فرهاد عشوندی: نوشتن درباره محمد خاکپور در این لحظات یکی از سخت ترین کارهای دنیاست. حالا او در بدترین شرایط روحی است و همه دارند پرتش می کنند ته دره. از خود ما تا همه کارشناسان ورزش که تا به حال توپ فوتبال را دیده باشند یا ندیده باشند. حتی وزیر محترم ورزش هم خیلی راحت در اولین مسابقه فوتبالی که داشت از نزدیک می دید و شاهد شکست تیمی شد که بر اساس نسخه خودش پیچیده شده ، بدون درنگ در جمع خبرنگاران گفت:«خاکپور باید پاسخگویش باشد.» به همین سادگی . او الان بدترین آدم دنیاست. اصلا می گویند تا به حال لگد به گربه هم نزده بوده!
زدن خاکپور بی شک یکی از ساده ترین کارهای دنیاست که الان قطعا نزدیکانش هم تنهایش می گذارند. ولی او تنها بخشی از یک سیکل بیمار است. بار دیگر به عقب برگردیم و همه چیز را مرور کنیم.
۱٫علی کفاشیان می خواست تیم امید را از سرش باز کند. نه پولی داشت که خرجش کند ، نه حال اینکه هی فکر کند چه کسی را بیاورد و چه کسی را نیاورد. به او بود با بودجه اش باید می رفت افاضلی را می آورد و می گذاشت و امروز هم همین آش بود و همین کاسه اصلا شاید به عنوان تیم دوم هم از گروه بالا نمی رفتیم.
۲٫حبیب کاشانی آمده و خرج هم کرده ، همه انهایی که فکر می کرده می تواند دورش جمع کند را هم جمع کرده اما او موفق نشده . چرا این اتفاق افتاده؟ او که هر طور حساب می کند ف همه کار کرده؟ دلیلش را شاید می شود در حرف هایی جست که کارلوس کروش پیش از سفر به سوئد گفت. اینکه فوتبال نیاز به شفافیت دارد. بزرگترین اشتباه کاشانی بی شک شکل دادن دوقطبی امید ، بزرگسالان بود که یکسویش به قهر کروش انجامید و سوی دیگرش شکست به عربستان و از بین رفتن مشروعیت کادر بلندبالایی که او برای تیم امید چیده بود.
۳٫محمد مایلی کهن یکی از بهترین آدم های این فوتبال است اما توانایی او در بد نشان دادن خودش بی مانند است. تقریبا بیشتر از همه اهالی این فوتبال حرف درست می زند و نکته خوب برای گفتن دارد اما بهترین حرف را به بدترین شکل می گوید. او که دلش می سوزد برای فوتبال کشورش ، این قدر انرژی صرف جنگ با کارلوس کروش به دلیل نوشته ای که یکی دیگر نوشته بود و از اصطلاحی نامناسب برای مربی ایرانی استفاده کرده بود گذاشت که آمدنش به کنار شاگردش و بعد از پی هم آمدن دعواهای تیم امید و بزرگسالان شد قطع امید مردم از تیم امیدشان. حاجی مایلی که در این مدت کمتر از همیشه حرف زد و فقط آمده بود برای کمک ، تنها انرژی منفی شد برای این تیم.
۴٫ محمد خاکپور او شاید امروز مقصر اول شناخته شود اما تنها یکی از مقصران است . او نه برای اینکه با کمترین سابقه مربیگری این مسئولیت را پذیرفت که تنها به یک دلیل مقصر است. او که در فاصله ۱۰۰ روز به بازی ها و در شرایط استصال فوتبال ملی ، مسئولیت پذیرفت ، امروز باید پاسخگو باشد به اینکه چرا وقتی می دانست تیمش ۱۰۰ روز را با بازیکنان دیگری تمرین کرده ، به سراغ دو بازیکنی رفت و فقط برای ماندن در دعوای مربی داخلی و خارجی ، شیرازه داخلی تیم خودش را به هم ریخت. فرصت بازی برای کاپیتان تیمش بدست نیاورد ، بازیکنانی که این همه در تمرینات و روزهای کم توجهی زحمت کشیده بودند را دلشکسته کرد تا دو بازیکنی را بیاورد که می دانست کمکی به تیمش نمی کنند ، البته در این مرحله.
۵٫ محمود گودرزی درست می گوید ، فوتبال برد و باخت دارد و باید مربی پاسخگویش باشد اما وقتی خاکپور مسئولیت پذیرفت که گزینه مناسب برای تیم امید به بهانه ای اثبات نشده حذف شد. کسی که ۳ سال در ایران مربیگری کرده بود و در بهترین تیم های دولتی ایران کار کرده بود را به جرم بو دادن دهانش بیرون کردند. آن هم توسط کمیته ای که مسئولیتش فنی است و ارزشیابی فنی باید انجام بدهد. آقای گودرزی ، وزیر محترم ورزش ، شما که کرانچار را واجد صلاحیت نشناختید حالا برای اینکه تیم ملی در ورزشگاه آزادی به عربستان باخته و مردم را دلخور کرده است مقصرید.
همه ما و هواداران فوتبال. ما که نرفتیم و تیم کشورمان را تنها گذاشتیم. به هر دلیلی حتی اگر احساس مان این بود که این تیم را نمی توانیم تشویق کنیم یا گیر عیدانه های مان بودیم. حالا هم حق انتقاد نداریم. اصلا مگر چه کرده ایم برای این نسل با استعداد که حالا طلبکارشان هستیم. البته دنیا به آخر نرسیده و امیدهای مان شانس صعود دارند. فرقی ندارد به عنوان تیم سرگروه یا تیم دوم. شاید این خواست خدا بوده تا این باخت تلنگری باشد به تیم امید و کادرش . درست مثل تلنگر شکست تحقیرآمیز بزرگسالان در لبنان. بیایید به آینده فکر کنیم. دل های مان را صاف کنیم. همه. هم ما ، هم وزارت ورزش ، هم محمد مایلی کهن و کاشانی و هم بازیکنانی که در زمین نشان دادند هنوز خیلی بزرگ نشدند و منیت شان را در دوگانه آزمون ، جهانبخش با خودشان به رخ کشیدند. این تیم می تواند به المپیک برسد و لیاقتش را دارد البته اگر همدل باشد و از حالا دوباره به امان خدا رها نشود. با خاکپور و با مربی ایرانی با شخصیتی چون او می توان به ریو رسید اما به شرطی که هم او و هم مشاوران شان یادشان باشد عقل کل نیستند . از فرصتی که در دست دارند برای پروپاگاندای مربی ایرانی استفاده نکنند و ایمان داشته باشند که فقط برای کشورشان می جنگند نه برای منیت های شخصی شان.