آقای دکتر! جنابعالی در یادداشتی درباره انتخاب آیت الله جنتی به ریاست مجلس خبرگان ضمن انتقاد از اعضای این مجلس گفتید چرا آنها پیام مردم در هفت اسفند مبنی بر تغییر را نمی شوند و چرا اینقدر با خواسته های مردم فاصله دارند. سوال این است که آیا حمایت شما از آقای لاریجانی نیز مصداق همین نشنیدن پیام تغییر مردم برای مجلس شورای اسلامی نیست؟
بحث اصلی من در آن یادداشت این بود که اکثریت مردم تمایل به اعتدال و میانه روی دارند. اما ما آقای علی لاریجانی را نمی توانیم مصداق تندروی و افراط گرایی بدانیم. آقای لاریجانی متفاوت از آقای جنتی است.
آقای دکتر بحث ما تندروی یا کندروی نیست. بحث ما احترام به خواسته مردم برای تغییر است.
مردم در هفتم اسفند نشان دادند خواهان تندروی نیستند و اگر آقای علی لاریجانی به عنوان رجل سیاسی تندرو شناخته می شدند من اولین کسی بودم که عنوان می کردم باید خواست مردم مبنی بر تغییر اعمال شود. در عین حال نباید فراموش کرد که کم نیستند اصلاح طلباتی که بنا به دلایلی که برای ما قابل فهم است خیلی با تداوم ریاست آقای لاریجانی در مجلس دهم مخالفت ندارند. در حالی که یک اصلاح طلب را نمی توانیم پیدا کنیم که از اینکه آقای جنتی رئیس مجلس خبرگان شد خوشحال باشد و بگوید خیلی هم بد نشد.
استدلال شما برای ریاست آقای لاریجانی در مجلس دهم این است که اگر ایشان رئیس مجلس شود تنش های سیاسی داخل مجلس کمتر خواهد بود و این به نفع اصلاح طلبان است. درست است؟
بله همینطور است.
اکنون سوال این است که آیا در یک فرایند دموکراتیک و به خصوص برای مناصب انتخابی، قدرت در نزد مردم است یا در ساختارهای پیچیده حکومت؟ اگر قدرت در نزد مردم است که می توانند با آرای خود افراد را انتخاب کنند، آیا نادیده گرفتن پیام مردم (با طرفداری از لاریجانی) موجب دلسردی و ناامیدی آنها نمی شود و این به ضرر اصلاح طلبان نیست؟
بله بنده این دغدغه و نگرانی را دارم و در نامه سرگشاده ای که خطاب به آقای عارف نوشتم عنوان کردم خیلی از کسانی که معتقدند به صلاح است که لاریجانی رئیس مجلس بماند نگران هستند که اگر این اتفاق بیافتد خیلی از کسانی که هفت اسفند به اصلاح طلبان رای دادند سرخورده و ناامید شوند. اما ما باید برای مردم توضیح بدهیم که هدف ما پیشرفت اصلاحات است. با آقای لاریجانی ممکن است ما ۵ میلیمتر پیشرفت کنیم اما با آقای عارف ممکن است هیچ پیشرفتی نکنیم.
پس مفروض شما این است که قدرت در ساختارهای سیاسی حکومت وجود دارد و مردم را فاقد قدرت می دانید؟
تا حدودی همینطور است. قدرت در نظام جمهوری اسلامی به دو بخش تقسیم می شود. بخشی از آن انتخابی و ملهم و متاثر از رای مردم و بخش دیگر انتصابی است. ما نمی توانیم بگوییم همه چیز در ایران به رای و نگاه و انتخاب مردم گره خورده است. مردم در دوم خرداد ۷۶ به صراحت رای دادند اما خیلی از توقعات و انتظارات آنها برآورده نشد چون ساختار و مکانیزم قدرت در ایران یک مکانیزم ساده همچون جوامع کاملا توسعه یافته نیست که اکثریتی که در انتخابات رای می آورد بتواند سیاست های کلان کشور را تنظیم کند. اکثریت پیروز در ایران فقط می تواند ۳۰ درصد تاثیرگذار باشد و ۷۰ درصد مابقی تاثیرگذار، بخش های خارج از آرای مردم هستند.
با همه اینها شما در دوره انتخابات برای پیروزی لیست امید تلاش می کنید و در شهرهای مختلف سخنرانی می کنید.
بله برای همان ۳۰ درصد اینکار را می کنم.
آیا با انتخاب آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس دهم مردمی که همان ۳۰ درصد را روی کار آوردند دلسرد و ناامید نمی شوند که خواسته آنها موردتوجه قرار نگرفته است؟
بله این خطر وجود دارد. اما بعد از آنکه آقای لاریجانی رئیس مجلس دهم شد بنده شهر به شهر خواهم رفت و توضیح خواهم داد که این اتفاق خیلی هم به ضرر اصلاح طلبان نشده است. آن روز من خواهم گفت چه بسا اگر عارف رئیس مجلس شده بود اصلاحات آن مقدار که با ریاست لاریجانی می توانست پیشروی کند همان مقدار هم نمی توانست جلو برود.
معیار جنابعالی برای پیشروی اصلاحات با ریاست آقای لاریجانی در مجلس دهم چیست؟ اصلاحات در هشت سال ریاست ایشان بر مجالس هشتم و نهم چند میلیمتر جلو رفت؟
در مجلس نهم ما شاهد بودیم یک جریان رادیکال و تندروی اصولگرا تحت عنوان جبهه پایداری و طرفداران آقای احمدی نژاد با تمام وجود علیه آقای روحانی مخالفت می کردند. اما بخشی از مجلس اصولگرا به زعامت آقای لاریحانی مقداری حالت ترمزکننده داشت و جلوی هجمه همه جانبه جبهه پایداری علیه دولت روحانی را می گرفت و نمی توان این را نادیده گرفت. لذا من معتقدم در شرایط فعلی اصلاحات و اصلاح طلبی به معنای کمک به جریان معتدل و میانه روی اصولگرا در مقابل جریان تندرو و رادیکال اصولگرا است.
جنابعالی آیا حتی یک درصد احتمال نمی دهید که اگر آقای لاریجانی رئیس مجلس دهم شود، بخشی از مردمی که با خواست تغییر در هفت اسفند به لیست امید رای دادند به علت ناامیدی، در انتخابات سال آینده حتی به آقای روحانی هم رای ندهند؟
این صحبت کاملا درست است و همچین خطری وجود دارد و ممکن است فردا اگر صادق زیباکلام به شهرستانی برود و خواستار حضور مردم در انتخابات سال ۹۶ شود با گوجه فرنگی و تخم مرغ وی را از شهر خود بیرون کنند. یعنی ممکن است مردم به صادق زیباکلام بگویند شما ما را مسخره کردی و به ما می گویی بیایید رای بدهید و ما آمدیم رای دادیم اما بازهم آقای لاریجانی رئیس مجلس شد و این خطر کاملا وجود دارد.
اتفاقا اگر آقای لاریجانی رئیس مجلس شود مصیبت ها و دوندگی های صادق زیباکلام خیلی بیشتر می شود در حالی که اگر عارف رئیس شود صادق زیباکلام راحت می نشیند خانه و عنوان می کند دیدید گفتم بیایید رای بدهید که موفق می شویم و امروز عارف رئیس مجلس شده است. اما این موفقیت کاذب و زودگذر است. چون از فردایی که عارف رئیس مجلس شود زمین و زمان شروع به کوبیدن مجلس می کنند. تمام اصولگرایان علیه مجلس و آقای عارف یکدست و متحد می شوند و آن ۵ میلیمتری که می توانستیم با کمک اقای لاریجانی جلو برویم مسدود می شود.
با همه این حرف ها همانطور که در نامه سرگشاده به آقای عارف عنوان کردم بنده در تجزیه و تحلیل نهایی تسلیم رهبری اصلاحات هستم و اگر رهبری اصلاحات عنوان کند باید از آقای عارف پشتیبانی کنیم بنده با تمام وجود از این دستور پیروی می کنم.
پس جنابعالی همچنان روی موضع خود درباره ریاست مجلس دهم هستید؟
بله و فقط می خواهم این دو نکته جا بیافتد که اولا اگر من می گویم لاریجانی باید رئیس مجلس دهم شود فقط به خاطر اصلاحات است و دوم اینکه این فقط نظر صادق زیباکلام است اما اگر رهبری اصلاحات عنوان کند عارف باید رئیس مجلس دهم شود بنده با تمام وجود از ریاست عارف حمایت می کنم.