ایزبلا دختری چهار ساله است که متأسفانه نمی تواند راه برود. گری، پدر ایزبلا که خیلی از این موضوع ناراحت بود به دنبال چاره می گشت که دخترش بتواند در عروسی خاله خود راه برود و در بین هم سالان خود حس خوبی داشته باشد و لذت کافی را ببرد.
روز عروسی فرا می رسد و ایزابلا با ورودش به کلیسا همه را حیرت زده می کند. همه شاهد این صحنه هستند که ایزابلا در جلوی پدرش بخوبی راه می رود.
همه حاضرین از این موضوع بسیار خوشحال بوند اما تا زمانی که به راز این معما پی نبرده بودند.
گری توانسته بود با یک تسمه که در عکس زیر مشاهده می کنید ایزبلای کوچولو را به خود ببندد و با هم دیگر راه بروند.
در پایان مراسم ایزابلا از پدرش تشکر می کند و می گوید حس کردم سیندرلا شده ام.