کمک میکنند بزنیم باید بگویم یا اصولا از مرحله خیلی پرتیم و یا نیت سوئی داریم که فقط آب را گلآلود کنیم.
تنها موضوعی که قابل بحث است چگونگی پرداخت تعهد آقای زنجانی است به دولت که ایشان بسیار منطقی سخن میگویند: “اگر کسی توانست هزار دلار از خارج به حساب بانک مرکزی واریز کند، من دو میلیارد دلار مابقی را واریز میکنم”.
کسانی که مدام در بوق و کرنا میکنند یا نمیدانند که سالهاست سویفت بانک مرکزی قطع است و این بانک و شرکت نفت تحریم هستند و هیچکس نمیتواند پولی به حساب این بانک و یا شرکت نفت واریز نماید و یا میدانند اما از ناآگاهی دیگران در رسانهها سوءاستفاده کرده و به دنبال تسویهحسابهای شخصی هستند.
زنجانی مقصر شرایط تحریم نیست بلکه خودش نیز ریسک کرده و برای دور زدن تحریمها، خودش و شرکتهای خارجی و سرمایه خارجیاش در لیست سیاه تحریمها قرار گرفته است که باعث شده اجازه ورود به اروپا نداشه باشد و اگر به چنگ آمریکاییها بیفتد از بازداشتگاه گوانتانامو سر در خواهد آورد چرا که جرمش از دیدگاه قوانین آمریکا انتقال پول نفت به کشوری است که به زعم آمریکاییها در حال ساخت تسلیحات کشتار جمعی است.
حال آیا نمایندگان محترم مجلس حاضرند جای ایشان باشند؟ کدام تاجری چنین ریسکی میکند که رابطهاش با دنیا قطع شود، حسابهایش مسدود شود و املاکش در همه جای دنیا مصادره؟ قیمت این ریسک چند است؟ البته بدتر از همه اینکه در داخل کشورش او را دزد و جرثومه فساد بنامند! آیا این باعث تاسف نیست؟
کسانی که هنوز دوست دارند زنجانی را جرثومه فساد بنامند باید منتتظر باشند که روزی این تلقی از اقتصاد و فرار دادن چنین تاجران و سرمایهدارانی از ایران آیندهای از این سرزمین میسازد که در اتیوپی برای دادن امید به مردم تصاویر زندگی در ایران را نشان خواهند داد! انتخاب با شماست …»/تیک