زهره نوروزپور- چند روزی است که حضور نظامی روسیه در سوریه خبر ساز شده است، خبری که مقامات مسکو آن را تکذیب نکردند. این خبر پس از آن منتشر شد که بحران آوارگان گریبان اروپا را گرفت و همچنان ادامه دارد. در این رابطه با جهانگیر کرمی کارشناس مسائل روسیه گفتگو کرده ایم وی در این رابطه می گوید: «تحرکات نظامی روسیه در سوریه واقعیت دارد. روسیه ماه های اخیر بنا به دلایلی تلاش کرده است نیروهای نظامی خود را تقویت و حمایت جدی تری در سوریه به عمل آورد. بخشی از این اخبار هم فضا سازی و جنگ روانی غرب تلقی می شود، چرا که سعی می کنند اقدامات روسیه را بزرگنمایی کنند. به این دلیل که آنها برای ناتوان بودن در شکست دولت سوریه به این توجیحات نیاز دارند.»
تحلیلی شما از حضور نظامی روسیه در سوریه چیست؟
اینکه دولت روسیه ظرفیت نظامی خود را تقویت کرده است به چند مساله برمی گردد، اول اینکه روسیه به براورد جدیدی از اینده سوریه و خاورمیانه رسیده است و نسبت به دوام حکومت بشار اسد اطمینان خاطر پیدا کرده است. دوم اینکه دولت روسیه استقلال عمل جدی در موضع سوریه داشته است چرا که ما شاهد بودیم امریکایی ها از روس ها خواستند که به ائتلاف بین المللی علیه داعش بپیوندند اما روسیه به این ائتلاف اعتقاد نداشت و معتقد بود که تلاش هایش در حمایت نظامی از اسد در واقع یک اقدام جدی علیه داعش و نیروهای رادیکال در داخل سوریه است.
سوم اینکه روسیه در سال های گذشته تجربه این مساله را داشته است که اگر از نیروی نظامی استفاده کند منافع خود را تضمین کرده است، کما اینکه ما نمونه گرجستان و اوکراین را شاهد بودیم. در هر دو مورد روسیه توانست نیروهای غرب گرا را تحت فشار قرار دهد و برای آنها هزینه گزافی درست کند. بخش عظیمی از ان به نگرش روسیه در روابط بین الملل برمی گردد. روس ها به بازی قدرت در نظام بین الملل آگاه هستند، آنها معتقد هستند که نظام بین الملل یک سیستم جند جانبه است. به این امر آگاه هستند که دولت های بزرگ می توانند از طریق قدرت نظامی منافع خودشان را تامین کنند و به وسیله یک موازنه قدرت می توانند ثبات سیستم بین المللی را تامین کنند.
از نگاه دولت روسیه حفظ دولت های دارای حاکمیت ملی و اصول روابط بین الملل، اصل عدم مداخله، اصل احترام به دولت های حاکم، این ها موضوعاتی است که در روابط بین الملل بایستی ساری و جاری باشد، لذا این نگاه هم برگرفته از یک سری تجربیات است. از نگاه دولت روسیه تجربه لیبی، مصر و یمن نشان داده است که اگر دولت های موجود در جهان ضربه ببینند جایگزین ان ها دمکراسی نیست، بلکه هرج و مرجی خواهد بود که همه از آن متضرر خواهند شد. این نگرشی که روسیه به روابط بین الملل دارد سبب می شود تا به حمایت نظامی از دولت اسد و تلاش برای حفظ آن اقدام کند، در واقع این اقدام روسیه نشان می دهد که آنها فراتر از محیط پیرامونشان یعنی قفقاز جنوبی و مرکزی و کشورهای حوزه دریای سیاه ، مناطق دورتر، از جمله منطقه خاورمیانه اماده اقدام نظامی هستند. از نگاه روس ها اگر آنها ابتکار عمل نظامی خود را در چینین مناطقی از دست بدهند، ان وقت فشار ها به مرزهای روسیه و محیط پیرامونی مرزهایشان سرایت خواهد کرد. در چنین فضایی از نگاه دولت روسیه، تضعیف دولت ملی و دولت های ضعیف، کشورهایی که نتوانند حاکیمت ملی خود را حفظ کنند در مناطق مجاور، بزرگترین تهدید برای امنیت ملی ، منطقه ایی و تک تک ملت ها، از جمله روسیه خواهند بود. این نگاه در خاورمیانه جدی تر شده است، ما امروز شاهد حلقه ای از بی ثباتی از ظهور رادیکالیزم از غرب افریقا تا اسیای مرکزی هستیم، که این یک تهدید بالقوه است و روس ها خودشان را در معرض این تهدید می بینند.
خبرها حاکی از آن است که سوریه و روسیه برای برگزاری انتخابات زود هنگام با حضور مخالفین به توافق رسیده اند. ایا این توافق ممکن است برای حل بحران سوریه تاثیری داشته باشد؟
در یک صورت امکان پذیراست، اینکه دولت روسیه بخشی از مخالفین را اقناع کرده باشد، اگر دولت روسیه در این امر موفق شده باشد و مخالفین در این پروسه شرکت کنند می تواند راه گشا باشد اما در حال حاضر خیلی کار مشکلی است که روسیه یا هر کشور دیگری بتواند به این سادگی مخالفین را قانع کند و انها وارد روندی شوند که بشار اسد حضور داشته باشد، به نظرم اگر انتخاباتی در چارچوب حکومت سوریه شکل بگیرد، بیش از هر چیز تمایلات و گرایش روسیه را دارد. تمرکز روسیه در هر پروسه ای برای حل و فصل پرونده سوریه حضور دولت بشار اسد است، آنها می خواهند این روندهای سیاسی حل و فصل منازعات در چارچوب دولت فعلی سوریه صورت بگیرد، ولی اینکه مخالفین بخواهند وارد این روند بشوند کار مشکلی است. قبل از هر چیز دولت روسیه باید بتواند کشورهای اروپایی و امریکایی را قانع کند ، چرا؟ چون فقط انها هستند که شاید بتوانند روی مخالفین تاثیر بگذارند تا آنها در این پروسه با بشار اسد همراه شوند.
بشار اسد در مصاحبه با شبکه روسی راشاتودی گفته است با طرح روسیه موافقت کرده اند، مفاد این طرح چیست؟
طرح روسیه طرحی است مبنی بر اینکه با حفظ حکومت اسد و در چارچوب دولت قانونی سوریه، دوره انتقالی تعریف شود. در این دوره انتقالی با حضور حکومت اسد مخالفین در انتخابات شرکت کنند و نتیجه محترم شمرده شود. در واقع روند بعد از انتخابات به گونه ای باشد که بشار اسد نقش تشریفاتی در دولت پیدا کند و فرد برامده از انتخابات حکومت را تشکیل دهد، به عبارتی مستلزم این است که قانون اساسی سوریه هم تغییر کند و باید دید که واکنش مخالفین چگونه است. مخالفینی که در صحنه میدانی سوریه حضور دارند، طیف های مختلفی از دیدگاه های متفاوت هستند، با این تفاسیر انها اگر وارد این طرح شوند کار راحتی نیست و مشخص نمی کند که طرح روسیه با موفقیت همراه شود یا خیر.
آیا ایران با این طرح همراه است؟
ایران مخالف این طرح نیست، به صورت کلی ایران از هر ابتکار عملی که بتواند مصیبت های مردم سوریه را کاهش دهد و جلوی خونریزی در سوریه را بگیرد، استقبال خواهد کرد. ولی در عین حال مایل است که تمامیت ارضی سوریه و نظام سیاسی موجود حفظ شود و دچار تغییر ماهوی نگردد. ایران مایل است جلوی ظهور گروه های تروریستی و رسیدن آنها به قدرت را بگیرد و یک انتخابات واقعی و با حضور نهاد های بین المللی ، زیر نظرسازمان ملل برگزار شود و دولت برامده از این روند به قدرت برسد، ایران با یک توافقی که این ویژگی ها را داشته باشد مشکلی نخواهد داشت.
ارزیابی شما از تعاملات اخیر روسیه با اعراب چیست؟
کشورهای عربی اصلی ترین تامین کننده نیازهای تروریست ها و تندروها در سوریه هستند. نیروهایی که در داخل سوریه علیه دولت اسد می جنگند از لحاظ لجستیک، ارتباطی و تسلیحاتی به ترکیه متکی هستند و از لحاظ منابع مالی به کشورهای عربی مثل عربستان، قطر و امارات وابسته اند. روسیه نسبت به اقنای دولت ترکیه نا امید شده است. در ترکیه لجاجت خاصی وجود دارد که امکا ن توافق با ان برای اغاز یک روند مسالمت امیز در سوریه را مشکل می کند. اما در مورد کشورهای عربی شاید چنین چیزی وجود نداشته باشد. روسیه امیدوار است که بتواند آنها را قانع کند. بلکه آنها پشتیبانی مالی خودشان را از مخالفین دولت سوریه کم کنند و از اهرم های مالی بر مخالفین استفاده کنند تا آنها را بر سر میز مذاکره بکشانند. این پروسه برای همه کشورها یک فرصت است چرا که موضوع تروریسم و رادیکالیزم موضوعی است که همه کشورها مخصوصا منطقه را اسیب پذیر خواهد کرد ، هر کشوری که قدمی بردارد و بقیه را قانع کند که پای میز مذاکره بیایند، منفعتش برای همه دولت ها است، روسیه هم می داند که بدون جلب نظر کشورهای عربی، به سادگی امکان شکست نظامی نیروهای رادیکال وجود ندارد و نمی تواند آنها را پای میز مذاکره بکشاند.
اخباری ضد و نقیض وجود دارد مبنی بر اینکه عربستان با روسیه بر سر ماندن بشار اسد توافق کرده است این اخبار تا چه اندازه موثق است؟
اینها گمانه زنی هایی است که صورت می گیرد فعلا هیچ خروجی به لحاظ عملی وجود ندارد. دیپلمات ها و مقامات کشورهای عربی حوزه های مشترکی از منافع را باید تعریف کنند و به توافق برسند. در این موضوع هم مساله این است که حضور مشترک وجود دارد ولی رسیدن به توافق کار دشورای است . برای اینکه طرف ها متعدد هستند، مخالفین بشار اسد از دولت های ترکیه، عربستان، قطر و بقیه کشورهای عربی گرفته تا امریکا و کشورهای اروپایی و حجم عظیمی از جریان ها و گروه ها در داخل سوریه حاضر نیستد پای میز مذاکره بروند. تعدد این گروه ها کار دیپلماسی را در منطقه دشوار کرده است، اما اتفاقی که در سه ماه اخیر افتاده است، بحث اوارگان از یک سو و از طرف دیگر نا امیدی هر دو طرف شرایط را تا اندازه ای تغییر داده است. دولت سوریه و متحدانش، مخالفین بشار اسد و متحدان مخالفین هر دو طرف نا امید شده اند از اینکه در صحنه های بعدی، فرایندها و راه حل های برون رفت از بحران سوریه باز هم با شکست مواجه شود. مزمن شدن بحران سوریه ، عوامل جانبی ان از جمله بحث اوارگان موجب شده است که رایزنی برای سوریه جدی تر شود این رایزنی ها در بین کارشناسان و مراکز مطالعاتی در جریان است اما انچه در صحنه رسانه ای وجود دارد اظهارات مقامات است که خود این نشان می دهد که پشت پرده اتفاقاتی در جریان است و نتیجه ان این است که همه به یک نتیجه واحد برسند که راه حل سوریه به هیچ وجه تدواوم وضع موجود نظامی نیست.
آیا بحران آوارگان واقعی است یا یک سناریوی از پیش نوشته شده بود؟
اوارگان ابتدا در سال های اوایل جنگ امید داشتند که بحران سوریه به پایان برسد. اما به مرور زمان تعداد اوارگان زیاد شد، چراکه جنگ تداوم پیدا کرد، از کمک های بین المللی کاسته شد، بخشی هم مربوط به شیطنت های ترکیه بود. دولت ترکیه با سیاستی که در پیش گرفت این بود که از فشار جریان اوارگان که عمدتا بر دولت ترکیه بوده بکاهد و اروپا را به این موضوع حساس کند، این حساسیت اروپا نتیجه اش چه باشد مهم نیست، به زعم ترکیه هدف این بود که اروپایی ها به مخالفین اسد کمک کنند و کار را یکسره کنند. موج آوارگان فضا را به سمت جستجوی راه حلی برای بحران سوق داده است.
آیا روسیه به شرایطی که پدید آمده به دیده یک فرصت نگاه می کند؟
دولت روسیه به این نتیجه رسیده است که برای حفظ منافع ملی خودش در خاورمیانه توسل به زور یک گزینه مناسبی است. شرایط منطقه به گونه ای است که نیروهای مخالف دولت در سوریه چهره ای منفی در افکار عمومی جهان پیدا کرده اند، در گذشته در غرب سعی می شد به عنوان نیروهای ازادی بخش تبلیغ شوندولی اقداماتی که داعش انجام داد و بعد حجم گسترده اوارگان باعث شده است که جهان متوجه شود که مخالفان بشار اسد نه نیروهای ازادی بخش بلکه نیروهای تروریستی هستند که نتیجه عملکرد انها غیر از نا امنی و بحران چیز دیگری نبوده است. این شرایط برای روسیه فراهم شد که توسل به زور را بیشتر از هر وقت دیگری در دستور کار قرار دهد و حضور نظامی خود را در سوریه تقویت کند. به عبارتی شرایط به نفع سوریه و روسیه شده است.