بیش از ۹۰ درصد جمعیت کشور خود را مستحق دریافت یارانه اعلام کردهاند. آیا به راستی اینچنین است و ۹۰ درصد جمعیت ایران گرفتن ۴۵۵۰۰ تومان در ماه برایشان ضروری است؟
از آنجا که هیچ مکانیزم علمی و سازوکار اصولی نه از جانب دولت و نه از جانب مجلس برای تشخیص یارانهبگیرها وجود نداشت، دولت فقط از مردم به صورت عام خواهش و تمنا کرد که آنها که تمکن مالی مناسبی دارند ثبتنام نکنند. اما استدعا، خواهش و تمنای دولت ظاهرا حاصلی به بار نیاورد و همانطور که پیشتر گفتیم بیش از ۹۰ درصد مردم مجددا ثبتنام کردهاند.
اصولگرایان که منتظر فرصت بودند بلافاصله از نمد توجه نکردن مردم به استدعا و تقاضای دولت روحانی یک کلاه شیک و آبرومند دوختند و با مسرت نوشتند و گفتند که دولت روحانی محبوبیتش را از دست داده. به زعم اصولگرایان، اگر مردم این دولت را قبول میداشتند و برایش تره خرد میکردند، محض گل روی دولت تدبیر و امید هم که شده بود دست کم بخشی از آن ۱۹ میلیونی که به او رای دادند ثبتنام نمیکردند.
حرف اصولگرایان اتفاقا درست است. اگر دولت از محبوبیت بالایی برخوردار میبود و اگر کسر قابل توجهی از مردم برای آن وزن و اعتباری قائل میشدند، در آن صورت میلیونها نفر که واقعا هم نیازی به این ۴۵۵۰۰ تومان ندارند، نباید ثبتنام میکردند. اما اصولگرایان متوجه نیستند که با طرح این استدلال دارند شاخهیی را میبرند که فقط روحانی و دولتش به روی آن ننشستهاند بلکه قدری بالاتر، خود اصولگرایان هم اتفاقا همانجا نشستهاند. به عبارت دیگر، گر حکم شود که مست گیرند، خیلیهای دیگر هم اتفاقا مشکل پیدا میکنند.
آیا اصولگرایان مطمئن هستند که اگر در زمان دولت طیبه آنها میبود و آقای احمدینژاد از مردم خواسته بودند که ثبتنام نکنند آیا غیر از این میشد که در زمان آقای روحانی اتفاق افتاد؟ اتفاقا و با توجه به اینکه حامیان آقای احمدینژاد بیشتر اقشار و لایههای کمدرآمدتر جامعه هستند، آمار ثبتنام نکردهها حتی در دولت آقای احمدینژاد از این هم کمتر میشد. اصولگرایان فراموش کردهاند که بسیاری از نمایندگان و چهرههای شاخص اصولگرایان از مردم خواستند که ثبت نام نکنند.
اگر بیاعتنایی مردم به تقاضای دولت روحانی در انصراف از ثبتنام را حجتی بر کاهش و افت جایگاهش بدانیم در آن صورت این فقط دولت علیه نیست که با مشکل افت جایگاه و بیاعتنایی مردم روبهرو شده، دیگران هم وضع خیلی بهتری ندارند.